به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «تجربه پلبینی» (تاریخی ناپیوسته از نبرد برای آزادی) نوشته مارتین براو به تازگی با ترجمه فواد حبیبی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این ترجمه در سال ۲۰۱۳ توسط انتشارات دانشگاه کلمبیا منتشر شده است. البته این کتاب برای اولین بار توسط انتشارات پایو-ریواژ در پاریس به عنوان بخشی از مجموعه نقد امر سیاسی منتشر کرد.
نویسنده در کتاب پیش رو، قیامهای ستمدیدگان تاریخ را تشریح کرده است. این قیامها صدای محرومان و طردشدگانی هستند که نباید هرگز فراموش شوند. مارتین براو همچنین در سطور این کتاب، پیدایش فلسفی قسمی «اصل پلبینی» را بازسازی کرده که پیش فرضهای تفکر مرسوم و فلسفه سیاسی سنتی را به هم میزند.
این کتاب ۳ بخش اصلی دارد که هر بخش اش به فصلهای مختلفی تقسیم میشوند. بخشهای سه گانه کتاب به این ترتیب هستند: «پلبها» چگونه چیزی هستند؟، مسئله شکلهای سازماندهی سیاسی، ماهیت پیوند بشری.
در بخش اول، پیدایش تاریخ اصل پلبینی و پیدایش فلسفی اصل پلبینی مورد بحث قرار گرفته اند. پیکربندی سیاسی مسلط در مدرنیته، انجمنهای منطقهای و سان کولوتهای پاریس، انجمن مکاتبات لندن و ژاکوبنهای انگلیسی، کمون سال ۱۸۷۱ پاریس و کمونارها هم از جمله موضوعاتی هستند که دومین بخش کتاب به آنها میپردازد. در سومین بخش کتاب هم این مسائل مطرح شدهاند: سان کولوتها: پیوندی سیاسی مبتنی بر برادری، ژاکوبنهای انگلیسی: پیوند سیاسی مبتنی بر تکثر، کمونارها: پیوندی سیاسی مبتنی بر همکاری.
به تعبیر مترجم فارسی این اثر، تجربه پلبینی مزاحم سور بزرگان، اشراف، عالمان و پاتریسینهای نشسته بر خوان نظم موجود میشود و با دستانی ناپیدا و بر دیوارهای تاریخ ناپیوسته ظهور حیرت آفرین و آشوبناک خویش مینویسد: ایزومی، آگورافیلیا و کمونالیسم. تجربه پلبینی همچون عنصر درون ماندگار کنش سیاسی بشر، گویی همزاد پولیس و سیاست بوده و هر جا مهمانی صورتکهای انسانی نظم طبیعت به مناسبت ترسیم و برپا داشتن پیوستاری میان انسان و طبیعت به راه افتاده است، به ناگه و شبیخون وار، در همان جا حاضر شده و عیش بزرگان را بر هم زده است.
پیشگفتار کتاب «تجربه پلبینی» به قلم دیکهاوارد و با این جمله شروع میشود: «در اکتبر سال ۲۰۱۲ اندرو میچل، هماهنگکننده ارشد حزب محافظه کار بریتانیا، به سبب آن که یکی از افراد پلیس داونینگ استریت را «پلبینی» خواند، مجبور به استعفا شد.»
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
ما با رجوع به دیدگاه خشمگینها، میتوانیم تضاد و ستیزه میان دو برداشت متمایز از دموکراسی را هویدا سازیم که در خلال انقلاب روبه روی هم ایستاده بودند: برداشت بورژوازی انقلابی و برداشت سان کولوتها. هدف سیاسی و اصلی ای که خشمگینها در طول قیام تعقیب میکردند، دگرگون ساختن نظام سیاسی فرانسه بود. آنها میخواستند دموکراسی مستقیم استوار بر مجامع محلی را که نمایندگان در آن جا برگزیده میشوند، جایگزین حکومت نمایندگی، یعنی نظام سیاسی [مورد نظر] بورژوازی انقلابی کنند. در این صورت، این نمایندگان تنها وکلای اراده مردم میبودند، بدان نحوی که در نهادهای دموکراسی مستقیم بیان شده اند. آنگاه به این وکلا قسمیاختیار سیاسی داده میشد که نمیبایست از آن عدول میکردند. این امر تجسم عملی ایده «وکالت محدود» محسوب میشد که برای خشمگینها بسیار عزیز بود. طرح قسمینظام سیاسی جدید استوار بر دموکراسی مستقیم، به نحو کارآمدی مبیّن آرمان مشارکت کامل در امور عمومیبود، امری که عامل تحرک سان کولوتهای پاریسی به شمار میرفت. برای درک بهتر این مبارزه میان دو نوع دموکراسی، به ترسیم موضوعات سیاسی مطرح در خلال خلع ید ژیروندنها میپردازیم.
قیام مردمیکه منجر به سقوط ژیروندنها شد، از دل قسمیفاصله گیری یا شکاف درون بورژوازی انقلابی پدید آمد. ژیروندنها، درست همچون ژاکوبنها، طرفدار مالکیت خصوصی بودند، بر اهمیت کار اذعان داشتند، و از دموکراسی نمایندگی پشتیبانی میکردند. با وجود این، دو جناح وقتی پای اِعمال این اصول مشترک وسط کشیده شد در تضاد با هم قرار گرفتند. به علاوه در حالی که ژاکوبنها به حفظ جنبش مردمیمایل بودند، ژیروندنها از بی اعتمادی به سان کولوتها سخن میگفتند، تا پایه ای که آشکارا لب به تحقیر آنان میگشودند.
از نظر گرن، آنتاگونیسم درونی بورژوازی انقلابی وقتی به اوج خود رسید که ژیروندنها با «هرگونه اقدام اضطراری اقتصادی و هر نوع راه حل رادیکال دیگری که تنها کاری بود که میتوانست دست کم رضایت جزئیِ مردم را به دنبال داشته باشد»، مخالفت کردند و «منافع فوری خویش را بر منافع والاتر طبقاتی شان ترجیح دادند»؛ و این در حالی بود که، چون این اقدامها حمایت مردمیرا تضمین میکرد، تنها راه نجات انقلاب بود.
این کتاب با ۴۷۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما