خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: جشنواره فیلم فجر مهمرین رویداد سینمایی ایران است که در این سال ها گرچه بخش بین الملل آن کارآیی سال های دورتر را از دست داده ولی ظرفیت سینمای ایران و در نگاه کلی تر دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی این ظرفیت و توانایی را دارد که به جذب آثار بین الملل و همسو کردن این آثار با خود دست یازد.
همین امر باعث شد که در آیین نامه و مقررات سی و سومین جشنواره فیلم فجر تغییر و تحولاتی صورت بگیرد و بخش بینالملل به شکلی مستقل از بخش ملی برگزار شود. بررسی آیین نامه جدید خبرگزاری مهر را بر آن داشت که ساعاتی میزبان علیرضا رضاداد دبیر سی و سومین جشنواره فیلم فجر باشیم و در قسمت اول این گفتگو از چرایی تفکیک بخش بینالملل از جشنواره فیلم فجر سخن گفت.
وی درباره تغییرات اعمال شده در آییننامه این رویداد سینمایی، دلایل جداسازی بخش بینالملل، امکان تفویض دبیری این بخش به فرد دیگر، لزوم شکلگیری سازمان جشنوارهها، تغییر ماموریت موسسه رسانههای تصویری به سازمان جشنوارهها، هویتیابی فعالیتهای بینالمللی سینمای ایران و... توضیحاتی ارائه کرد.
در قسمت دوم این گفتگو دبیر سی و سومین جشنواره فیلم فجر به ویژگی های این جشنواره برای جذب و ترغیب فیلمسازان جهان برای حضور در این رویداد سینمایی با حفظ رویکردهای سینمای ایران پرداخت و اینکه این سینما فیلم های شاخصی همچون «بچه های آسمان» و «به رنگ خدا» داشته است که مراکز آکادمیک و زیبایی شناسی جهان این فیلمها را برای تدریس سینمای ایران انتخاب می کنند. رضاداد همچنین از فیلم «جدایی نادر از سیمین» نام برد و اینکه دلیل موفقیت های جهانی آن پرداختن به مساله خانواده و خانواده گرایی بوده است.
استانداردسازی جشنواره، دستیابی سینمای ایران به شرکای فرهنگی در جهان، چگونگی اهدای جوایز به فیلمسازان ایرانی در بخش بین الملل، تاثیر رعایت نکردن کپی رایت در جذب فیلمسازان خارجی از جمله موارد مهم مطرح شده در بخش دوم از این نشست است. وی همچنین از بی مهری به بعضی فیلم های سینمایی مثل «یه حبه قند» گفت و اینکه در بیش از آنکه در متن ماجرا قرار داشته باشیم درگیر حاشیه های دست و پاگیر شده ایم و از وجه ممتاز سینمای خود در دنیا غافل مانده و دعواهای بیرونی را وارد درون روابط کرده ایم.
بخش دوم از گفتگوی خبرگزاری مهر با دبیر سی و سومین جشنواره فیلم فجر را میخوانید:
*یکی از نکات مهم در جذب فیلمسازان برای حضور در یک جشنواره ساختار آن است. به عنوان مثال فیلمسازان همه جهان می دانند که چه فیلمی برای جشنواره کن و چه فیلم هایی برای آکادمی اسکار مناسب است. جشنواره فیلم فجر پس از سی و سه سال چه ویژگی برای فیلمسازان جهان برای ترغیب شان برای حضور در این رویداد سینمایی دارد؟
- در میان چند هزار فیلمی که هر سال در دنیا ساخته می شود، سینمای ایران با وجود تنوع و گوناگونی که دارد براساس مولفه های مشترکی، متمایز و قابل تشخیص است. نمی خواهم وارد مباحث فنی و مدرسه ای سبک شناسی و نشانه شناسی بشوم ولی همانطور که یک دسته از فیلم ها را با توجه به سبک و فضای فیلم های هالیوودی یا آثار متعلق به سینمای آمریکای لاتین می شناسیم و مولفه هایشان قابل حدس است، آثار متعالی و ممتاز سینمای ایران در ژانرها و گونه های مختلف هم قابل تشخیص هستند.
اگر دقت کنید متوجه می شوید که همانگونه که جنگ ایران و عراق با سایر جنگ های دنیا متفاوت بود آثار ممتاز سینمای جنگ ما هم با بقیه آثار این حوزه در دنیا متفاوت است و فرهنگ و حال و هوای متفاوت از جنگ را روایت می کند. بنابراین می توان از جنبه سلیقه، مضمون و جنس فیلمسازی و یا شیوه روایت، نگاه به قهرمان و .. سینماهای گوناگون را شناسایی کرد. با همین مشخصات است که شما می گویید کن بر سینمای هنری یا روشنفکری و برلین بر سینمای اجتماعی و سیاسی تمرکز دارد. سینمای ایران هم همین وجوه ممتاز و متمایز را دارد. همان وجوهی که در اولویت سازمان سینمایی از آنها یاد شد. بنابراین بر ما است که بتوانیم این آثار را به خوبی شناسایی و معرفی کنیم.
ما در یک دهه اخیر توان خود را در شناسایی و رقابت اینگونه آثار محک زده ایم و می دانیم در عرصه بینالملل آثار همسو با اولویت های سینمای ایران با تمرکز بر سینمای شرق جغرافیایی و فرهنگی ساخته می شود و این آثار قابل شناسایی است. در همین راستا باید ارتباط خود را با سینمای کشورهای اسلامی و آسیایی تقویت کنیم چراکه جنبه های متعددی برای همبستگی داریم و این ویژگی ها را باید مبنا قرار دهیم. ضمن اینکه مساله مهم دیگر استانداردسازی و برگزاری جشنواره استاندارد است.
*قرار است جشنواره فیلم فجر با چه استانداردهایی تطبیق پیدا کند؟
- منظور همه آن مولفه هایی است که یک جشنواره استاندارد دارد و به لحاظ رعایت استانداردهای لازم، آن رویداد سینمایی را شاخص می کند. یک جشنواره استاندارد همه بخش هایش مثل انتخاب فیلم و حضور آن به همراه عوامل، کیفیت نمایش، نمایش اول بودن یا نبودن، کنفرانس های خبری فیلم ها، تعداد مهمانان، تعداد خبرنگاران غیر بومی، حضور نشریات سینمایی تخصصی جهان، حضور منتقدان مهم سینمایی، تماشاگران غیر بومی فیلم ها، داوران و داوری ها و حتی مسایل کوچکی مثل تهیه بلیت و غیره استاندارد است. همچنین کیفیت ایاب و ذهاب مهمانان، اقامت و خدماتی که ارائه می شود همه دارای استانداردی هستند و ما امیدواریم با این تفکیک بتوانیم به سمت این استانداردها حرکت کنیم چراکه رعایت این موارد است که جشنواره را به معنای واقعی دارای ارزش می کند و آرام آرام به این رویداد سینمایی اعتبار می بخشد.
* آیا در حال حاضر جهان جشنواره فیلم فجر را به عنوان یک رویداد استاندارد سینمایی میشناسد؟
- دیگران ما را در جهان به عنوان یک جشنواره مهم می شناسند و معرفی می کنند. این معرفی به این معنا نیست که اصول را نادیده بگیریم یا تقلیدی عمل کنیم. اتفاقا می توانیم خلاقیت داشته باشیم و قطعا دنیا هم استقبال می کند. در این بخش ها با اینکه ظرفیت های بالقوه وجود دارد همواره دارای ضعف بوده ایم چون همیشه پشت محدودیت ها، نقاط ضعف را پنهان کرده ایم. تعریف ما از مهمان نوازی به پذیرایی و دادن هدایا خلاصه شده است. در حالیکه خیلی از این موارد با قواعد استاندارد سازگار نیست. بنابراین مهم نیست که جشنواره را در چه ابعادی برگزار می کنیم مهم این است که قواعد استانداردسازی را رعایت کنیم و با حفظ اصول خود به سمت و سو استانداردسازی برویم.
* با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در منطقه در یک دهه اخیر المان هایی چون مقابله با ایران هراسی و اسلام هراسی، مبارزه با صیهونیسم و استعمار و استکبار در گفتمان فرهنگی ایران نمود عینی پیدا کرده است که جشنواره فیلم مقاومت هم با همین رویکرد برگزار می شود. حال سوال این است که فیلمسازان دنیا بر اساس چه معیاری باید متوجه شوند که آثارشان برای جشنواره فیلم فجر مناسب است؟ آیا بخش بین الملل فجر هم همچون مقاومت بر همین گفتمان متمرکز خواهد شد؟
- فیلمسازان دنیا براساس اولویت هایی که اعلام کرده ایم متوجه می شوند که کدام آثارشان برای سینما و مردم ایران اهمیت دارد. همانطور که در 10 سال اخیر کسانی که در بازار فیلم ایران حضور داشتند، می دانند اولویت های سینما و تلویزیون ایران چیست. البته جمع حاضر در بازار فیلم محدود هستند. برخی از کسانی که منتقد حضور کمپانی های خارجی در بازار هستند فکر می کنند در بازار فقط باید ایرانی ها محصولات خود را به بقیه معرفی کنند و این موضوع را متوجه نیستند که بازار باید همسو با این سیاست یعنی اولویتهای سینمایی و تلویزیونی ایران باشد.
بنابراین وقتی ساختار تغییر کند و ارتباط ها با سازمان ها گسترش پیدا کند به تدریج ذی نفعان، شرکا و رقبا پیدا می شوند. حال اگر جشنواره تنوع موضوعی داشته باشد، اولویت ها وسیع تر می شود؛ آثار دینی دنیا و آثار هویت گرا جای خودشان را پیدا می کنند و ارتباط با آن دسته از سینماگران آسیایی و مسلمان که به دنبال جایی هستند که آثار متفاوت خود را نمایش دهند و برجسته شوند، تقویت می شود. در این صورت هر جشنواره و هر حرکتی یک قطعه از این پازل است که در مجموع سپهر کلی سینمای ایران را تشکیل می دهد.
در واقع جشنواره فیلم فجر معدنی است که می تواند چندین جشنواره داخلی و خارجی را تغذیه کند .به طور مثال جشنواره کودک با رویکرد توجه به مخاطب، جشنواره فیلم مقاومت، جشنواره رویش با رویکرد و تمرکز بر فیلم های دینی از جمله رویدادهای موضوعی هستند. در ادامه این جشنواره ها فیلم های «هنر و تجربه» نیز جای خود را پیدا می کند. بنابراین وقتی می گویم جشنواره ها مکمل همدیگرند با این تحلیل و رویکرد است چراکه سینما جای توجه به چندین موضوع و مخاطب دارد.
*جشنواره فیلم فجر کدام یک از شاخصه های تمرکز بر مخاطب و یا موضوع را در برمی گیرد؟
- جشنواره فیلم فجر در بخش های سینمای ملی و بین الملل به نوعی ویترین سینمای ایران محسوب می شود و می تواند مرکز نمایش، معرفی، تشویق، همنشینی و زمینه ساز ارتباطات بعدی باشد که در این بین رسیدن به تولید مشترک از اولویت ها است. از سوی دیگر آثاری از فیلم فجر که با هم نسبت موضوعی دارند آثار برجسته یک جشنواره دیگر می شود. مثل «چ»، «شیار 143» و «میهمان داریم» که نامزد و یا برگزیده های جشنواره فجر بودند و در جشنواره فیلم مقاومت برگزیدگان اصلی شدند و یا اینکه فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» و چند فیلم اصلی دیگر فجر می توانند در جشنواره دیگری حضور پیدا کنند. همچنین اثری مثل «رستاخیز» و چند فیلم دیگر از فیلم های اصلی یک جشنواره دینی شدند.
بنابراین دارایی سینمای ایران بسیار زیاد است و کارنامه سی ساله سینمای ایران بیانگر وجود ظرفیت انحصاری در سینمای ایران است و نتایج این ظرفیت ها حضور فیلمی مثل «بچه های آسمان» در کتاب های درسی کودکان ژاپنی است و یا فیلم «رنگ خدا» نیز به گونه ای مورد توجه قرار می گیرد که برخی از مراکز آکادمیک و زیبایی شناسی جهان این فیلمها را معرفی کرده و برای تدریس سینمای ایران انتخاب می کنند و سینمای ایران را از این طریق به دانشجویان خود معرفی می کنند و مورد مطالعه قرار می دهند.
*به جز دو فیلم «رنگ خدا» و «بچه های آسمان» که اشاره کردید و می توان از آنها به عنوان آثار خاص و شاخص سینمای ایران نام برد، آیا آنچه را که به عنوان وجه تمایز سینمای ایران یاد می کنید با اقبال سینمای دنیا نیز مواجه شده است؟
- فکر می کنم نگاه سینمای ایران در دنیا مورد استقبال قرار گرفته است چون نیاز سینمای جهان است. جوایز سینمای ایران که در موزه سینما وجود دارد این گفته را اثبات می کند. البته اگر ما می توانستیم توزیع بین المللی را در ایران به درستی حمایت کنیم، شرکای خود را نیز پیدا کرده بودیم. منظور من شرکا تنها به مفهوم اقتصادی نیست بلکه شرکای فرهنگی هم مورد نظر است. به این معنا که در دنیا مخاطبان و منتقدانی وجود دارند که به این نوع سینما علاقمند شده اند و این سینما را به دیگران نیز معرفی می کنند. بنابراین ما فرصت های فرهنگی زیادی پیدا کرده ایم اگرچه که پایگاه های فرهنگی، هنری ما هنوز گسترش پیدا نکرده است.
*لطفا به شکل مصداقی توضیح دهید که منظور از اینکه سینمای ایران امروزه شرکای فرهنگی پیدا کرده، چیست؟
- در جهانی که اصالت خانواده و تحکیم پایه های آن کمرنگ شده و به آن توجه نمی شود، سینمای ایران خانواده گرایی را به مثابه یک نیاز ذاتی بشر و گمشده انسان امروز مورد توجه قرار داده است. شما فکر می کنید پرداختن به این اولویت در موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین» موثر نبوده است؟ یا فکر می کنید «رنگ خدا» نمونه یک نیاز بشر امروز نیست؟ وقتی عنوان سینمای معناگرا مطرح شد برخی می گفتند که مگر فیلمی در این زمینه پیدا می شود؟ اما به تدریج دیدیم که فیلم های زیادی در این زمینه پیدا و یا ساخته شدند.
*در حوزه فیلم های معناگرا مصداق جهانی هم وجود داشت.
- بله وجود داشت. در آن زمان جرقه هایی در ذهن بود و نمونه هایی وجود داشت. در میان آثار غیر ایرانی ما مخاطب را به آثاری چون «مسیر سبز» که بسیاری هم آن را دیده بودند، ارجاع می دادیم و در میان آثار ایرانی «تولد یک پروانه» را مثال می زدیم. این نمونه ها در ابتدا محدود بودند. کانون فیلم معناگرا که تشکیل شد این فیلم ها هم بیشتر شدند و ما متوجه شدیم که نیاز به این نوع فیلم ها فقط مساله ما نیست. بحران معنویت و نیاز به ماورا و جهانی دیگر، نیاز و طلب انسان امروز است و تنها مساله فکری و فرهنگی سینمای ما ایرانیان نبوده و نیست چراکه در دنیا افراد دیگری هم هستند که به این مسایل فکر می کنند.
به طور مثال دو فیلم «زندگی بدون توازن» و «دگرگونی زندگی» گادفری رجیو فیلم هایی هستند که مصداق این نگرانی بودند. بنابراین اگر تحقیق کنیم آثار فراوانی با رویکردهای ذکر شده در دنیا وجود دارند که وجه مشترک ما با دنیاست. اینکه می گویم رصدگاه ها درست طراحی نشده اند یک دلیلش همین است که سلطه سینمای امریکا اجازه نداده این سینمای معنوی و ماورایی جلوه کند و ما متاسفانه گاهی خودمان هم متاثر از همان فضایی هستیم که دیگران در دنیا ساخته اند و به ظرفیت هایمان کم توجه هستیم. هدف در بخش بین الملل تقویت همین مولفه ها است.
*سینمای ایران علاوه بر اینکه سینمایی مطرح در دنیا است موقعیت ویژه ای در آسیا نیز دارد. برای این محدوده جغرافیایی چه برنامه ای دارید؟
- واقعیت این است که یکی از مسائل جدی تولید فیلم در دنیا مساله اقتصادی و توزیع منابع مالی است که موقعیت ایران در آسیا از این جهت هم مهم است چون ما به دلیل ارزان بودن تولید فیلم در ایران از مهم ترین تولیدکنندگان به لحاظ کمی هستیم. در حوزه آسیا و در کشورهای اسلامی می توانیم سرمایه های کوچک پیدا کنیم، جشنواره فیلم فجر دریچه ای برای ایجاد این همگرایی بین کشورهای اسلامی و آسیایی است که در نتیجه این همگرایی به تولید مشترک نیز می رسیم.
* آیا راهکار مناسبی برای رسیدن به این همگرایی دارید که بتوان به سرعت آن را اجرایی کرد؟
- میزهای سینمای کشورهای آسیایی و اسلامی باید در حوزه بین الملل سینمای ایران وجود داشته باشند تا ایران ایده ها را تعقیب و پیگیری کند. اگر ما برنامه ریزی مناسب در این زمینه داشته باشیم، می توانیم به الگو و نتایج مناسبی در این زمینه دست یابیم.
* این رویکردهایی که از آن نام بردید در همان بخش های قبلی بین المللی جشنواره فیلم فجر دنبال می شود؟
- ما در همین دو بخش رقابتی سینمای سعادت و جلوه گاه شرق، سعی کرده ایم بخشی از مفاهیمی را که اولویت و برگرفته از آثار ممتاز سینمای ایران است لحاظ کنیم.
* شما از ویژگی و جهان بینی خاص سینمای ایران با فاکتور مهم خانواده نام بردید و مثال هایی اکثرا از دهه قبل آوردید. ضمن احترام به دیدگاه شما ولی باید بگویم ما محافظان خوبی برای مولفه ها و آنچه وجه تمایز سینمای ایران با سینمای دنیا است، نبوده و نتوانسته ایم آن رنگ و بوی ایرانی آثار را در تولیداتمان حفظ کنیم.
- حرف شما را به شکل دیگری بیان می کنم. واقعیت این است هر اندازه محدودیت در سینما زیاد باشد ارزش های سینما بیش از پیش نادیده گرفته می شود و سینماگران به جای اینکه به بخش سخت سینما که همان پرداختن به وجوه ممیزه و شاخصه سینمایی است بپردازند، سراغ بخش ساده تر سینما یعنی یک فیلمسازی معمولی می روند. هر کدام از این آثار ارزشمند با خون دل های زیاد ساخته شده اند. حاصل این سیاست محدودنگر را می توانیم تعبیر به عدم محافظت از سینمای اصیل ایرانی کنیم.
* زمانیکه بحث خانواده و خانواده گرایی پیش می آید، سینمای فعلی ما به چه میزان از ارکان خانواده و خانواده گرایی دفاع می کند؟
- فکر می کنم هم اکنون وقتی مساله خانواده، فرزند، پدر و روابط خانوادگی مطرح می شود، این روابط در سینمای ایران نسبت به یک فیلم معمولی خانوادگی در دنیا، بهتر پرداخته می شوند. نمونه آن «طلا و مس» و «زیر نور ماه» است که در هیچ جای دنیا جز ایران نمی توان چنین آثاری پیدا کرد. به این ترتیب فیلم های زیادی را می توان فهرست کرد که جز در سینمای ایران در هیچ جای دنیا ساخته نمی شوند. «باشو غریبه کوچک» نمونه دیگری از این مثال ها است. با این حال چون خود ما در این فضا هستیم، رایحه و بوی خوشی را که از این فیلم ها به مشام دیگران می رسد، استشمام نمی کنیم. حتی امروزه برخی از سریال ها و آثار سینمایی کشورهای همسایه هم در مسیر نقض پیمان های خانوادگی قرار گرفته اند و خیلی از کشورهای آسیایی و اسلامی هم گرفتار مساله پریشانی در حوزه مسایل خانوادگی هستند.
البته این را هم قبول دارم که این وجوه ممیزه در سینمای ایران شدت و ضعف دارد و در حق برخی از سینماگران ایرانی که می توانستند الگوهای ممتاز و برجسته را گسترش دهند، بی مهری هایی شده است.
* فکر می کنید دلیل این بی مهری ها چیست؟
- شاید بیش از آنچه باید در متن ماجرا قرار بگیریم درگیر حاشیه های دست و پاگیر شده ایم و از وجه ممتاز سینمای خود در دنیا غافل مانده ایم. ما دعواها را از بیرون وارد درونمان کرده ایم. شکاف ها را عمیق کرده ایم و همین طور به عمیق تر کردنشان ادامه می دهیم.
ببینید به فیلم ارزشمندی مثل «یه حبه قند» که هر فردی در هر جای دنیا این فیلم را ببیند، می فهمد که به زبان فیلمسازی هیچ کشوری جز ایران نزدیک نیست به خاطر درگیری های بی فایده چقدر بی مهری کردیم. با اطمینان می توان گفت که در هیچ جای دنیا چنین فیلمی ساخته نمی شود. من با نگاه منتقدانه به فیلم ها هیچ مشکلی ندارم، نگاه منتقدانه صحیح باشد یا غلط موجب پیشرفت و بالندگی است ولی برخورد غیر سینمایی آزاردهنده است. ما خیلی زود به دارایی هایمان مغرور شدیم و حواسمان نیست که رقبا و دشمنان با چه شدتی در حال کار هستند.
ما امکانات خود را فدای رقابت هایمان کرده و به جای هم افزایی، جزیره ای عمل می کنیم و حواسمان نیست که رقبا همین را می خواهند که تعارضات جریانات همسو تشدید شود و به جای همگرایی و کم کردن فاصله ها، ترک ها را به شکاف های عمیق در این زمین تبدیل کنیم.
*با تعریفی که ارائه دادید می توان به این سوال که محافظان خوبی برای مولفه های شاخص سینمای ایران نبوده ایم هم پاسخ داد؟
- اصل موضوع را قبول دارم که اگر این فضا در مدیریت کلان سینمای کشور به عنوان یک اولویت تقویت نشود، انعکاس و انتشار و وسعت بخشی به آن کار سختی خواهد شد. ضمن اینکه یکی از رویکردها و اولویت های مدیریت فعلی سینمای ایران توجه به همین نکته است. بنابراین رویکرد توامان تقویت این نوع نگاه در سینمای ایران و تعامل های بین المللی همراه با هم وجود دارد.
* در ایران کپی رایت فیلم نداریم و در عین حال فیلم های روز دنیا اکران نمی شوند. بنابراین چرا در جشنواره فیلم فجر باید بخش بین الملل وجود داشته باشد؟ فکر نمی کنید یکی از دلایلی که بخش بین الملل و بازار فیلم جشواره فجر جدی گرفته نمی شود نادیده گرفتن حق کپی رایت است؟
- درباره کپی رایت باید بگویم که گرچه تابع قوانین کپی رایت نیستیم اما از نخستین روزهایی که بحث فیلم خارجی در ایران مطرح شده در بخش های مختلف چه سینما و چه تلویزیون، خرید حقوق فیلم هایی که قابلیت لازم را داشته باشند امر لازمی بوده و هست و در سینما و در بخش نمایش خانگی حتی آنچه توسط بخش خصوصی به سینمای ایران می آیند، حقوق همه فیلم ها خریداری می شود ولی ممکن است شیوه های خرید و رعایت کپی رایت متفاوت باشد.
البته ما این ضعف را داریم که در سینما امکان نمایش گسترده فیلم های خارجی به دلیل محدودیت سالن وجود ندارد و نمایش ها محدودند اما در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی به دلیل کمبود محصولات ایرانی تعداد فیلم های خارجی بسیار است. در حال حاضر در سینما چاره ای نداریم جز اینکه فیلم های خارجی را به صورت تک سانس نمایش دهیم. به هرحال با وجود همه مشکلاتی که داریم نمی توان ارتباط های بین الملل را به این دلیل کنار گذاشت و امیدوار هستیم روزی برسد که فیلم های خارجی از جنس سینمای ایران بیشتر نمایش داده شود. تجربه برخی از اکران های محدود مثل نمایش «بی خوابی» و «مصائب مسیح» با وجود اینکه در سینماهای ایران به صورت تک سانس روی پرده رفتند نشان داد که مخاطب این فیلم ها چندان هم کم نیستند. این فیلم ها فروش خوبی هم داشتند خصوصا که این آثار از کیفیت فنی استانداردی هم برخوردار بودند.
*در برخی دوره های برگزاری جشنواره فیلم فجر دیده ایم که جوایز بخش بین الملل هم بیشتر به فیلمسازان ایرانی رسیده است. حتی به نظر می آید برای دلجویی از یک فیلمساز داخلی که در بخش مسابقه ملی جایزه ای دریافت نکرده است، جایزه بخش بین الملل را تقدیمش می کنند. آیا امسال با جداسازی بخش بین الملل و ملی این آسیب برطرف خواهد شد؟
- نمی دانم براساس چه کار کارشناسی شده و یا بررسی آماری این صحبت را مطرح می کنید. تا آنجا که بیاد دارم در دوره قبل فیلم «رستاخیز»، «چ» و «میهمان داریم» هر کدام یک جایزه را نصیب خود کردند. این آمار از مجموع 20 جایزه بخش بین الملل، منطقی است چون ما از میان 40 فیلم در سه بخش رقابتی 9 فیلم ایرانی داشتیم. البته در برخی سال ها ممکن است این نسبت بیشتر بوده باشد ولی در چند سال اخیر چون جوایز بخش بینالملل در نیمه برگزاری جشنواره اهدا شده است، هنوز داوران بخش سینمای ایران فیلم ها را ندیده و یا به جمع بندی در مورد این بخش نرسیده بودند. بنابراین نمی توان ادعا کرد با جایزه در بخش سینمای بین الملل قرار است از فیلمی که در بخش سینمای ایران جایزه نگرفته دلجویی کرد.
از طرفی فکر می کنم هیچ داوری خودش را در معرض این اتهام قرار نمی دهد که چون قرار نیست در بخش سینمای ایران به یک فیلمی جایزه تعلق بگیرد در بخش بین الملل به آن فیلم جایزه ای اختصاص دهند. ولی به طور طبیعی در هر قسمت از بخش بین الملل سه فیلم ایرانی می توانند شرکت کنند و تعداد جوایزی که به نسبت می تواند به فیلم های داخلی در بخش بین الملل اختصاص یابد اگر در حدود یک چهارم جوایز باشد در شرایط معقول نامتعارف نیست و نباید بدون قرینه از آن تعبیر دیگری کرد.
*چرا از ایران در هر بخش سه فیلم شرکت می کند؟
- جزو مقررات بین المللی است که کشور میزبان می تواند یک فیلم بیشتر از بالاترین تعداد کشورهای دیگر فیلم داشته باشد. در سینمای ایران هم هیچگاه بیشتر از این نبوده است. در اکثر دوره ها کشورهایی بودند که دو فیلم داشتند و ایران 3 فیلم. درباره جایزه برخی دوره ها هم باید یادآوری کرد که زمان هایی بوده است که در بخش بین الملل جایزه هم نداشته ایم. حتی دوره هایی که فیلم های مهمی همچون «دوئل» و «مزرعه پدری» وجود داشته اند که در جشنواره فیلم های جذابی بودند و قصد داشتیم تا رشد سینمای خود را از این حیث به نمایش بگذاریم اما هیات داوری نظری غیر از این داشتند و می گفتند نظیر این فیلم ها در دنیا زیاد ساخته شده است و به آثار دیگری از کشورهای دیگر در بخش بین الملل بیشتر توجه کردند.
بنابراین شاید در مجموع فضای بخش بین الملل جشنواره آن قدر که باید استاندارد نبوده و به همین دلیل جدی گرفته نمی شده است و دچار سوء تفاهم ها و حاشیه ها شده است.
ادامه دارد...
نظر شما