به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «روانشناسی برای فیلمنامهنویسان» نوشته ویلیام ایندیک به تازگی با ترجمه محمد گذرآبادی توسط نشر هرمس منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب سی و هفتمین عنوان از «مجموعه هنر» است که این ناشر چاپ میکند.
نسخه اصلی «روانشناسی برای فیلمنامهنویسان» در سال ۲۰۰۴ منتشر شده است. جذابیت ذاتی سینما به عنوان رسانهای بزرگتر از زندگی در هر دو سطح دیداری و شنیداری، باعث شده نیروی روانشناختی بینهایت قدرتمندی داشته باشد. به تعبیر ویلیام ایندیک، بینندگان به معنای واقعی کلمه جذب فیلم میشوند و چنان پیوند عاطفی محکمی با شخصیتها و پیرنگ داستان برقرار میکنند که توهمات روی پرده با حیات روانی آنها گره میخورد.
ویلیام ایندیک نویسنده این کتاب، دارای مدرک کارشناسی روانشناسی و کارشناسی ارشد در رشته موسیقیدرمانی است. پس از این دو نیز دکترای خود را در رشته روانشناسی رشد دریافت کرده است. او به عنوان فیلمنامهنویس، نویسنده، مشاور فیلمنامه و استادیار روانشناسی کالج دولینگ در اوکلند نیویورک فعالیت دارد و تدریس درسهای روانشناسی در سینما، فیلم وسترن، مسائل مرتبط با هویت در فیلم و ساخت هویت فردی را نیز به عهده دارد.
او در کتاب پیش رو، در وهله اول، گروه فیلمنامهنویسان را مد نظر داشته اما در اولویت دوم، فیلمسازان، روانکاوان و تحلیلگران فیلم را در کنار دانشجویان رشتههای سینما و روانشناسی در گروه مخاطبان خود جا داده است. علاوه بر مسائل نظری و چارچوبهای نقد روانکاوانه، این کتاب مخاطبش را با مضامین و شخصیتهای کلاسیک اسطورهای، در حوزه سینما آشنا میکند.
کتاب «روانشناسی برای فیلمنامهنویسان» ۶ بخش دارد که در آنها نظریات روانکاوان و متفکران برای نقد روانشناسانه آثار سینمایی مورد استفاده قرار گرفتهاند. عناوین این بخشها به ترتیب عبارت است از: زیگموند فروید، اریک اریکسون، کارل یونگ، جوزف کمبل، آلفرد آدلر، رولو مِی. در بخش اول، ۵ فصل درج شده که به این ترتیباند: عقده ادیپ، کشمکش روانرنجورانه، مراحل روانی-جنسی، مکانیسمهای دفاعی ایگو، کار رویا.
فصلهای ششم و هفتم کتاب هم با عناوین «کشمکش هنجاری» و «بحران هویت و ورای آن» در بخش دوم درج شدهاند. کهنالگوهای شخصیت و کهنالگوهای پیرنگ هم موضوعاتی هستند که در بخش سوم که مربوط به نظریات کارل یونگ میشود، قرار دارند. در بخش چهارم هم فصلهای دهم و یازدهم کتاب درج شده است؛ قهرمان هزارچهره و سفر قهرمان مؤنث.
عقده حقارت، رقابت فرزندان و سبکهای زندگی هم ۳ فصل دوازده تا چهاردهم هستند که در بخش پنجم «آلفرد آدلر» درج شدهاند. در بخش ششم هم مطالب دو فصل پایانی کتاب با عناوین «کشمکش وجودی» و «کهنالگوهای عصر خودشیفتگی» چاپ شدهاند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
یکی شدن با آنیما «خودِ» قهرمان را کامل میکند. او در واقع پاداش قهرمان نیز به حساب میآید. وقتی قهرمان به هدف خود میرسد، عشق را به عنوان پاداش دریافت میکند و اینجاست که زندگیاش کامل میشود. او و دوشیزه میتوانند از این پس به خوبی و خوشی کنار هم زندگی کنند.
زن اغواگر
هر کهنالگوی مثبتی دارای یک کهنالگوی متضاد و منفی است که «سایه» کهنالگویی آن به حساب میآید. سایه آنیما در فیلمها شخصیت بدنامِ «زن اغواگر» است. اغواگر سایهگون، به جای عشق ناب، عشق جنسی را عرضه میکند. بهعلاوه او معمولا برای قهرمان چهرهای خطرناک است. زن اغواگر، مثل سیرنها در اودیسه اثر هومر، قهرمان را از راه به در میکند و او را با آواز جنسی و اغواگرش به کنج خلوت خود میکشاند. و وقتی سپر قهرمان پایین است جانش را تهدید میکند. زن اغواگر آنیمای دروغین یا «عشوهگر» است و قهرمان را از «دختر خوب» که معشوق اوست دور میکند یا اینکه حقیقتا زن «مرگبار» است، به این معنا که جان قهرمان را تهدید میکند. آلکس (گلن کلوس) در فیلم جذابیت مرگبار (۱۹۸۷) و کاترین (شارون استون) در فیلم غریزه اصلی هر دو نقش کهنالگویی زن اغواگر را ایفا میکنند. در جذابیت مرگبار علاقه وسواسی الکس به دَن (مایکل داگلاس) تهدیدی است برای رابطه دن با زنش (آن آرچر) و بهعلاوه زندگی او را نیز به خطر میاندازد.
این کتاب با ۲۲۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما