به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب شصت و هفتمین عنوان از مجموعه «ادبیات امروز» این ناشر است که نویسنده آن با توسل به ۲ داستان موازی، تلاش کرده به درک جدیدی از ماهیت رنج انسان امروز برسد.
خسرو فیروز شخصیت این داستان، خانزادهای است که خاندانش ثروت و جایگاه خود را از دست دادهاند. او پس از ۵۰ سال به خانه پدریاش بازگشته تا خاطرات سالهای دور و سیمین، عشق دوران جوانیاش را زنده کند.
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
صبحی یکی محکم میکوبید روی در. پایین رفتم. اسفندیار همانطور با گردن کج روی ویلچر خوابیده بود و انگار اصلاً گوشش نمیشنید. مشقربان را صدا کردم، اما جوابی نیامد. در را که باز کردم، گورزا پشت در بود. پاکت نامهای دستش بود. گفت: «یک در باز کردن این قدر معطلی داره؟»
گفتم: «من که بالا هستم تا با این پاها بخوام پایین بیام طول میکشه. قربان هم نیست. هر چی صداش میزنم جواب نمیده.»
- کدوم قربان؟
- همین قربان خودمون، پسر کل عباس.
- اون که مرده، یه سالی میشه.
خواستم بگویم «امکان ندارد» که نامهای دستم داد و گفت: «اینرو اشتباهی آوردهن مغازهی من.»
فکر کردم باید باز هم مهدوی باشد، اما اینبار قصهی مگر مهدوی بود. گویی قرار است هر روز جزیی به کابوسهایم اضافه شود.
رمان «سوار بر اسب مرده» با ۱۰۴ صفحه، هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۵ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.
نظر شما