۷ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۵۱

پای صحبت‌های نویسنده ۹۰ ساله انگلیسی؛

از ساعت ۹ صبح پشت میزم هستم حتی در روز کریسمس

از ساعت ۹ صبح پشت میزم هستم حتی در روز کریسمس

مایکل باند نویسنده مجموعه داستان‌های «پدینگتون» درباره زندگی در لندن، گوش کردن به مناقشات جاری و نوشتن حتی در روز کریسمس سخن گفته است.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از گاردین، نویسنده محبوب انگلیسی می‌گوید هر روز زندگی‌اش مشغول نوشتن است، هفت روز در هفته؛ در طول تقریبا ۵۰ سال.

وی می‌گوید: اما هنوز از این کار لذت می‌برم. ۳۰ سال است که در یک خانه زندگی کرده‌ام و در یک اتاق، از یک ساعت مشخص مشغول نوشتن بوده‌ام. وقتی اولین بار به لندن آمدم، از کنار کانال قایق‌ها رد می‌شدم و به خیابانی که اکنون در آنجا ساکن هستم نگاه کردم و با خودم گفتم اینجا جای خوبی برای زندگی است. هرگز فکر نمی‌کردم روزی ساکن همین خیابان شوم.

وی می‌گوید: «اتاق نوشتن من یک اتاق پر از قفسه‌های کتاب و اتاقی دنج است با یک میز چوبی تیره و پنجره‌ای که رو به باغ باز می‌شود. یک خرس پدینگتون هم از روی میز مرا نگاه می‌کند. من اینجا خوشحالم. گرچه برخی روزها در خیابان ترافیک می‌شود و می‌تواند سروصدا ایجاد کند.

در هر حال دوست دارم وقتی می‌نویسم از پنجره نگاهی به بیرون بیندازم و فعالیت‌های بیرون را تماشا کنم. من یک فرد شهری هستم و از تماشای مردم الهام می‌گیرم. اگر برای یک پیاده‌روی کوچک بیرون بروم، با کلی ایده برمی‌گردم. فکر می‌کنم ذهنم با کارم به عنوان یک نویسنده همراه شده و مدام جنجال‌ها و مناقشات را دنبال می‌کنم.   از همه اینها الهام می‌گیرم و آنها راه خودشان را برای سرازیر شدن به کتاب‌های من پیدا می‌کنند.   در تعطیلات، در خرید، با تماشای نوه‌ام... همه اینها الهام‌بخش هستند. در شخصیت پدینگتون بخشی از وجود پدرم جای گرفته؛ او مردی بسیار مودب بود و هرگز خانه را بدون کلاه ترک نمی‌کرد، و وقتی یک خانم می‌دید به احترام او کلاه از سر برمی‌داشت. وقتی من را که بچه بودم کنار دریا می‌برد، حتی وقتی توی دریا می‌رفت با کلاه در آب بود.

من همیشه از ساعت ۹ صبح پشت میزم هستم. از یک لپ‌تاپ استفاده می‌کنم که همیشه زیر کاغذها دفن می‌شود. یک ماشین تایپ هم دارم. ماشین تحریرها را دوست دارم؛ با آنها می‌توانی نوشتنت را شکوفا کنی. یکی از مشکلاتی که از کار کردن در خانه ایجاد می‌شود این است که چیزهای مختلفی می‌تواند کار را قطع کند. این را برای گلایه نمی‌گویم بلکه یک واقعیت زندگی است.»

