خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: بازار فیلم در بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر یکی از مهمترین بخشها در برگزاری این رویداد مهم سینمایی است که به گفته بسیاری از کارشناسان، این بخش از جشنواره فیلم فجر با توجه به پیشرفتهای سینما در دنیا پیشرفت قابل توجهی نداشته و نیاز به بازنگری در این حوزه را از ضروریات این بخش از جشنواره میدانند.
علیرضا رضاداد دبیر سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در بخش سوم از گفتگوی خود با خبرگزاری مهر، با پرداخت به جزئیات بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر از کم و کاستیهای این بخش و همچنین نیاز به بازنگری در برگزاری برخی از بخشهای جشنواره اشاره کرد.
رضا داد در بخش پایانی صحبتهای خود علاوه بر بازار فیلم به نکات دیگری چون تغییر در اهدای تندیس سیمرغ جشنواره و سیاست ویژهای که برای برگزاری بخش «تجلی اراده ملی» طراحی شده، اشاره و تأکید کرد که در بخش «اراده ملی»، سازمانها به جای اهدای جوایز مختلف باید به تولید فیلم با موضوع فعالیت مربوطه در سازمانها و نهادهای مختلف برسند.
مشروح بخش پایانی گفتگو با علیرضا رضاداد در ذیل آمده است:
* در بخش دوم از مصاحبه خود به این نکته اشاره کردید که هدف از اهدای جوایز در بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر به یکی از فیلمسازان سینمای ایران، دلجویی نیست. اما تجربه نشان داده در دورههایی که رقابت بین 2 فیلمساز مطرح وجود دارد، اهدای جایزه به یکی از آنها در بخش بینالملل این دلجویی را تداعی می کند.
- واقعیت این است در دورههایی که چند فیلمساز مطرح در جشنواره فیلم فجر آثارشان نمایش داده می شوند؛ برگزاری و داوری جشنواره سخت و در عین حال ساده است و طبیعی است وجود چند فیلم مطرح در جشنواره، بخشی از قضاوت را در بخش بینالملل دنبال می کند و درست به همین دلیل است که وجه سخت جشنواره به چشم میآید. در دوره پیش هم به دلیل وجود 2 فیلم مهم در جشنواره از 2 کارگردان شناخته شده، این شائبه را ایجاد کرد و البته در دورههای قبل از جشنواره سی و سوم هم که سینماگران مطرح حضور داشتند؛ همین حرف و حدیثها کم و بیش وجود داشته است. اما این حرف و حدیثها کمتر از جشنواره فجر سال پیش انعکاس داشتند.
* اشارهای به یکی از المانهای سینمای ایران مبنی بر دارا بودن نمادهای فرهنگ شرقی داشتید. آیا در بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر برنامهای برای آثاری که در جهت همگرایی شرقی اسلامی ساخته شدهاند، دارید؟
- بله در بخش جلوههای شرق جایزهای برای آثاری از این دست لحاظ شده است.
* این جایزه غیر از جایزه ویژه هیات داوران است؟
- بله جایزهای با عنوان همگرایی کشورهای اسلامی و یا آسیایی به بهترین فیلم اختصاص دادهایم. بنابراین ضمن تایید صحبتهای شما، این بخش در مقررات جشنواره نیز لحاظ شده است.
* درباره بازار فیلم چه برنامه و تصمیمی دارید؟
- اجازه دهید برای پاسخ به این سؤال کمی به گذشته برگردم. ماجرا از این قرار است که مقوله بازار فیلم در تعریف جشنواره فیلم فجر 2 دوره متفاوت را از سر گذرانده است و معتقدم با توجه به تغییر شرایط در نوع زندگی و با درنظر گرفتن تامین نیاز مخاطب در این حوزه، بازار فیلم را باید به گونهای متفاوت برگزار کنیم. در غیر این صورت اگر نتوانیم دستاوردهای مناسب برای بازار فیلم تدارک ببینیم، کلا از برگزاری این بازار فیلم در جشنواره سی و سوم صرف نظر خواهیم کرد. چراکه برگزاری بازار فیلم به شکل فعلی به معنای دور ریختن منابع مالی است.
* تقسیمبندی و تفاوتهایی که در تعریف بازار فیلم در دورههای مختلف به آن اشاره کردید، چیست؟
- یک دوره از برگزاری بازار فیلم به معرفی فیلمهای ایرانی از سوی پخش کنندگان و تهیه کنندگان به مهمانهای خارجی اختصاص داشت. به این صورت که بازار فیلم در محل اقامت مهمانان خارجی برپا میشود. دست اندرکاران اجرایی بازار فیلم چندین میز مذاکره میگذاشتند و بعد پخش کنندگان با مهمانان خارجی و خریداران در این میزها به مذاکره در مورد فروش فیلمهای ایرانی میپرداختند. به اعتقاد من چنین شیوه برپایی بازار فیلم در جشنواره موفق نبود و فعالیت جدی اقتصادی در آن انجام نشد.
به نظر من چنین خرید و فروشی را به شکل سنتی هم میشد انجام داد. به این معنا که هر فرد میتوانست فیلماش را در کیف خود بگذارد و به پخش کنندهها پیشنهاد دهد، بنابراین نیازی به پشت میز نشستن نداشت. اما به هر حال چنین شیوه برگزاری بازار فیلم تا سال 1382 ادامه داشت.
* و بعد؟
- از سال 83 به بعد محمدمهدی حیدریان طبق هماهنگیای که با علی لاریجانی رئیس وقت سازمان صدا و سیما انجام داد، مقرر کرد که از همه ظرفیت خرید فیلمهای سینمایی، برای سینمای ایران یا تلویزیون ایران و یا سینمای خانگی استفاده شود تا بتوانیم پخش کنندگان فیلمها را به بازار فیلم بیاوریم. در واقع میخواستند این بازار بر خرید و فروش فیلمهای به اصطلاح پاک متمرکز شود.
* دقیقا منظور از فیلمهای پاک کدام آثار بود؟
- منظور خرید فیلمهایی بود که از سلامت فکر و صلابت تصویر برخوردار بودند، خشونت گرایی نداشتند، با ادبیات متداول دنیا کمی متفاوت بودند و به گفتهای، جنس سینمای ایران بودند. بنابراین حدود 50 یا 60 کشور آسیایی، اروپایی و اسلامی بودند که با تولیدات کم یا زیاد خود میتوانستند در بازار فیلم کشور ما حضوری فعال داشته باشن، بنابراین با این رویکرد بازار تاسیس شد.
* میزان موفقیت در اجرایی شدن این طرح تا چه حد بود؟
- در سال 1383 و قبل از برگزاری جشنواره، نمایندگان فارابی که به جشنواره «کن» رفتند، بروشوری مربوط به بازار فیلم را با خود بردند که حداقل 2 میلیون دلار تبادل اقتصادی فیلم، برآورد شده بود. در واقع ارزیابی ما از این بازار این بود که ظرفیت خرید و فروش این بازار حدود 2 میلیون دلار است و این عدد برآورد خوبی بود. چون کمپانیهایی را که میتوانستند چندین فیلم به بازار فیلم ایران ارائه کنند، میتوانستیم در این بازار پیدا کنیم. ضمن اینکه ممکن بود بخشی از خریداران این گونه فیلمها در شلوغی و تراکم بازارهایی مثل «کن» و «برلین» و تاثیرات بخش رقابتی جشنواره روی بازار، نتوانند فیلمهای مورد نظر خود را پیدا کنند.
* بر اساس آنچه گفتید برخی از خریداران به دلایلی نتوانستند فیلمهای مورد نظر خود را در بازار ایران تهیه کنند، حال بازار فیلم ایران چه کمکی به این دسته از خریداران کرد؟
- تصور می کردیم که تحولات فرهنگی ایجاد شده در منطقه رفته رفته به این سمت میرود که بسیاری از کشورها به فیلمهایی که بتوان رویکردهای مورد نظر خود را در آن پیدا کنند، علاقهمند شوند که البته احتیاج دارند. بنابراین بازار فیلم ایران با این ظرفیت شروع به کار کرد.
* نتیجه چه شد؟
- نتیجه اینکه در سالهای اول و دوم به دلیل توجه و مراقبتی که از بازار فیلم ایران میشد، قراردادهای خرید بسیاری، بین صدا و سیما و کمپانیهای خارجی بسته شد. اما این ایده متاسفانه در همین حد متوقف شد. در ادامه با گسترش فضایهای نیاز حضوری به خرید فیلم در حال مرتفع شدن بود و به راحتی میتوانستیم کاتالوگ فیلم را در اینترنت و فضای مجازی به دست آوریم. تیزر فیلم را هم میشد در اینترنت دانلود کرد و دید، حتی میشد بدون نیاز به سفر، فیلم را در محل زندگی تهیه کرد. بنابراین باید ادبیات جدید در دایره بازار را به روابط میان بخشی از سینمای دنیا جهت تولید مشترک و همچنین خرید فیلمهای ایرانی در سینمای ایران، باز میکردیم.
* در واقع در روند برگزاری بازار فیلم به این نقطه رسیدید که حضور فیزیکی نیاز نیست.
- از سالهای 86 و 87 به بعد نیازی به دیدن و خرید فیلمها به شکل حضور فیزیکی نبود، به همین دلیل است که میگویم باید این رویکرد را در بازار تغییر میدادیم و به سمت تبدیل شدن به پنلی جهت تولید مشترک گام بر میداشتیم که اگر چنین میشد، امروز در جایگاهی قرار داشتیم که میگفتیم بازار فیلم یک امر مفید، موثر و ضروری است.
* برای برگزاری بازار فیلم سی وسومین دوره جشنواره فیلم فجر چه برنامهای دارید؟
- در فاصله زمانی کوتاهی که تا برگزاری جشنواره داریم و با توجه به تغییراتی که در تبادل فیلم صورت گرفته، اگر دوستان در بخش بینالملل به یک ایده صحیحی برسند که هزینهای که برای آمدن صاحبان کمپانیها می شود بتواند درآمدی متناسب را کسب کند و به دستاورد قابل قوبلی در این بخش برسیم، قطعا بازار فیلم برگزار میکنیم. در غیر این صورت ممکن است بازار فیلم را به پنلهایی برای تولید مشترک تبدیل کنیم.
*چگونه؟
- یعنی بازار فیلم را به پنلهایی برای تولید فیلم مشترک تبدیل کنیم اما نکته این است که هنوز به جمعبندی این موضوع نرسیدهایم که بازار فیلم با چه تغییراتی برگزار شود زیرا همچنان مشغول کار کارشناسی در این مورد هستیم و تا 2 ماه دیگر قصد داریم مقررات بخش بازار فیلم را جداگانه اعلام کنیم.
* صحبت از تغییر در تندیس سیمرغ جشنواره و طراحی آن بود، آیا تغییری در این زمینه صورت میگیرد؟
- شکل سیمرغ مانند سال گذشته است فقط در حال تامل روی این مسأله هستیم که شاید جوایز بخشهای رقابتی «سینمای حقیقت» و «فیلمهای اولی» به صورت سیمرغ نباشد و در نظر داریم سیمرغ را تنها به بخش «سودای سیمرغ» و «بخش بینالملل» اختصاص دهیم و برای «سینمای حقیقت» و «فیلمهای اولی» تندیس متفاوت تهیه کنیم. البته در این مورد هم هنوز به جمعبندی نهایی نرسیدهایم ولی قطعا تصمیمی خواهیم گرفت که سیمرغ، مجددا ارزش و اعتبار اولیه خود را به دست آورند.
* درباره بخش تجلی اراده ملی چه نظری دارید آیا توانسته خواست های سینمای ایران پس از جشنواره را برآورده کند؟
- در بخش تجلی به این نقطه از تصمیمگیری رسیدیم که گفتیم سازمانهای علاقهمند در حوزه سینما، به جای اینکه بخواهند فعالیت خود را از انتهای سینما یعنی از جشنواره شروع کنند، از ابتدای سینما یعنی از تولید شروع کنند. به این معنا که سازمانهای دارای تولید که تمایل به مشارکت در این حوزه دارند، به تولید فیلم در حوزههای تخصصی فعالیت خود برسند. در واقع تولیدات خود را با سایر تولیدات سینمای ایران مقایسه و ارزیابی کنند و آیینهای اختصاصی داشته باشند و دیگر آیینی تحت عنوان تجلی در جشنواره فیلم فجر نداشته باشیم، چون در شلوغی بخش «تجلی اراده ملی» که بعد از جشنواره برگزار می شود هیچ چیز آنگونه که باید دیده نمیشود. مثلا سازمان آب به جای جایزه به فیلم «رستاخیز» شرایط تولید فیلم بعد صاحب اثر را فراهم کند چون در شکل کنونی نه سازندگان «رستاخیز» متوجه شدند که چرا جایزه گرفتهاند و نه سازمان آب بفهمد برای چه جایزه داد.
* به نظر می رسد بخش تجلی اراده ملی از اهداف اولیه ای که در گذشته داشت دور افتاده است.
- اجازه دهید به آسیبی اشاره کنم تا شاید بتوان در بخش «تجلی اراده ملی» به مصداق این آسیب دست پیدا کرد. گاهی وقتها یک ایده خوب با یک شکل اجرای بد، کلا منحرف شود و سالها مجریان این ایدهها در جایی قرار میگیرند که میفهمیدند نتیجه کار آنچه میخواستند نشد. پیش فرض اولیه بخش «تجلی اراده ملی» هم ایده خوبی بود. طرحی که فقط مربوط به سازمان سینمایی یا وزارت ارشاد نبود و سینما را به مثابه ظرفی برای تمام کشور میدانست و عنوان شده بود که همه نسبت به این ظرف مسئول و متعهد هستند. درست مانند مصرف آب، برق و انرژی که تنها مسأله یک وزارتخانه یا یک سازمان نیست و باید به یک ظرفیت برای تمام کشور تبدیل شود.
* در واقع ظرفیتسازی برای تولید از ابتدا مد نظر بود؟
- ظرفیتسازی یک بخش مهم بود اما مسأله اصلی این بود که همه سازمانها از صفر تا صد، سینمای کشور را همراهی کنند. مراکزی که سرمایه دارند سرمایه گذاری کنند مراکزی که اولویتهایی دارند، با انتقال اولویتها به بخش سینما کمک کنند و از این طریق بین سینمای ایران و اولویتهای کشور که معمولا در سازمانهای مختلف در حال پیگیری است، ارتباط نیکویی برقرار شود.
در این صورت هم جامعه سینمایی در جریان مسائل و اولویتهای اصلی کشور قرار میگرفت و هم سازمانهایی که در حل مسائل کشور مسئولیت دارند از این ظرفیتها استفاده درست میکردند. به عنوان مثال خاطرم هست «پرونده هاوانا» ساخته علیرضا رییسیان به مسأله قاچاق دارو پرداخته بود، مسألهای که سلامت کشور را تهدید میکند و پولهای کلانی در این حوزه رد و بدل می شود و نیز توانمندی ایران در تولید و ورود به بازارهای جهانی و اینکه جریانهای قاچاق دارو تا چه اندازه در کار تولید دارو و خلاقیت دانشمندان ما ایجاد مزاحمت میکنند، مورد بررسی قرار داده بود. نکته مهم این بود که فیلمهایی از این دست با پول سینما ساخته نشده بودند بلکه رییسیان با سرمایه حمایتی سازمانهای مرتبط اقدام به ساخت این فیلم کرد.
یا فیلم «زاگرس» ساخته محمدعلی نجفی هم مثال خوبی در زمینه است که به مسأله آب و سد سازی پرداخته بود. این رویکرد در آثار مستند نیز قابلیت طرح به شکل جدی را داشت.
* شناخت و استفاده از اولویتها بین سینماگران و سازمانهای مختلف ظرفیت خوبی برای اجرا دارد.
- دقیقا. به همین دلیل گفتیم آیین «تجلی اراده ملی» میتواند اختتامیه تجلی اراده ملی باشد یعنی ارادههایی که در طول سال همگی کنار هم جمع شدهاند. این در حالی که در سالهای اخیر، آیین «تجلی اراده ملی» عملا به مرکزی برای ارزشیابی با یک رویکرد موضوعی و سازمانی به تولیدات سینمای ایران تبدیل شده بود.
* چطور؟
- در واقع بدون اینکه حلقههای پیشین جشنواره مشارکت، کمک و یا حمایتی کرده باشد فقط به ارزشیابی حلقه نهایی پرداخته این درست مانند اینکه بگوییم آیا در سینمای ایران به اعتیاد به عنوان یک مساله مهم توجه شده یا نشده است. اصلا چه توجه شده باشد چه نشده باشد این نوع نگاه از سوی سازمان مرتبط به این موضوع اشتباه است. این در حالی است که سازمانهای مربوطه باید از خودشان بپرسند که در مراحل تولید و سرمایه گذاری روی فیلم مرتبط با این موضوع چه کمکی کرده است. در این صورت در جشنواره فیلم فجر و در بخش تجلی اراده ملی این سازمان کارنامه خود را بررسی می کند، نه اینکه به کناری بنشیند و بعد بخواهد فیلمی مرتبط با حوزه فعالیت خود را صرفا ارزشیابی کند و نمره بدهد.
* با این اوصاف بخش «تجلی اراده ملی» نیز نیاز به بازنگری دارد.
- بله، همینطور است. عدم مشارکت ارگانها و سازمانها در تولید فیلمهایی با محوریت موضوعاتی که به آنها مربوط است، عملا بخش «تجلی اراده ملی» را از اهدافی که دارد دور انداخته و به یک نقض غرض تبدیل کرده است. بنا بر دلایلی که گفته شد، در نظر داریم که این بخش را به ریل اصلی خودش برگردانیم. سازمانها وظایف ابتداییشان نسبت به سینما را محقق کنند و بعد ببینیم که دستاورد چه بوده است. در واقع به جای اینکه در جشنواره فیلم فجر جمع شویم و هر سازمانی بیاید از فیلمهایی که مربوط به حوزه فعالیتهای سازمان مربوطه است تقدیر کند، بیاید اولویتهای خود را با جامعه سینمایی در میان بگذارد. در غیر این صورت رویکرد و روشی که سال گذشته در بخش «تجلی اراده ملی» دیدیم، نه موثر و نه صحیح است و نه با اهداف اولیه خود همخوانی دارد.
* به عنوان آخرین سؤال اقدام موثری برای ارتباط با سازمانها و وزارتخانهها و مطرح کردن این مساله صورت گرفته است؟
- با دعوت از وزرا و مدیران ارشد به سازمان سینمایی زمینههای مشارکت آنها را فراهم کردهایم. به عنوان مثال دکتر هاشمی وزیر بهداشت به همراه همکارانشان به خانه سینما آمدند و اولویتها و زمینههای حمایتی وزارت بهداشت در سینما برای سینماگران مشخص شد. یا آقای رحمانی فضلی وزیر کشور نیز به همین شکل در سازمان سینمایی حضور پیدا کرد. حالا اگر وزارت بهداشت جشنوارهای با عنوان جشنواره سلامت برگزار کند، دقیقا کارنامه خودش را مرور میکند. همین موضوع در مورد وزارت کشور یا سایر وزارتخانهها نیز صادق است و به نظر من رویکرد درست هم رسیدن به همین نقطه است.
گفتگو از پریسا ساسانی و نغمه دانش