۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ۱۴:۳۲

کارگردان اپرای عروسکی مولانا:

قصه‌گو باید مهربان چون مادر و ظالم چون ضحاک باشد

قصه‌گو باید مهربان چون مادر و ظالم چون ضحاک باشد

بهروز غریب‌پور با برپایی کارگاهی، قصه‌گویان را با «آداب قصه‌گویی در ایران» آشنا کرد و گفت: قصه‌گو باید مهربان چون مادر، ظالم چون ضحاک باشد. او بازیگری است که در نقش‌های مختلف ظاهر می‌شود.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اداره‌کل روابط عمومی و امور بین الملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، عصر روز ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ کارگاهی تحت عنوان «قصه‌گویی با نگاهی به ارباب معرکه و آداب قصه‌گویی در ایران» برگزار و با استقبال قصه‌گویان؛ نویسندگان و دوست‌داران ادبیات روبه‌رو شد.

بهروز غریب‌پور در این نشست ضمن اشاره به ویژگی‌های ساختاری قصه؛ بایدها ونبایدهایی را درمورد اجرای قصه مطرح کرد.

مدیر سابق مرکز تئاتر عروسکی کانون سخنان خود را با برشمردن ویژگی‌های یک قصه‌گو آغاز کرد: قصه‌گو باید مهربان چون مادر، ظالم چون ضحاک، قوی مثل پهلوانان، ضعیف مثل کودکان باشد. او بازیگری است که در نقش‌های متعددی حاضر می‌شود. باید بتواند جمعی را ساکت نگه دارد و معرکه‌گیر باشد.

او ادامه داد: آداب معرکه‌گیری به معنای توانایی جمع‌آوری افراد گرد هم است یعنی قصه‌گو نباید وارد جمعی شود بلکه بایستی جمعی را به خود بخواند؛ بنابر این او باید از کلام و زبان بدن استفاده کند چرا که معرکه نوعی از نمایش است.

این کارگردان تئاتر گفت: قصه‌گو باید ویژگی‌های متعددی داشته باشد. او باید بتواند فی‌البداهه تغییر مسیر بدهد و با توجه به مخاطبی که در لحظه با آن‌ها روبرو می‌شود داستان را کوتاه و بلند کند. و شنونده را دنبال خود بکشد.

غریب‌پور پیش از دعوت از مربیان به قصه‌گویی در این کارگاه، بیان چند نکته را ضروری دانست: در منزلت قصه‌گویان باید به نکاتی اشاره کرد. ما دوره‌ای طلایی در قصه‌گویی داشتیم. قصه‌گویان تعلیم می‌دیدند و باید از استاد کسب مجوز می‌کردند تا بتوانند به بازار و محافل قدم بگذارند. آن‌ها به عنوان اهل فتوت به بازار قدم می‌گذاشتند و رسمیت داشتند و از امکاناتی بهره‌مند بودند. در دوره‌ی صفویه این قصه‌گویان به دو دسته‌ ملی و فضائل‌خوان تقسیم شدند. پس از مدتی بود که برخی از فضائل‌خوان‌ها تبدیل به روضه‌خوان‌ها شدند و بعدتر گاهی هر دو گروه تلفیق شدند تا تصویری ملی مذهبی از یک قهرمان بدهند. در همان دوره در ولایات هم انواع ‌قصه‌گو وجود داشت. آنان ابزار، وسایل، احترام و جایگاه داشتند. تا آن‌که عصر جدید پدید آمد و تلویزیون و رادیو جای بسیاری از قصه‌گویان را گرفت.

در ادامه‌ این نشست وظیفه‌ قصه‌گویان معاصر؛ سنگین ارزیابی شد. سخنران این نشست از مهمانان خواست تا قصه‌هایی را تعریف کنند و برخی از این مهمانان داستان‌هایی را با ویژگی‌های مختلف بیان کردند. پس از آن بود که بحث‌هایی چالشی درباره‌چی چیستی قصه و ویژگی‌های آن شکل گرفت. غریب‌پور بسیاری از متون اجرا شده را قصه ندانست و حذف عنصر زمان را عامل اصلی قصه‌خواندن یک متن یا کلام دانست. او گفت: فراموش نکنیم که قصه‌ها در سراسر دنیا شبیه به هم هستند و اگر ما ۵۰ قصه از کشور خود را بدانیم گویا تمام قصه‌های دیگر کشورها را نیز شنیده‌ایم. با این‌حال باید توجه داشت که آنچه که ما از آن به نام «قصه» یاد می‌کنیم زمان ندارد. استفاده از جمله‌ی «یکی بود، یکی نبود» در ایران مصداق این ویژگی است.

غریب‌پور افزود: همانطور که دیده‌ایم در داستان‌ها و فیلم‌های اروپایی نیز از جملاتی مانند روزی روزگاری بود که...استفاده می شود. چنین اصوات و کلماتی باعث می‌شوند که زمان و جغرافیا از یک اثر گرفته شود و به همین دلیل مخاطب در آن به دنبال منطق نگردد. عناصر در این روایات واقعی نیستند؛ اما حقیقت در دل آنها مطرح می‌شود.

او دیگر ویژگی‌های قصه را این‌طور برشمرد: قصه معنای حیرت دارد اما یک‌جا باید تبدیل به معنا شود سرشار از اتفاقات غریب است و روایت زندگی روزمره یا اتفاقات علمی نیست و همچنین امید را در دل زنده نگه می‌دارد. نباید فراموش کنیم که قهرمان در قصه نمی‌میرد و از بین نمی‌رود.

اما او به تلاش مضاعف ایرانیان در بازسازی و نوسازی ادبیات و فرهنگ اشاره داشت که عاملی مخرب در هنر و فرهنگ بوده است. او شکست قالب‌ها و خلاقیت را تنها در نوآوری ندانست و استفاده دوباره از قصه‌های کهن ایرانی را مطلوب‌تر ارزیابی کرد.

با این همه وی گفت: فراموش نکنیم که ما برای تغییر ساختار و انتشار یک اثر، نیاز به دانش و تجربه‌ فراوان داریم که این مهم این روزها کم‌تر مورد توجه قرار می‌گیرد. پس چه بهتر که بتوانیم به منابع و تجربیات قبلی مراجعه و آن‌ها را حفظ کنیم.

براساس این گزارش غریب‌پور در پاسخ به سوال‌های متعددی که درباره‌ ساخت قصه از دنیای امروز بود؛ آن را موثر دانست. اما گفت: فضاسازی در ایجاد تخیل مهم است. با این حال مرز خیال در این جور داستان‌ها کم است به همین دلیل باورپذیری بسیاری از اتفاق‌ها برای کودک غیرممکن است. کودکان امروز فیلسوفان کم تجربه‌اند. آن‌ها سوال می‌کنند و درباره‌ منطق اثر کنجکاو خواهد بود. اما در ناکجا آباد و در زمانی غیر معین هر اتفاق و داستانی قابل طرح و باور است.

غریب‌پور در ادامه‌ این کارگاه به بیان نمونه‌های موفق قصه‌خوانی در ایران اشاره کرد و به اجرای آن‌ها پرداخت. در وقت‌های آزاد این کارگاه نیز قصه‌گویان حاضر توانستند سوالات خود را مطرح کنند.

هجدهمین جشنواره‌ی بین‌المللی قصه‌گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قرار است در روزهای آینده نیز کارگاه‌ها و نشست‌هایی تخصصی را برگزار کند. این جشنواره روز ۲۸ و ۲۹ بهمن نیز پذیرای حضور عموم خواهد بود.

کد خبر 3559441

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha