به گزارش خبرنگار مهر، نویسنده در کتاب «اندیشههای وارونه از فرزانگان دیوانه» به شرح و بیان درونیات خود در قالب «شطحیات» پرداخته است. شطح، سخنی است که ظاهر آن، خلاف شرع باشد و در حالت وجد و سرمستی بر زبان عارف جاری شود. آنگونه که حلاج، «اناالحق« گفت و بایزید فریاد زد در جبه من به جز خدا کسی نیست. اما واگویههای شطحمانند عبدالظیم کریمی از هرگونه لطف و مفهومی تهی است.
به گفته کریمی، این واگویههای «واژگونگرا»، وانمایی معناهای وا نشده از گفتههای خردورزان جنون گزینی است که لایههای حکمت فرو پوشیده آنان هنوز به زبان نهان آشنایان واکاوی نگشته است.
در بخشی از کتاب «اندیشههای وارونه از فرزانگان دیوانه» درباره «مساحت بیساحت» میخوانیم: او میداند که «مساحت خانه» مردمان وسیعتر و باشکوهتر شده، اما «محیط خانواده» آنان کوچکتر و محدودتر شده است.
کتاب «گزارههای وارونه از عاقلان دیوانه»، اثر دیگری از عبدالعظیم کریمی است. در این کتاب تلاش شده ، حقایق درونی که در بیرون از وجود، وارونه شدهاند با کشف و شهود به قامت اولیه خویش باز گردند و آن گاه این یافتههای شهودی نه با تأیید «عقل معاش اندیش» و ذهن شرطی شده، بلکه با تمکین «عقل معاد اندیش» و دل صافی شده درک شوند.
این کتاب دربردارنده بیش از پانزده بخش نظیر «گزین وارونههای آغازین»، «وارون گفتهای نخستین»، «سرآغاز وارونه»، «گزین گویههای وارونه»، «گزین (معجزههای) وارونه معجزه مردن» و «معجزه فقدان» است.
در بخشی از کتاب «گزارههای وارونه از عاقلان دیوانه» درباره «معجزه نایادگیری» میخوانیم: اوج یادگیری در آن است که انسان یارای «نا آموختن» را در میانه آموختن داشته باشد. شهامت «نا آموختن» در این است که ذهن و دل آرامی یکپارچه در برابر شرطی شدن و عادتزدگی مقاومت کند و این سرچشمه همه آموختههای نیامیخته است.
نه انسان آموخته، که انسان ناآموخته قادر است واقعیت هستی را همان گونه که هست، درک کند. معجزه خلاقیت نه در یادگیری، که در «نایادگیری» نهفته است. هنر واقعی انسان، مه در یادگیری امور تازه، که در نایادگیری عادات کهنه است.
نیروی شگفت نوزایی و نوبینی، نه در قدرت یادگیری اندیشههای بالنده، که در قدرت شگفتانگیز فراموشی اندیشههای فرو کاهنده است. نیروی آزاد شده از هنر نایادگیری، عظیمترین نیرو برای زایش خلاق یادگیری است.
«واژهنامه وارونه از جاهلان فرزانه»، مجلد دیگری از این مجموعه سه جلدی است. در این اثر معنای واژگان با برداشتی آزاد و از زاویهای دیگر در معرض دید خوانندگان اهل نظر قرار میگیرد تا گستره ناپیدای حیات واژگان که در پس حیات خلوت ذهن فرزانگان و دیوانگان جولانگاهی دیگر به خود گرفته برملا شود.
این مجموعه سه جلدی، لطف و عمقی که در شطحیات عارفانی چون بایزید بسطامی و ابوسعید ابوالخیر و ابوالحسن خرقانی و حلاج وجود دارد را ندارد. انگار این واژهها و عبارات از ذات و معنای خود فاصله گرفتهاند. گویی خود نویسنده هم به گفته خود آنچنان که باید و شاید باور ندارد یا آنچه گفته از دل برنخاسته که بر دل خواننده بنشیند.
نویسنده از زبانی کهنه و قدیمی برای توضیح واژههای امروزی بهره گرفته و این ترکیب، ناخوشایند است و خواننده با آن ارتباط برقرار نمیکند. بگذریم که توضیحات نویسنده، خود نیاز به توضیح چندباره دارد. برای مثال در توضیح «ارباب حلقهها» آورده:« بازتولید نوین از ارباب پسین خرافههای پیشین» یا «روانشناس: را این گونه معنی کرده:« برخی از آنها، ابتدا روانی بودهاند و سپس روان شناس شده اند و برخی دیگر چون روان شناس شدند «روانی» شده اند.
در بخش دیگری از این کتاب درباره «پول» میخوانیم: یگانه «معنادهنده پوچ» که مانع پوچانگاری زندگی پوچ «آدمهای پوچ» میشود.
انتشارات قدیانی، این مجموعه را منتشر کرده است. «اندیشههای وارونه از فرزانگان دیوانه»، «واژهنامه وارونه از جاهلان فرزانه» و «گزارههای وارونه از عاقلان دیوانه» هر کدام در 2200 نسخه و به قیمت 7000 تومان منتشر شده است.
نظر شما