به گزارش خبرنگار مهر، رمان «یوزپلنگ» نوشته جوزپه تومازی دی لامپه دوزا به تازگی با ترجمه نادیا معاونی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
دی لامپه دوزا متولد سال ۱۸۹۶ در پالرموی ایتالیا و در خاندانی قدیمیاز نجیب زادگان سیسیل است. او در سال ۱۹۵۷ در رم درگذشت. در زندگی پرفراز و فرود این نویسنده، شرکت در جنگ جهانی اول، اسارت به دست اتریشیها و سپس فراری شگفت انگیز از دست آنها نیز ثبت شده است. او پس از فرار، در پالرمو اقامت گزید و در انزوا زندگی کرد. هرچند که در انزوای خود در جوامع مختلف ادبی در انگلستان، فرانسه و لیتوانی حضور داشت اما با این جوامع ادبی بیگانه ماند.
این نویسنده در سال ۱۹۵۵ شروع به نوشتن رمان «یوزپلنگ» کرد. این رمان ۲۵ سال فکر دی لامپه دوزا را به خود مشغول کرده بود و طی چندماهی که تا سال ۱۹۵۶ باقی مانده بود، آن را نوشت. او فرصت ویرایش اثرش را پیدا نکرد و رمان مذکور یک سال پس از مرگش در نوامبر ۱۹۵۸ به همت جورجو باسانی نویسنده مشهور ایتالیایی چاپ شد.
رمان «یوزپلنگ» درباره زندگی یک شاهزاده سیسیلی به نام فابریتزیو سالینا است که در زمان لشگرکشی گاریبالدی (سال ۱۸۶۰) و سال های پس از آن زندگی میکرده است. زندگی و فراز و فرود خاندان این شاهزاده در خلال صفحات رمان، روایت میشود. لامپه دوزا در این رمان، سیر تاریخی سیسیل را از زمان پیاده شدن قوای گاریبالدی در جزیره سیسیل مورد بررسی قرار میدهد؛ در این میان، واقعیات تاریخی با احساسات و شرح حال شخص نویسنده تلفیق میشود. سرگذشت شاهزاده سالینا در این تطور سیر تاریخی کاملا با احساسات مولف در آمیخته و در واقع قهرمان داستان یعنی شاهزاده، آینه دار نویسنده است.
محتوای اصلی این داستان، حسن فناناپذیری و مرگ است. رمان «یوزپلنگ» پس از چاپ، به سرعت در ایتالیا و دیگر کشورها منتشر شدو در سال ۱۹۵۹ برنده جایزه ادبی سترگا شد. از این رمان به عنوان پرفروش ترین کتاب پس از جنگ جهانی در ایتالیا یاد میشود که در فاصله دو سال در دسامبر سال ۱۹۶۰ به چاپ شصت و چهارم رسید. از این کتاب، فیلمی سینمایی اقتباس شد که با کارگردانی ویسکونتی کارگردان ایتالیایی در سال ۱۹۶۳ اکران و برنده نخل طلایی جشنواره کن شد. این فیلم یکی از موفق ترین آثار سینمایی ویسکونتی است.
«یوزپلنگ» در ۸ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
پدر یسوعی عالی مقام، که از قرائت بازداشته شده بود، ناگهان خود را با مسئله بغرنجی مواجه میدید. وی کشیش اعتراف گیرنده تانکردی بود، و از بسیاری از گناهان ناچیز او خبر داشت: میشد دریافت که هیچ کدامشان چندان مهم نبودند، مع ذلک برای کاستن آن همه خوبی مورد بحث کفایت میکرد: ذات و سرشتش، بی وفایی راسخش را در امر زناشویی (لازم به ذکر بود) تضمین میکرد. این را بدیهی است چه بنا به دلایل مذهبی و چه بنا به مناسبت های دنیوی نمیشد بیان کرد. از این گذشته تانکردی را دوست میداشت و با وجود این که از صمیم قلب این ازدواج را مردود میدانست، نه تنها هرگز کلامیکه مانع آن بشود بر زبان راند، بلکه حتی از ایراد کلمه ای که مسیرش را نیز مختل کند حذر میکرد. به احتیاط که از بزرگ ترین فضایل و بیش از همه انعطاف پذیر و قابل دستکاری است پناه برد. «دُن کالوجرو، ژرفای خوبی تانکردی عزیر ما بسیار است، و او با حمایت الطاف خداوندی و پارسایی دوشیزه آنجلیکا خواهد توانست شوهر مسیحی خوبی شود.» این پیشگویی مخاطره آمیز که در عین حال با احتیاط و قید و شرط ادا شده بود به خیر گذشت.
این کتاب با ۳۱۷ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۱۸ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما