خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: زن بساطش را پهن کرده بود روی سنگفرش سرد پیادهرو؛ کنار اتوبان. چیز زیادی نداشت؛ مشتی عکس برگردان و تصاویر چاپی که میگفت میشود روی دیوار و در یخچال و غیره چسباند. مرد مقابل بساطش ایستاده بود. ظاهری معمولی داشت. خودش میگفت از اراک آمده و به زن میگفت: یه چیزی بده من دست خالی برنگردم شهرم. دستهایش البته خالی نبود. انبوه کیسههای رنگارنگی را در میان انگشتانش میفشرد که اگر سری میچرخاندی، میشد در دست خیلیها دید؛ سوغاتی یک روز سرد در نمایشگاه بینالمللی چاپ، بستهبندی و ماشینآلات وابسته، برایشان چیزی بیشتر از این نبوده است. نمایشگاهی که با بوق و کرنای زیاد و با لفظ محاورهای «نمایشگاه چاپ» سه روزی است میهمان محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران شده و البته اگر از محاورات بیرون بروی و دل به آن بسپاری؛ ماجرایش کمتر رنگی از صنعتی به نام چاپ دارد.
بیستمین نمایشگاه بینالمللی چاپ، بستهبندی و ماشینآلات وابسته را شاید بهتر بود از همان نخست نمایشگاه ماشینآلات وابسته بدانیم. نمایشگاهی که حتی برگزارکنندگانش نیز ابایی از این ندارند تا بیان کنند 30 درصد از آن تنها در اختیار ماشینآلات بستهبندی و 35 درصد آن در اختیار ماشینآلات چاپ است و وقتی به طور طبیعی سراغی از این دستگاههای چاپ گرفته میشود، چیزی جز دستگاههای چاپ بنرهای تبلیغاتی دستگیرت نمیشود. علت را هم که جویا میشوی، چیزی بیشتر از این گفته جلیل غفاری رهبر رئیس هیئت مدیره شرکت صنوف تهران و خدمات فنی ایران ـ که مجری این نمایشگاه نیز هست ـ تحویلت نمیدهند که ماشینآلات چاپ بسیار گرانقیمت هستند و چندان مقرون به صرفه نیست که این دستگاهها در نمایشگاه به نمایش گذاشته شود. علاوه بر آن نصب آنها گاهی 10 روز به طول میانجامد و دوباره جمع کردن آنها نیز 10 روز زمان میبرد. برای 4 روز نمایشگاه هیچ شرکتی حاضر نیست، چنین زحمتی را تحمل کرده و ماشینآلات خود را به نمایش بگذارد.
این اما همه ماجرا نیست. نمایشگاه چاپ امسال مجری و متولی غیر از صنف خود را پیش رویش میبیند. گرچه عنوان این نمایشگاه با چاپ آغاز و با ماشنآلات وابسته به پایان میرسد، اما شرکت صنوف تهران و خدمات فنی ایران پیشاپیش همه به عنوان بانی این نمایشگاه پیشاپیش همه صنوف دیگر برای برپایی این نمایشگاه دست به جیب شده و البته همکاری اتحادیه صنف چاپخانهداران، اتحادیه لیتوگرافان، صحافان و انجمن کارتن ورق ایران را هم در کنار خود دارد و به همین خاطر همگان پذیرفتهاند که سهم بیشتری از نمایشگاه به سلیقه این شرکت طراحی شده و به همین خاطر نمایشگاه را بیشتر از آنکه بتوان نمایشگاه صنعت چاپ نامید، نمایشگاهی است برای نمایش ماشینآلات بستهبندی و صنایع وابسته به آن.
زیر پوست نمایشگاه
نمایشگاه بینالمللی چاپ پیش از برگزاری و به منظور دعوت از اهالی رسانه برای مراسم افتتاحیه نشان داده بود که درصدد برپایی با استانداردهای مدنظر خود است. به عنوان مثال اعلام شده بود که برای شرکت در این نمایشگاه از حضار ورودیه گرفته خواهد شد و مشاهدات خبرنگاران در مراسم افتتاحیه روز پنجشنبه نیز حاکی از فروش بلیت هزار تومانی برای ورود به این نمایشگاه بود، اما به هر دلیل در دومین روز برگزاری این نمایشگاه این ورودیه دریافت نمیشد و همین عامل، سیل جمعیت نسبتا زیادی را روانه نمایشگاه کرده بود. در همین حال، کتاب نمایشگاه که حاصل چکیده فعالیت تمام حاضران در نمایشگاه است و باید رایگان توزیع شود با قیمتی معادل 20 هزار تومان در سطح نمایشگاه به فروش میرسید!
نمایشگاه امسال پرزرق و برق است و شلوغ و البته بیش از همه اینها تبلیغاتی. کمتر آدمی را میتوان در آن پیدا کرد که در دستش کیسه، بروشور، کاتالوگ و یا اقلام تبلیغاتی نباشد، اما با این همه شلوغی و زرق و برق به نظر میرسد بزرگترین مشکل نمایشگاه همین جمعیت باشد؛ جمعیتی انبوه که نماد یک مخاطب غیرتخصصی برای نمایشگاهی است که به طور مشخص مخاطب خاص دارد. با این حال صاحبان غرفهها نیز انگار به این مسئله رضایت دادهاند و دوست میدارند خود و فعالیت خود را به هر فردی که در ورودی غرفه آنها میایستد، ارائه دهند؛ لبخندی و کاتالوگی و چیزهایی از این دست.
چاپ در ایران یعنی ....
بدون شک در حوزه چاپ، نمایشگاه بیستم نمایشگاهی تسخیرشده توسط تولیدکنندگان و فروشندگان سررسید و انواع و اقسام تقویمهاست. نمایشگاهی که در سالنهای زیادی از آن که قرار است مرتبط با صنعت چاپ در ایران باشد، موسسات عظیم و در عین حال پرزرق و برقی که گاه عنوان کانون تبلیغاتی دارند و گاه موسسه چاپ؛ در حال معرفی و به نمایش گذاشتن سررسیدهای متنوع و البته لوکس خود برای حاضرین هستند تا آنها را به پیش خرید کالاهایشان و سفارش درج نامشان روی آن برای هدیه در شب سال نو، ترغیب کنند. جالبتر اینکه امسال گویا، سال سررسیدهایی با جلد چرمی و کاغذ نخودی رنگ است که تقریبا تمام تولیدکنندگان چند مدلی از آن را در تولیدات خود گنجاندهاند.
در کنار این اما کم نیستند صاحبان خلاقیتهای کوچکتر که در نمایشگاه به دنبال عرض اندام هستند؛ از تولیدکنندگان کارت ویزیت تا تولیدکنندگان کاغذهای بوگیر که آنها را براساس شکل لوگوی شرکت سفارشدهنده برش میدهند و عرضه میکنند.
صنعت وطنی چاپ در داخل در حالی در نمایشگاه بیشتر با سررسید و کارت ویزیت و چند نوع چاپ طرح روی کارتن و جعبههای مختلف نشان داده میشود که گویا برای شرکتکنندگان غیرایرانی نمایشگاه جلوه و بویی دیگر دارد.
در مراسم افتتاحیه نمایشگاه از حضور شرکتهایی از 15 کشور چین، کره جنوبی، اسپانیا، آلمان، اتریش، هند، امارات، ایتالیا، کانادا، ژاپن، سوئد، سوئیس، انگلیس، فرانسه و ترکیه در نمایشگاه خبر داده شد، اما بیشتر از همه نمایشگاه امسال در تسلط چینیهاست. چینیها امسال با غرفههایی کوتاه اما پرتعداد که در آنها بیشتر به سخت افزار و ابزار تولید در صنعت چاپ تمرکز شده است به ایرانیها سلام میکنند. چینیها به بازار ایران از منظر بستری برای فروش کالاهایی که استفاده از آنها دائمی و تنوعناپذیر است، چشم دوختهاند و نه محلی برای فروش محصولاتی که بروز یک خلاقیت هنری بتواند بر فروشش تاثیر بگذارد و این هم ناشی از شم اقتصادیشان است لابد!
به عبارت سادهتر اگر چین میخواست کالایی در حوزه صنعت چاپ را در ایران بفروشد، این ریسک وجود داشت که خلاقیت و نبوغ ایرانیها و نیز ذوق هنری آنها بتواند کالایی جذابتر تولید کرده و بازار آنها را کساد کند. هرچند این ریسک را هم گاهی میپذیرند. به همین خاطر آنها به سراغ تولید و فروش سختافزار صنعت چاپ رفتهاند که شامل تولید و فروش انواع رنگ و ماشینآلات و مواد مورد نیاز برای چاپ میشود و جالبتر اینکه این همه سختافزار را در غرفههایی کوچک و ساده و بیزرق و برق ارائه میکنند و البته باید اذعان داشت که به یمن نداشتن رقیب، آهسته و در عین حال به شدت پیوسته راه خود را هموار کردهاند.
نمایشگاه و یک جمع و تفریق ساده
دستاورد برپایی و ایجاد نمایشگاه بینالمللی چاپ، بستهبندی و ماشینآلات وابسته را نمیتوان یک همافزایی صنعتی و فرهنگی دانست. این روزها از گوشه و کنار دستگاههای دولتی، صحبتهای زیادی از لزوم حمایتهای دولتی از صنعت چاپ میشود؛ در حالی که نمیتوان از حیث صنعتی و نیز حتی خلاقیتهای فردی هنری در نمایشگاه بیستم نشانی از یک رخداد تازه سراغ گرفت.
در یک جمعبندی ساده این نمایشگاه بستری است برای نمایش داشتهها که البته در جای خودش بسیار قابل احترام است، اما افقی از آنچه باید داشت را نمیشود در آن دید، ردی از نمایش و بروز خلاقیتهای سازنده صنعتی در آن دیده نمیشود و به عبارت سادهتر حاصل دو به اضافه دو در آن همیشه انگار قرار است چهار بماند!
-------------------------------
گزارش از: حمید نورشمسی
نظر شما