پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

۱۲ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۲۵

«نزاع ایوان ایوانوویچ و ایوان نیکیفورویچ» به بازار ایران کشید

«نزاع ایوان ایوانوویچ و ایوان نیکیفورویچ» به بازار ایران کشید

داستان «نزاع ایوان ایوانوویچ و ایوان نیکیفورویچ» نوشته نیکلای گوگول با ترجمه بابک شهاب توسط انتشارات به نگار منتشر شد.

به گزارش روابط عمومی خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی نشر به نگار، ترجمه داستان «نزاع ایوان ایوانوویچ و ایوان نیکیفورویچ» نوشته نیکلای گوگول به تازگی توسط انتشارات به نگار به چاپ رسید.

نیکلای گوگول از شاخص ترین نویسندگان ادبیات روسیه است. پیش از این از او آثاری مانند «شنل»، «بازرس»، «کالسکه»، «عروسی»، «قماربازان» به فارسی ترجمه شده و اکنون «نزاع ایوان ایوانوویچ و ایوان نیکیفورویچ» با ترجمه بابک شهاب در نشر به‌ نگار منتشر شده است. داریوش مهرجویی نیز فیلم «چه خوبه که برگشتی» را با اقتباس از این داستان گوگول ساخته است.

داستان این کتاب درباره دو ارباب روسی است که نام کوچک هر دو ایوان است. دوستی و علاقه‌ این دو فرد به هم شهره آفاق است و سال‌هاست که در کنار هم هستند. اما يک روز سر يک تفنگ، دعوا می کنند و همین نزاع کوچک پايه محکم دوستی شان را متزلزل می کند و از آن پس نزاعی طولانی بين شان شکل می گيرد که به سرانجامی نمی رسد. گوگول در این اثر، زندگی پيش‌پاافتاده و مبتذل مردم عامی را با لحنی طنز به نمايش می گذارد.

راوی داستان، دانای کل است. اما ابتدای داستان به‌نظر می‌رسد شخصی چاپلوس که مقهور جلال و شکوه زندگی این دو ارباب شده مشغول معرفی آن‌ها به خواننده است. با این وجود در لایه زیرین این چاپلوسی‌ها گوگول با زبان کنایه خساست، طمع و سنگدلی این دو نفر را به خوبی نشان می‌دهد. داستان از تفاوت‌های ظاهری و خصوصیات زندگی این دو نفر آغاز می‌شود تا در فصل بعدی وارد ماجرای اصلی داستان شود؛ ماجرایی که به متعلقات یکی از ایوان‌ها مربوط می‌شود، تفنگی که در دست یکیشان است و آن یکی طالبش شده است.

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

ایوان ایوانویچ بدون این که به ایوان نیکیفورویچ نگاه کند گفت: بنده هیچ نیت بدی نداشته ام. ای اشراف زادگان محترم! در برابر خدا و شما قسم می‌خورم که من هیچ آزاری به دشمنم نرسانده‌ام. آخر برای چه مرا بدنام می کند و به مقام و درجه ی من اهانت می‌کند؟

ایوان نیکیفوروویچ گفت: ببینم، ایوان ایوانویچ، مگر من به شما چه آسیبی رسانده ام؟

کافی بود این گفت و گو یک دقیقه دیگر ادامه یابد تا خصومت دیرینه فروکش کند. ایوان نیکیفورویچ دیگر دستش را هم در جیبش کرده بود تا انفیه دانش را بیرون بکشد و بگوید: باشد خدمت‌تان بگذارید دوستانه خدمت تان عرض کنم ایوان ایوانویچ! شما اصلا معلوم نیست برای چه رنجیدید، فقط برای خاطر این که من شما گفتم غاز!

این کتاب با ۸۵ صفحه و قیمت ۶۵ هزار ریال منتشر شده است.

کد خبر 3570803

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha