به گزارش خبرنگار مهر، انتشار تحلیل محتوای نظرات مردم در مورد کی روش توسط وزارت ورزش و جوانان و جهت گیری این تحلیل محتوا در جهت تضعیف جایگاه این سرمربی و با رویکرد پردازش نقاط ضعف وی موجب واکنش های متفاوتی شده است. در این زمینه دو دیدگاه وجود دارد:
دیدگاه اول نگاهی منتقدانه است به ورود غیر مستقیم وزارت در جهت عکس تلاشهای علی کفاشیان و نظر سنجی های مردم در مورد این مربی پرتغالی و البته کوشش برای عدم اعلام صریح مخالفت وزارت در میان مردم. و دیدگاه دوم تلاش برای بالانس شرایط به سود کفاشیان جهت پیاده کردن کارلوس از دست بالا گرفتن خود در مذاکرات مستقیم است که با تکیه به نظرات مردم می کوشد همه خواسته های خود را برابر کفاشیان به کرسی بنشاند و در بند بند قرارداد، پیروز مطلق باشد و وزارت با مخالفت غیرمستقیم به این مربی پرتغالی میفهماند که اینجا در ایران همه موافق حضور او نیستند و در دوران بدون پیشنهاد این سرمربی نمیتواند همه چیز را به سود خود تمام کند.
دیدگاه اول:
انتقاد در این رابطه از آنجا شروع می شود که وزارت ورزش و جوانان همه مخالفت ها را در روش ها و بسته ها و گفتارها نشان می دهد اما حاضر نیست نظر خود را به صراحت اعلام کند چرا که عواقب تصمیم یا نظر خود را نمی خواهد بپذیرد.
این انتقاد وارد است. به هر حال یا آنجا در وزارتخانه کارشناسانی وجود دارند که دلایل محکمی برای مخالفت با تمدید قرارداد کی روش دارند و می توان آنها را به صورت رسمی اعلام کرد یا وجود ندارند، اگر وجود ندارند و این مهم سلیقه ای و بدون مطالعه است این کار به هر روشی انجام شود ناپسند و غیرقابل قبول است و اگر این قرارداد کارشناسی شده، مخالفت در سایه معنایی ندارد.
در واقع اصل انتقاد این دسته از کارشناسان همین مخالفت در سایه و ترس از اعلام نظر وزارت ورزش است که حق دارد دیدگاهی در این رابطه داشته باشد به ویژه آنکه برای تمدید قرارداد کی روش به پشتوانه و کمک مالی وزارت هم نیاز است.
با این دیدگاه می توان تحلیل محتوی را ارزیابی کرد و به مواردی رسید، به عنوان مثال میتوان تاکید کرد که کی روش جزو 20 مربی گران دنیا نیست و شاید با دو میلیون یورو بیست و پنجمین مربی گران دنیا باشد آنهم پس از خوزه پکرمنکه با 2.1 میلیون یورو که بیست و چهارمین مربی گران دنیاست.
در این رابطه باید گفت در حدود 9.5 میلیون دلار فدراسیون از حضور در جام جهانی درآمد کسب کرده که با احتساب پولی که باشگاههای صاحب بازیکن در تیم ملی از فیفا دریافت کرده اند، این رقم برای ایران درحدود 10 میلیون دلار می شود که یک حساب سرانگشتی مشخص می کند که عقد قرارداد با کی روش و درآمد حاصل از صعود تیم ملی به جام جهانی تقریبابا هم برابری می کنند و از این منظر ضرری به فوتبال ایران نرسیده است و البته با احتساب اثرات مثبت پس از حضور تیم ملی ایران به جام جهانی در راندمان کاری و احیای غرور ملی، در واقع ایران از حضور کی روش سود برده است!
از بعد معنوی هم روش کار و علم کی روش تدریس رویکرد نوین را نسبت به صنعت فوتبال نشان می داد به ویژه نوع برخورد او با بازیکن سالاری. که تا سالها از یاد هیچکس نخواهد رفت و بازیکنان زیادی از این ماجرا درس می گیرند.
دیدگاه دوم:
موافقان نظر وزارت به نکته ای دقیق اشاره می کنند که قابل نقد و بررسی و توجه است. آنها می گویند پس از نظر سنجی های اخیر کی روش به شدت نسبت به قرارداد با ایران حساس شد و خود را دست برتر مذاکرات دانست و کفاشیان به شدت تحت فشار افکار عمومی قرار گرفت و مخالفت وزارت ورزش و جوانان اگرچه صریح و بی پرده نبود اما به کی روش نشان داد که اینجا در ایران همه موافق او نیستند و اگر می خواهد بماند روی برخی بندهای قرارداد نباید پافشاری کند و اگر روی همه بندهای قرارداد اصرار کند ممکن است قراردادی منعقد نشود و این برای کی روشی که شاید به دلیل سیستم دفاعی اتوبوسی که در بزرگترین ویترین جهانی فوتبال ارائه داد، پیشنهاد دندان گیری ندارد، یک شوک باشد برای تامل بیشتر روی قراردادش با فدراسیون ایران و البته تعامل با کفاشیان.
نتیجه گیری؛
اگر هرکدام از این دو دیدگاه درست باشد باید تاکید کرد که حرکت خزنده وزارت ورزش در مورد کی روش و ضد و نقیض گویی و کتمان مخالفت با وی کار حرفه ای محسوب نمی شود، اما مهمتر از همه اینها طلای زمان است که از دست می رود و تیم ملی در میان این کشمکش در تاریکی و چانه زنی های مثلثی (وزارت،فدراسیون وکی روش) زمان آماده سازی و داشتن استراتژی را از دست می دهد.
نظر شما