او می‌گوید: «کاغذها مشکل من هستند. یک عالم داستان‌های کامل و نیمه تمام دارم که همه جا ولو هستند. وقتی واقعا دنبال چیزی هستی، مثلا یک صفحه مشخص یا یک یادداشت یا یک کتاب مرجع، نمی‌توانی آن را پیدا کنی. واقعا خنده‌دار است. بعد لابه‌لای قفسه‌های کتاب می‌گردم چون کلی کتاب منبع دارم که همه جا هستند و دیگر جا برای هیچ چیز جدیدی ندارم. من خانه‌ای خریدم که کتاب بتواند بخشی از مبلمان آن باشد و من عاشق کتاب‌های مرجع هستم. تمایل دارم آنها را جمع کنم؛ کتاب‌های مربوط به معرفی غذاها، نوشیدنی‌ها، مجموع کتاب‌های مسیو پمپل‌ماوس، و تازه آنها را فقط یک بار خوانده‌ام. در واقع ۹۵ درصد منابعی را که ممکن است وقت نوشتن به آنها نیاز پیدا کنم در اتاق کارم دارم.

خیلی دنبال تحقیق هستم و ۳۰ سال پیش که برای نوشتن راهی پاریس شدم خیلی دوران خوشی بود. خیلی خوب بود چون کسی برای من چیزی نمی‌نوشت. هیچ اختلالی در کارم به وجود نمی‌آمد و شب هم می‌توانستی یک غذای خوب بخوری. همیشه عادت داشتم صبح زود بیدار شوم و ماشین تحریر را راه بیندازم و همه صبح به نوشتن بپردازم. در عین حال دوست نداشتم در هیچ جای دیگر جز در خانه‌ام مشغول نوشتن شوم و این در عین حال ایده‌ال نیست چون مسایل مختلف در کار ایجاد اختلال می‌کند.

چه مدت طول می‌کشد تا یک کتاب بنویسم؟ نوشتن یک قطعه چقدر طول می‌کشد؟ من نویسنده سریعی هستم، اما از نظر عملی، تا وقتی از نوشتن یک صفحه احساس رضایت و شادی نکنم به نوشتن صفحه بعدی نمی‌پردازم. بارها ممکن است آن صفحه را مرور کنم. برایم اصلا مهم نیست چقدر طول بکشد؛ باید درست دربیاید.    

کار کردن با تصویرپردازان را دوست دارم. تصویرپرداز فعلی من برای کتاب‌های پدینگتون در آمریکا زندگی می‌کند و من به طرز وحشتناکی او را دوست دارم. هر وقت از چیزی خوشحال نیستم به او زنگ می‌زنم و او فورا همه چیز را تغییر می‌دهد. با تصویرگران می‌توان رابطه شادی داشت زیرا ناشران دوست ندارند با آنها حرف بزنی و این مثل این است که رفتی و پشت آنها قایم شده‌ای.

فکر نمی‌کنم در طول سال‌های نوشتنم سریع‌تر از پیش شده باشم. فکر می‌کنم ماهرتر شده‌ام، هر چند نوشتن «پدینگتون» هنوز برایم خیلی ساده است. من هرگز ننشسته‌ام تا درباره چیزی بنویسم، اول ایده آن را در ذهنم پرورش می‌دهم تا وقتی کارگزارم بگوید : «خوب یک کتاب آماده در دستت داری». آن وقت هست که حسابی خوشحال می‌شوم.»

جدیدترین کتاب این نویسنده با عنوان «شادترین ساعت پدینگتون» ماه آوریل از سوی انتشارات هارپر کالینز منتشر می‌شود.   

توماس مایکل باند نویسنده ۹۰ ساله انگلیسی که سال پیش در روز تولد ملکه بریتانیا نشان افتخار گرفت، یکی از نویسندگان محبوب مردم است. وی خالق مجموعه کتاب‌های «خرس پدینگتون» است که اولینش سال ۱۹۵۸ منتشر شد و تاکنون ۲۶ جلد از آنها منتشر شده است. با اقتباس از آنها فیلم‌های سینمایی نیز ساخته شده اند.  

این نویسنده مجموعه کتاب‌های دیگری هم دارد که «اولگا و پولگا» و مجموعه «موسیو پمپل ماوس» از جمله آنها هستند. او به جز مجموعه‌هایش خالق ۱۹ کتاب دیگر نیز بوده است.

کد خبر 3861262

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha