۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ۱۵:۲۰

یادداشت؛

طوفان ترجمه و تقلیدی که کشتی پوزیتویسم را به جامعه علمی نشاند

طوفان ترجمه و تقلیدی که کشتی پوزیتویسم را به جامعه علمی نشاند

ترجمه و تمجید جریان پوزیتیویستی از یک طرف و بایکوت و تحریم نگاه‌های انتقادی از طرف دیگر؛ دو علت مهم فاجعه‌ی مضحکی است که امروزه در جامعه‌ی دانشگاهی کشور شاهدیم.

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه-کیوان سلیمانی: وجود بحران در علم موجود و اثبات ضرورت آسیب شناسی و ترمیم یا جایگزینی آن با ایده‌های دیگر مسئله‌ای نیست که نیاز به اثبات و تشریح مجدد داشته باشد. این بحران هم توسط جریان درونی و حتی مولدان و پیشگامان این علوم و هم از سوی اندیشمندان و جوامع علمی بیرون از این مجموعه مطرح و بررسی شده است. بحران علم مدرن، تزلزل مبانی این علم، ضرورت ارتقاء یا جایگزینی آن و... از جمله این مباحث بوده است.

ریشه و علت این بحران، در روش‌شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی‌ای بوده که در نظریات علوم انسانی - اجتماعی به منصه‌ی ظهور رسیده است. نقطه عطف آن در قرن بیستم و در فراز و فرود نگاه پوزیتیویستی بوده است. البته این نقطه عطف در خاستگاه خود چندین دهه پیش به وقوع پیوسته و مدتی است که وارد مرحله‌ی متفاوت دیگری شده است، اما انعکاس رویدادهای این میدان متنازع علمی در مناطق دیگر جهان از جمله ایران به گونه‌ی متفاوت و شگفتی بوده است.

طوفان ترجمه و تقلیدی که کشتیِ عظیم پوزیتویسم را با تمام خدم و حشم به ساحل تشنه جامعه‌ی علمی و دانشگاهی کشور نشاند، بعد از این ماموریت سترگ آرام شد! طوفان خوابید و خواسته یا ناخواسته خبری از انتقادات پیاپی و متفاوت ضدپوزیتویستی با خود نیاورد.

همین خود نقطه عطف معکوس یا ناقصی در نمودار تاریخی علم ایجاد کرد. ترجمه و تفصیل و تشریح و تدریس و تمجید جریان پوزیتیویستی از یک طرف و بایکوت و تحریم و تضعیف و تنبیه و توبیخ نگاه‌های انتقادی از طرف دیگر؛ دو علت مهم فاجعه‌ی مضحکی است که امروزه در جامعه‌ی دانشگاهی کشور و از جمله دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه بزرگ تهران! مشاهده یا تحمل میکنیم؛

توقف و تمرکز بر منش و رویکردی که در خاستگاه خود سالهاست مکررا نقد و رد شده و از آن جز کشتیِ شکسته‌ی تکه پاره و وصله و پینه زده‌ای نمانده است.

این حکایت دایه‌ی مهربان‌تر از مادری است که اصرار بر سالم نشان دادن فرزند ناقص‌الخلقه‌ی نامشروعی داشته و از هرگونه جراحی و درمانِ جدی‌ای نیز اکراه دارد!

به هر طریق طرح و تورم این بحران در کشور ما جریان‌های متفاوتی را در پیش داشته است! خیل عظیمی که همچنان بر تکه پاره‌های کشتی شکسته‌ی این علم بحران‌زده سوار شده یا مانده و در خیال خام خود ناخدایی می‌کنند. دسته‌هایی سوار بر موج‌های جدید و متنوعِ برآمده از این بحران شده و به زعم خود راهی به رهایی از این طوفان یافته‌اند، بی خبر از آن‌که خود گرفتار مرداب‌هایی چون نسبی‌گرایی شده‌اند.

از طرفی متفکران و گروه‌های علمی دیگری هم بوده و هستند که ایده‌های دیگری را طرح کرده و بسط داده‌اند و به دنبال تکمیل آن هستند. جریان‌هایی که با وجود نوآوری‌ها و دستاوردهای قابل توجه بسیاری (که البته مقصود اصلی این نگاشته نیست) همواره با مسائل و آسیب‌هایی نیز مواجه بوده‌اند. این جریانات و به ویژه آسیب‌های متوجه آن‌ها را از دو منظر درونی و بیرونی می‌توان مشاهده و تحلیل کرد که در ادامه به صورت مختصر به این دو می‌پردازیم.

الف. درونی

شروع هر تغییر و تحولی همواره سخت و صعب بوده است و تلاشی طاقت‌فرسا می‌طلبد. این مورد نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. این سختی کار چند نتیجه‌ی متفاوت در پی داشته است.

گروهی خیلی زود خسته شده و به قافله‌ی مسلط و سابق پیوسته یا گوشه‌ی عزلت گزیده‌اند!

نحله‌هایی نیز در مقابل این «سلطه‌ی وارداتی» دست به دامانِ انتقادات وارداتی شدند. همین باعث واردشدنِ با تاخیرِ نگاه‌های متفاوت و منتقدِ پوزیتیویستی به ایران شد. ظهور فرانکفورتی های رنگارنگ وطنی نتیجه ی همین واکنش بوده است، هرچند همین رویکردها نیز از آسیب های مخصوص خود در امان نمانده اند.

افراد و گروه‌هایی نیز در جهت تکوین و تولید علومی مبتنی بر مبانی متفاوت با مبانی مدرن گام برداشتند. عده‌ای حتی پا فراتر گذاشته، مدعی تاسیس مبانی تازه و بی‌سابقه‌ای شدند تا پس از آن برمبنای این مبانیِ تازه تاسیس، بناهای علوم نوین خود را برپا کنند.

گروه‌هایی نیز راهبردِ استفاده‌ی حداکثری از تمام ظرفیت‌های ممکن موجود در ایده‌های متفاوت حول مبانی را اتخاذ کرده و البته اقدام به تکمیل و تولیدِ توامان را وجهه‌ی عمل خود قرار داده‌اند. البته این به معنای نگاه و استفاده‌ی انباشتی نبوده بلکه نگاه برآیندی مد نظر بوده است، نگاهی که به دنبال استفاده‌ی متناسب از تمام فرصت‌های روشی و معرفتی بوده و از دستاوردهای علم کنونی استفاده کرده و البته تصحیح و تکمیل و تولید را همزمان و در زمان مناسب خود، مطلوب می‌داند.

ب. بیرونی

طبیعی است که سلطه‌ی چندین ساله‌ی پوزیتیویسم در ایران (خاصه به علت غیبت نگاه‌های حریف یا رقیب) هرگونه نگاه متفاوت یا مخالفی را برنمی‌تابد و هجوم همه‌جانبه‌ی ناخدایانِ کشتیِ پوزیتیویسم به هر کشتی و قایق و کلکی که در خلاف جهت و عقربه‌ی تجربه گرایی حرکت کرده یا قصد حرکت داشته باشد؛ واقعیتی کاملا «عقلانی» و «علمی» و اجتناب‌ناپذیر خواهد بود!

البته این تنها یکی از مخالفت‌ها یا اختلاف‌ها با جریان‌های تحول‌خواه_ هرچند مهمترینِ آن‌ها_ بوده است. دسته‌های متنوع دیگری نیز به این «تهاجم علمی و عقلانی» یاری رسانده‌اند که پرداختن به آن‌ ها از حوصله‌ی این بحث خارج است.

به هر حال جریانات تحول خواه یا وجود نقاط مثبت مشابه و متفاوت بسیاری که دارند، دچار آسیب‌هایی نیز می‌باشند. طرح و تحلیل و مقایسه‌ی این ایده‌ها با تمرکز بر آسیب‌ها و فرصت‌ها در شماره‌های آتی رستار پیگیری خواهد شد.

کد خبر 3895226

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha