به گزارش خبرگزاری مهر، رسانه‌های عمومی آمریکا قصد دارند تا نامه رهبر جمهوری اسلامی ایران را منتشر کنند. ایران همواره در مرکز توجهات غرب بوده و اعمال و تصمیمات آن زیر میکروسکوپ قرار دارد. بنابراین، رسانه‌های غربی نامه رهبر را منتشر می‌کنند، البته نه با اشتیاق زیاد. به‌عبارت دیگر، اگرچه شاهزاده‌های عرب برای حکومت آمریکا محبوبیت دارند، اما هیچ‌کس در این حکومت اهمیتی نمی‌دهد اگر یک شاهزاده یا یک پادشاه عرب نامه‌ای به جوانان بنویسد. برعکس، مورد آیت‌الله خامنه‌ای با همه فرق می‌کند.
فصلی جدید در شناخت اسلام
این نامه می‌تواند فصل جدیدی برای توجه بیشتر به اسلام توسط اروپائیان باشد. جوانان اروپایی از دروغ‌ها و پروپاگانداهای دولت‌هایشان خسته شده‌اند. آنها از شایعه‌های اجتماعی و بدنام کردن هرآنچه که به اسلام مربوط است نیز خسته هستند. بنابراین، اکنون بهترین زمان برای نگاه کردن به جوانان اروپایی است، اما رهبر ایران نمی‌تواند فقط با آنها صحبت کند، بلکه اگر آنها شخصاً و از طریق تجربه به واقعیت اسلام پی ببرند، بیشتر و بهتر متقاعد خواهند شد. آیت‌الله خامنه‌ای جوانان را مورد خطاب قرار می‌دهد؛ جوان‌ها در موقعیتی قرار دارند که می‌توانند بر جامعه خویش اثر بگذارند. ایشان مخصوصاً افرادی را خطاب قرار دادند که ممکن است در جوامع محروم در حال زندگی باشند. آنها ممکن است آفریقایی- آمریکایی، لاتین- آمریکایی، اتباع اصلی خود آمریکا یا آسیایی- آمریکایی باشند. آنها ممکن است آمریکایی‌های سفیدپوست یا آمریکایی‌های روستانشین باشند؛ افرادی که ممکن است توسط جامعه یا دولت مورد تبعیض قرار گرفته باشند. غربی‌ها باید با مسلمانان رابطه و مراوده داشته باشند تا از طریق تجربه دریابند که اسلام واقعی چیست. این چیزی است که جهان نیاز دارد، نه تزهای داعشی این حاکمانِ قدیمی، عقب‌مانده و اجدادی که ما در جهان عرب داریم.
نامه‌ای برای تشخیص اسلام واقعی
نامه آیت‌الله خامنه‌ای همچنین می‌تواند تفاوت میان اسلام حقیقی را با آنچه که امثال داعش به‌عنوان اسلام مطرح می‌کنند، نشان دهد. اجازه دهید بخشی از سخنرانی اخیرم در نماز جمعه را با شما در میان بگذارم. من همیشه تلاش می‌کنم تا تفاوت میان آنچه که اسلام واقعاً می‌اندیشد و آنچه که حکام جهان عرب با نام اسلام علیه مسلمانان انجام می‌دهد را تبیین کنم. در این مراسم، من رهبری امروزی اعراب را با رهبری دوران خلیفه دوم مقایسه کردم. (سعودی‌ها همواره با افتخار از او دفاع می‌کنند.) من این سوال را مطرح کردم که آیا رفتار خلیفه در واقع نوعی محکومیت حکام فعلی نیست؟ خلیفه دوم همواره به حاکمان زیردست خود می‌گفت: «برای یک مسلمان متوسط باید دو چیز فراهم باشد: عدالت و توزیع ثروت.» در دوران ما، هیچ اظهار نظری از حاکمان عرب نمی‌بینیم که به مسئولان زیردست خود بگویند که در سیاست‌هایشان در مورد عدالت و توزیع عادلانه ثروت در میان مردم حساس باشند. این یکی از نمونه‌هایی است که می‌توان به آن رجوع کرد که در آن از خلفا استفاده می‌شود، یعنی کسانی که سعودی‌ها آنها را رهبر مشروع می‌دانند.
عمر، زیردستان خود را به‌گونه‌ای تربیت می‌کرد که مطمئن شوند همه به اندازه کافی غذا دارند که به خانواده‌هایشان بدهند تا این خانواده‌ها بتوانند رفتار و اخلاق بهتری داشته باشند. به نظر من می‌توان این جمله را در نقاط جنایت‌خیز جهان نیز بررسی کرد. چه می‌شود اگر نقاط پرجنایت جهان را بررسی کنیم؟ آیا این نقاط نیز همگی دچار فقری عظیم هستند؟ این جنایاتی که تمام روزنامه‌های ما را فراگرفته است، آیا در نقاط فقیر اتفاق می‌افتند یا در مناطق ثروتمند؟ به‌نظر من حاکمان فعلی عربستان باید در این جملات عمر بازنگری کنند، زیرا فکر می‌کنم آنها به‌صورت گزینشی و در زمانی‌که موضوعات فرقه‌ای مطرح باشد از «عمر» دفاع می‌کنند.
ما می‌دانیم که این فاصله‌ها و تضادها اتفاقی و تصادفی نیست. این‌ها به‌عنوان یک نقشه طراحی شده‌اند تا مسلمانان نادیده گرفته شوند. آنها از ما مسلمانان می‌خواهند که خفه شویم و مانند گله‌ای از احشام به آنجا (حج) برویم. آنها ما را در زمانی خاص به مکه و مدینه می‌برند و در زمانی خاص ما را از آنجا بیرون می‌کنند. همه اعمال برای خلع ید کردن و بی‌بهره گذاشتن مسلمانان است. متصرفات، املاک و زمین‌های آنها همه به اشغال مکه و مدینه در می‌آید و ما نتوانیم آنچه که پیامبر انجام داد و آنچه که صحابه پیامبر انجام دادند را اجرا کنیم. آن‌هایی که امروزه کعبه را کنترل می‌کنند از جملات عمر با اهداف پراگماتیستی استفاده می‌کنند، آن هم فقط زمانی‌که به نفعشان باشد.
تضاد بزرگ سبک زندگی
علاوه بر این، تضاد بسیار بزرگی میان زندگی تجملی و ولخرجانه برخی حکام عرب با زندگی حاکمان جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. هر دو منطقه از نظر منابع نفتی غنی هستند، اما سبک زندگی‌ها در این دو کاملاً متضاد است. بنابراین، نمی‌توان این تضاد را به‌خاطر فرهنگ نفتی دانست. همچنین در این کشور خبری از درگیری میان سنی و شیعه نیست، زیرا این درگیری‌ها طراحی شده تا مسلمانان را گیج و نامتحد کند. به سبک زندگی رهبر ایران اسلامی نگاهی بیندازید و آن را با زندگی برخی حکام دیگر مقایسه کنید: گویی به تفاوت میان بهشت و جهنم نگاه کرده‌اید. اگر کسی بخواهد در مورد حقایق سیاسی، اقتصادی و نظامی این گفته من تحقیق کند، راهش باز است. از همه طرف می‌تواند حقیقت ادعای مرا ببیند. ثروتی عظیم در دنیا وجود دارد که مردم را از آن محروم کرده‌اند. یک گزارش جدید که توسط موسسه «پیو» انجام شده است نشان می‌دهد که 80 نفر در دنیا ثروتی معادل ثروت 3 و نیم میلیون نفر در اختیار دارند. یعنی ثروت 80 نفر در دنیا، معادل ثروت نیمی از بشریت است. آیا این برابری و عدالتی است که از جانب خدا توسط پیامبر به ما داده شده است؟ برخی از حکام عرب به‌قدری ثروتمند هستند که صحبت نکردن از میزان ثروتشان تبدیل به یک موضوع امنیت ملی شده است. آنها در رسانه هیچ اشاره‌ای به ثروتشان نمی‌کنند. این یکی از اسرار دولتی آن‌هاست.
نه رسانه، نه شایعه: خودتان تصمیم بگیرید
وقتی که جوانان غرب این تناقضات را بفهمند و وقتی که دریابند اقدامات وحشیانه گروه‌هایی مانند داعش هیچ ریشه‌ای در آموزه‌های اصیل و واقعی اسلام ندارد، مسلماً در موضع‌گیری‌های آنها تغییر ایجاد خواهد شد و نامه آیت‌الله خامنه‌ای نقش اصلی را ایفا خواهد کرد. آنها دیگر شایعاتی که توسط رسانه‌های عمومی پخش می‌شود را باور نخواهند کرد و می‌توانند بر اساس مطالعات خودشان تصمیم بگیرند، نه بر اساس ترس و نفرتی که با پروپاگاندا ایجاد شده است. دشمنان اسلام همیشه درباره اسلام و مسلمانان دروغ خواهند گفت، اما مردم جهان این دروغ‌ها را باور نخواهند کرد و برای مشکلات جهان راه‌حل‌‌هایی در آموزه‌های اسلام پیدا خواهند کرد.*
*نویسنده: محمد العاصی
منبع: نشریه عصر اندیشه، شماره ۶
نظر شما