۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ۴:۳۲

ترجمه رمان ضدفاشیستی «نرون دروغین» چاپ شد

ترجمه رمان ضدفاشیستی «نرون دروغین» چاپ شد

رمان ضدفاشیستی «نرون دروغین» نوشته لیون فویشت وانگر با ترجمه جواد سیداشرف توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، این رمان در سال ۱۹۳۶ نوشته شد و یکی از موثرترین آثار ادبی ضدفاشیستی ادبیات آلمانی است که به ویژه در کشورهای انگلوساکسن، مورد توجه و تحسین قرار گرفت. «نرون دروغین» با شمارگان زیاد در این کشورها منتشر و توزیع شد.

اگرچه داستان این رمان، اشاره مستقیمی به دیکتاتوری هیتلر و حکومت رایش سوم دارد، اما طبق گفته های نویسنده، هدفش از خلق این رمان، چیزی به مراتب فراتر از نکوهش رژیم هیتلر بوده است. او در این رمان از حکومت سگ سه سر جهنمی می گوید که کنایه ای به سه شخصیت اصلی رایش یعنی هیتلر، گورینگ و گوبلز است.  

در دوره کوتاه حکومت امپراتور تیتوس، ۱۲ سال پس از مرگ نرون، در متصرفات شرقی امپراتوری روم، مردی ظاهر شد که ادعا می کرد نرون است. البته همه داستان خودکشی نرون در سال ۶۸ میلادی را شنیده بودند، اما با توجه به نحوه مشکوک مرگش، بارها در همه جا و به ویژه در سرزمین های شرقی، این شایعه رایج شد که نرون زنده است و دوباره به تخت سلطنت تکیه خواهد زد. این مرد ادعا کرد که نرون است و در تدارک بازگشت به رم است. او طرفداران زیادی پیدا کرد و در دربار پادشاه اشکانی هم فکر به رسمیت شناختنش در حال قوت گرفتن است...

رمان «نرون دروغین» ۴ دفتر با نام های صعود، فراز، نشیب و سقوط دارد. اسامی فصل هایی که در این دفترها جا گرفته اند، به ترتیب زیر است:

دفتر اول: دو سیاستمدار، شهر ادسا، کوزه گری به نام ترنز، «آدمک گردن دراز» گردن می کشد، وارّو نقشه می کشد، دگردیسی ترنز آغاز می شود، وارّو بازی را آغاز می کند، یک شاه مشرق زمینی، رایزنی با رقیب، صبر باید داشت، گاهی کج ترین راه سرراست ترین مسیر است، ترنز دیگربار دگردیس می گردد، امیری ثروتمند و ناشناس، دو هنرپیشه، سربازی دلیر اما محتاط و آرام، میهمان تارات الهه ادسا، «آدمک گردن دراز» و مشرق زمین، بازی وارو دامنه دار می شود، آرمان گرایی و حقوق بازنشستگی، وارو عروسکش را می آزماید.

دفتر دوم: اندر باب قدرت، وفاداری به سبک رومی، تردیدها و فرصت های فرونتو، ترنز در اجرای نقش نرون جا می افتد و ورزیده می شود، عروسی نرون، خدعه، خردگرایی یا پیروزی از ندای قلب، باز هم یک افسر رومی، جنگی در سرزمین های شرقی، پاداش شکیبایی، وسوسه فرونتو، دو شخصیت همگرا به یگدیگر می رسند، سیاست در عالی ترین سطح، ساخته های یک امپراتور، جنایت بزرگ، خواننده «سرودسیل»، هفته خنجر و خون، فروتنی و غرور، هماوردان، گناهی بزرگ به نام غرور، تا این جای داستان.

دفتر سوم: خردورزی و اقبال جنگی، بانوی ناباور، دو مرد از جنس مردم کوچه و بازار، چه هنرمندی!، کلاودیا آکته، کی یون و پدیده ای پیش بینی ناپذیر، دو مرد سرافکنده، مرده ای که زنده شد، شاه سرزمین ظلمات، مصنوع بر صانعش می شورد، فره شاهی، خداوندگاری سوار بر خفاش، یک راه حل اساسی، سه دست و سه قلم، امپراتور و دوست امپراتور، شب پانزدهم ماه مه، اندیشه در باب خشونت.

دفتر چهارم، سرود بی شرمانه، ضریح پرده نشین، پدری خوب و وظیفه شناس، دردسرهای مرگ یک همقطار، کار می کن و نومید مشو، استحمامی شوم و بدعاقبت، مصنوع خودسری می کند، ترنز ذات و درونش را آشکار می سازد، صدای ملت، وداع با ادسا، شاهنشاه، مردی با هویت پنهان، عدالت شالوده بقای حکومت است، سیاست مبتنی بر واقعیات، وارو در فراخنای شرق ناپدید می شود، رشک خدایان، سگ سه سر دوزخی، برای رسیدن به نور باید از تاریکی گذشت.

 نسخه ای که این کتاب از روی آن ترجمه شده با نام  اصلی «Der falsche Nero» در سال ۲۰۰۴ به چاپ رسیده است.

در قسمتی از این رمان می خوانیم:

در این میان موقعیت سرتیپ فرونتو در شهر ادسا روزبه روز عجیب تر و تحمل ناپذیرتر می شد. در این فاصله تعداد بیشتری از سربازان سرتیپ به نیروهای نرون پیوسته بودند؛ فرونتو اکنون تنها با بیست تن از افرادش در سربازخانه بزرگ شهر به سر می برد. بدین ترتیب سرتیپ فرونتوی نامدار اکنون در راس تنها بیست سرباز، سربلند و مغرور و در عین حال سرافکنده و مضحک، در یکی از سرزمین های بحران زده و شورشی بین النهرین، امپراتوری روم _ روم فلاویانی _ را نمایندگی می کرد. مثل گذشته روزگار می گذراند، در درباره شاه ملّوخ حاضر می شد، در شهر گردش می کرد و سوار بر اسب در اطراف شهر به شکار می رفت. هم او و هم مقامات شهر ادسا در یک ظاهرسازی مسخره وانمود می کردند صلح برقرار است و رابطه میان رم و ادسا دوستانه و بر وفق مراد می باشد. اما اوضاع در واقع بسیار ناگوار و ناراحت کننده بود؛ فرونتو به شدت منزوی و به شدت آرزومند معاشرت و گفتگو با دیگران بود.

بنابراین آن روز که در زمین بازی ویلای نیتای قالیباف بار دیگر به طور «تصادفی» با وارّو روبه رو گردید، بسیار خوشحال شد.

وارّو سر سخن را باز کرد و پرسید: «فرونتوی عزیز، شما هم مثل من اوضاع کنونی شهر را جالب ارزیابی می کنید؟» فرونتو جواب داد: «جالب؟ بله، شاید. امروزه حضور در شهر ادسا به عنوان نماینده قدرت امپراتوری روم فلاویانی البته افتخاری است، اما دلپذیر و خوشحال کننده نیست. بیست سربازی که برایم باقی مانده اند و بسیار شجاع و رومی مسلکند، هر روز به من فشار می آوردند همراهشان از این جا بروم و خود را به مرز سرزمین های رومی برسانم.»...

این کتاب با ۵۸۴ صفحه، شمارگان هزار و ۶۵۰ نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 2782082

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha