به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب ترجمه جدیدی از شرحی بر پدیدارشناسی روح هگل است. کتاب پدیدارشناسی صرفنظر از اینکه یکی از شاهکارهای فلسفه غرب است، متنی بسیار دشوارفهم به شمار میرود. نویسنده کتاب شرحی را که بر این کتاب نوشته، با نیت کاستن از دشواری متن این کتاب، تولید کرده است.
نتیجهای که هگل در این اثرش به دنبال آن بوده، بازاندیشی مسحورکننده موضوعات فلسفی بنیادین از قبیل دانش، ماهیت اشیا، بنیان هنجارهای اخلاقی، برداشت حقیقی از آزادی، رابطه میان دین و علم، و سایر موارد است. در مجموع هگل تلاش کرده با این موضوعات به طریقی سر و کار داشته باشد که از ثنویتگرایی موجود در اندیشه اسلافش اجتناب کند و به این وسیله مخاطب را به سوی رویکردی منسجم و یکپارچه از واقعیت سوق میدهد تا به این وسیله بتواند در جهان، احساس ِ در خانه بودن بکند.
درباره ترجمه فارسی این کتاب، تا قبل از دهه 1380 شمسی، یعنی حدودا 40 سال پس از طرح شدن نام هگل و به ویژه پدیدارشناسی روح در محافل فکری و دانشگاهی ایران، تنها دو ترجمه از دو بخش جزئی این کتاب منتشر شده بود؛ یکی ترجمه حمید عنایت از فصل مختصر مربوط به «خدایگان و بنده» و دیگری ترجمه محمود عبادیان از پیشگفتار و مقدمه «پدیدارشناسی روح».
کتاب پیش رو که انتشارات ققنوس آن را چاپ کرده، ترجمهای از کتاب «Hegel and Phenomenology of Spirit» است که در سال 2002 به چاپ رسیده است. «بستر و زمینه پدیدارشناسی»، «دیالکتیک ابژه»، «دیالکتیک سوژه»، «دیالکتیک عقل»، «دیالکتیک روح»، «دیالکتیک دین» و «فلسفه به مثابه دیالکتیک» عنوان 7 فصل اصلی کتاب هستند.
خلاف آنچه در قرون اخیر به کرّات شنیده شده، روح هگلی اتفاقا بهشدت نسبت به تمام بیرونافتادگان و اقلیتها حساس است. به درون کشیدن یا بلعیدن آنها توسط روح، با توجه به منطق درونماندگار حاکم بر اندیشه هگل، صرفا به درون کشیدن جزء محذوف نیست، بلکه برکشیدن روح به سطح آن است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
هرچند هگل پیش از دست یافتن به نتیجه نهایی به یقین حسی اجازه میدهد که به مشکلات آغازین پیش رویش پاسخ دهد، سرانجام درمییابد که «اکنون» و «اینجا» از به دست دادن سرشت تفردیافته منحصربهفردی که این یقین در پی آن است عاجز است؛ چراکه «اکنون» و «اینجا» میتوانند اشیای بسیاری را شامل شوند. از آنجا که «فرد» تنها امری است که اینک در تجربه من در مقام سوژه حضور دارد، نخستین واکنش یقین حسی بدل ساختن «اینجا» و «اکنون» به ویژگی منحصربهفردی از این فرد است. اما هگل در پاسخ به این واکنش یقین حسی نشان میدهد که سایر اشیا نیز در تجربه سایر سوژهها حاضرند؛ در نتیجه، چیزی وجود ندارد که بتواند ابژه را در رابطه با سوژه بدینسان تفرد بخشد: «من، این ٰمنٰ، درخت را مشاهده میکنم و میگویم ٰاینجاٰ به مثابه یک درخت، اما یک ٰمن ِٰ دیگر نیز خانهای را مشاهده و ادعا میکند که ٰاینجاٰ نه یک درخت، بلکه در عوض، خانهای وجود دارد. هر دوی این حقایق واجد اعتباری یکسانند، به بیان دیگر، هر دو در بیواسطگی مشاهده و یقین و اطمینانی که در قبال دانستههایشان دارند [مشابهند]؛ اما یک حقیقت در دل دیگری نیست و نابود میشود... ٰمنٰ، همانند ٰاکنونٰ، ٰاینجاٰ یا ٰاینٰ به طور عام، صرفا امری کلی است.»
این کتاب با 368 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 18 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما