۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۱۳:۰۵

تبلیغ کتاب در رسانه ملی-7/

تبلیغ کتاب در رسانه‌ها تبدیل به رویا شده است/مسئولان از آمار وحشتناک افت تولید و فروش کتاب خبر دارند؟

تبلیغ کتاب در رسانه‌ها تبدیل به رویا شده است/مسئولان از آمار وحشتناک افت تولید و فروش کتاب خبر دارند؟

موضوع تبلیغ کتاب در رسانه‌ها و رسانه ملی هم به قدری مهم است و درباره‌اش گفته شده که دیگر معمولی شده است. آن‌قدر گفته‌ایم و انجام نداده‌ایم که این چیزها برایمان مانند رویا شده است.

محمد ولی‌زاده مدیر انتشارات داستان‌سرا در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره برخی از مواضع و صحبت‌هایی که درباره گرانی قیمت آگهی تبلیغ کتاب یا اختصاص دادن وقت یک برنامه به عنوانی خاص، عنوان شده است، گفت: درباره یکی از کتاب‌های نشر ما نیز در تلویزیون کار شد و من هم همان زمان گفتم که چنین رویکرد و کاری، بسیار خوب است. بحث هزینه مالی در این زمینه پیش آمد که در پاسخ دوستانم گفتم چه اشکالی دارد با مبلغ ناچیزی که داده‌اید، چند دقیقه درباره کتاب صحبت شود؟

وی درباره گران توصیف شدن مبالغ مورد نظر گفت: حتی اگر چنین مبلغی، 450 هزار تومان برای چند دقیقه باشد که البته مبلغی که از ما گرفتند، 200 هزار تومان بود، چه ایرادی دارد؟ چنین مبلغ و هزینه‌ای، از صفحه اول یا لایی یک روزنامه برای تبلیغ بسیار بهتر است. من نمی‌خواهم چندان تائید یا محکوم کنم اما به نظرم، در کل چنین رویکردی درباره معرفی و تبلیغ کتاب در تلویزیون، اتفاق خوبی است؛ اما بهتر است از ناشران، هزینه‌ای برای این کار طلب نکنند.

این مدیر نشر در ادامه گفت: یک سوال این است که چرا این‌قدر دیر؟‌ ماه‌ها و سال‌هاست که برای کالاهای کم اهمیت نه بلکه بی‌اهمیت، در تلویزیون کشورمان و همه تلویزیون‌ها، تبلیغ می‌شود اما چرا درباره کالای مهمی مانند کتاب، تا این حد دیر اقدام می‌شود؟ اصلا قصد ندارم حرف‌های تکراری بزنم و بگویم که چرا حجم برنامه‌های ورزشی زیاد است و حجم برنامه‌های فرهنگی و مرتبط با کتاب کم اما واقعا نمی‌دانم آیا مسئولان از آمار وحشتناک افت تولید و فروش کتاب خبر ندارند؟ این‌جاست که مجبورم از جمله معروف و تکراری «همه‌چیزمان به همه‌چیزمان می‌آید» استفاده کنم. در زمینه کمبود آب یا زلزله در تهران هم وضع همین‌گونه است. وقتی گفته می‌شود تهران دچار کم‌آبی است، آیا ما واقعا صرفه‌جویی می‌کنیم؟‌ آیا واقعا به هشدارها توجه می‌کنیم؟ همیشه زندگی‌ می‌کنیم و فکر می‌کنیم که هیچ اتفاقی هم نمی‌افتد.

ولی‌زاده همچنین گفت: تیراژ کتاب هفته شاملو در سال‌های دهه 40، حدود 40 هزار نسخه بود. وقتی می‌خواستند این روزنامه را به شهری مانند اهواز بفرستند، ناچار به چاپ دوم می‌رسید چون چاپ اولش تمام می‌شد. اما شرایط فعلی اسفناک است که بگوییم تیراژ کتاب منتقد بزرگ شعر ما، 200 نسخه است و ناشر ناچار است بنویسد 2 هزار نسخه. چرا کار به جایی کشیده که باید از به چاپ ششم رسیدن یک کتاب تعجب کنیم؟ آن هم چاپ ششمی که هر نوبت چاپش هزار یا 2 هزار نسخه است؟

این روزنامه‌نگار در بخش دیگری گفت: موضوع تبلیغ کتاب در رسانه‌ها و رسانه ملی هم به قدری مهم است و درباره‌اش گفته شده که دیگر معمولی شده است. چه ایرادی دارد که یک کانال تلویزیونی به طور اختصاصی به کتاب بپردازد و به‌طور روزانه برنامه پخش کند؟ برای حجم برنامه‌ها هم نگرانی وجود ندارد و وقت اضافه زیادی وجود دارد تا با برنامه‌های مربوط به کتاب پر شود. شخصیت‌هایی هم که در نشست‌های نقد و بررسی سخنرانی می‌کنند، می‌توانند در برنامه‌های این کانال حاضر شوند و صحبت کنند. اما آن‌قدر گفته‌ایم و انجام نداده‌ایم که این چیزها برایمان مانند رویا شده است. نکته این‌جاست که ما واقعا قصد انجام نداریم؛ همان‌گونه که مساله و معضل پخش کتاب را حل نمی‌کنیم.

مدیر انتشارات داستان‌سرا گفت: اگر شبکه‌ای برای کتاب داشته باشیم، می‌تواند همه کتاب‌ها را معرفی کند. کتاب‌هایی از حوزه مکانیک، داستان، کشاورزی و ...

کد خبر 2364722

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha