به گزارش خبرنگار مهر، مصطفی رحماندوست در همایش یک روزه اقتصاد نشر کودک و نوجوان که امروز چهارم آذرماه در انجمن فرهنگی ناشران کودک در حال برگزاری است، گفت: سالها پیش از یکی از ناشران حاضر در این جمع پرسیدم چرا کتاب مرا به کتاب صوتی تبدیل نمیکنی و او پاسخ داد «حالا که میفروشد» این حالا که میفروشد برگرفته از یک فرهنگ است همان سال به آقای طائب مدیر نشر پیدایش گفتم بلند کتاب مرا توزیع میکنی و او چنین کرد.
رحماندوست ادامه داد: سال بعد از او پرسیدم فروش کتاب صوتی من چگونه است؟ طائب جواب داد: فرقی نکرده اما میفروشد. در واقع طائب با کار خود بازار فروش دیگری بوجود آورد و آن دوست ناشر منتظر ماند که فروش کتابهای کاغذی کم شود بعد به تولید کتابهای صوتی روی آورد.
شاعر «ترانههای نیایش» به پیشینه کتابهای صوتی اشاره و بیان کرد: کتابهای صوتی بیش از ۶۵۰ سال عمر دارند این کتابها ابتدا برای نابینایان طراحی شدند بعد تولیدکنندگان به این نتیجه رسیدند که قدرت و حوصله شنیداری آدمها بیشتر از قدرت خواندن در آنهاست. حالا من از ناشران می پرسم پس از ۶۵ سال از تولید کتابهای صوتی میگذرد شما چه سودی از این نیاز اجتماعی بردهاید.
«کلیدر» را بهجای خواندن، شنیدم
رحماندوست به اهمیت وجود کتابهای صوتی اشاره و بیان کرد: «کلیدر» را نخوانده بودم همچنان که برادران کارامازوس را. و خیلی بد بود اما فرصتی برای خواندن این کتابهای چند جلدی نداشتم پس کلک زده و عضو کتابخانه عصای سفید شدم. کتاب صوتی گرفتم و به جای یک بار خواندن، دو بار این کتابها را شنیدم هنوز هم عضو آن کتابخانه هستم.
به گفته این شاعر کودک و نوجوان یک سوی ماجرا این است که انسانها در دنیای امروز وقت کتاب خواندن ندارند یک سو تمایل آنها به شنیدن است این تمایل وجه اقتصادی نیز دارند و ناشران می توانند با توجه به این میل مخاطبان خود پول در بیاورد.
رحماندوست با اشاره به کنفرانسی که سال ۱۹۹۳ در لندن برگزار شد، گفت: در آن برنامه به این نتیجه رسیدم که کتاب یک کالایی گران است و به محیط زیست آسیب می رساند پس باید تغییر روشن بدهند و پس از ۵ سال به این نتیجه رسدند که تیراژ کتابها پائین نیامده و برداشت از منابع طبیعی نیز کم نشده در نتیجه طرح آنها، به ظاهر شکست خورده بود اما تعدادی از مخاطبان روش دیگری را برای خواندن تجربه کرده بودند و آن خواندن کتاب یا روزنامه به صورت الکترونیک بود.
به راههای اقتصادی جدید فکر کنیم
به گفته رحماندوست، تفکر سنتی بر حوزه اقتصاد همیشه یک سود محدود و معمول را در بر می گیرد و ما امروز باید به راههای اقتصادی جدیدتری فکر کنیم. در دنیا برای محصولات فرهنگی ذائقه سنجی می شود اما بسیاری از ناشران ما دنبال پیدا کردن ذائقه های امروز نیستند.
امروز بچهها از تبلت تلفنهای هوشمند استفاده می کنند و ممکن است کتاب در آینده بسیار نزدیک فروش امروز را هم نداشته باشد حالا ما چه کنیم که اقبال عمومی از کتاب را بالا ببریم؟
به گفته این شاعر و نویسنده کتاب کودک و نوجوان یکی از راهها برای بالا بردن تعداد مخاطبان و افزایش میل به کتاب و کتابخوانی در آنها تبدیل کتاب به اسباب بازی و برعکس تبدیل اسباب بازی به کتاب دانست و افزود: ما باید راههای جدید را امتحان کنیم. امروز تولید کتاب صرف معنا نمیدهد بهتر است کتاب را به اسباب بازی تبدیل کنیم.
رحماندوست با اشاره به اینکه جنگ یکی از عواملی بود که تفکر به نیازهای جدید را در ما از بین برد گفت: جنگ نوعی نگاه اقتصادی به زندگی را در ما بوجود آورد یادم می آید می خواستم مجموعه شعر خود را در انتشارات مدرسه چاپ کنم از همه شعرهایی استفاده کرده ام که در مجله رشد آمده و برایش تصویرگری شده بود با این کار کتاب من ارزان تر به دست مخاطب می رسد این روحیه بعد از جنگ هم حفظ شد حالا هم دلمان می خواهد خیلی زود به پول برسیم.
تحریم نبودیم، دیگر جایی برای کتاب نمیماند!
مصطفی رحماندوست از همه ناشران خواست که به اتفاقاتی که برای بچههای امروز افتاده، امروزی نگاه کنند در دنیای فعلی اپلیکشینهای کامپیوتری جای خود را در جهان باز کردند و اگر ایران تحریم نشده بود تعداد زیادی از بچهها اپلیکیشن کامپیوتری میخریدند و جایی برای کتاب باقی نمیماند. پس ما باید به بچه های امروز و نیازشان فکر کنیم و به آنها خوراک فرهنگی بدهیم.
رحماندوست تصریح کرد: حرف از ریسک سرمایهگذاری در حرکتهای جدید یکی دیگر از مواردی است که همواره گریبان گیر ما بوده؛ در کشورهای پیشرفته بخشی از درآمد خود را به ریسک در حوزه های جدید اختصاص می دهند. ما باید نیاز جدید ایجاد کنیم و به این نیازهای جدید بخشی از سرمایه خود را اختصاص دهیم. امیدوارم اتاق فکرهایی تشکیل شود، نیاز سنجی شود و به نیاز کودکان پاسخ داده شود.