خبرگزاری مهر - گروه فرهنگی: زبان و ادبیات پارسی با تاریخ هزار و اندی ساله که قدمت آن در اشعار شاعران بزرگی چون حکیم فردوسی، سعدی، سنایی، عطار دیده می شود، سرشار از معانی پر بار است. هر زبانی در طول حیات خود دستخوش تغییر ظاهری و معنایی می شود اما مسیر اصلی آن را می توان در نثر و اشعار باقی مانده آن خطه جستجو کرد. فردوسی، حکیم نام آور ایرانی به حوزه جغرافیایی ایران محدود نمی شود. او در کشورهای مختلف دنیا مورد توجه بوده و مفاهیم موجود درشاهنامه به زبان های مختلفی ترجمه شده است. حکیم فردوسی در سراسر دنیا علاقه مندانی دارد که به ترجمه اشعار او می پردازند و خرد موجود در اشعار وی مورد توجه مخاطبان قرار می گیرد. پیرو اهمیت حکیم فردوسی به عنوان سراینده شاهنامه و همچنین برگزاری همایش های بین المللی ادبی با هدف ترویج زبان و ادبیات فارسی، گفتگویی با دکتر حمید طاهری، دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی قزوین و دبیرعلمی سومین همایش بین المللی شرق شناسی، فردوسی و فرهنگ و ادبی پارسی انجام شده که در ادامه می خوانیم.
در ادبیات فارسی از فردوسی به عنوان «حکیم فردوسی» یاد می شود، منظور از این صفت که در ابتدای نام او می آید چیست؟
زبان، ادبیات را و ادبیات زبان را محمل است. بی تردید هر دو در گسترش هم سهم دارند. یکی ظرف است و دیگری محتوا. ادبیات همیشه پشتوانه توسعه زبان موسیقایی و پراحساس آن بوده است. ظرافتهای زبان در پیکر ادبیات آفریده و منعکس می شود. هر چند ادبیات زاییده چهره و توان هنری زبان است. اما محتوا به ظرف زبان ارزش دوچندان میدهد.
علاوه بر فردوسی در آغاز نام ناصر خسرو، سنایی، فردوسی و... عنوان «حکیم» آمده است. این کلمه بیشتر به جنبه عملی حکمت که تدبیر منزل، اخلاق، سیاست مدن و تهذیب را در بر میگیرد اشاره دارد. حکیم سعی دارد درست بگوید، درست بیاندیشد. بعد عملی حکمت در فردوسی به نظر قویتر از بعد نظری اوست. بعد اخلاق و تدبیر درست منزل و حکمت عملی در جهان امروز که با خلا این حکمت مواجه است برد بیشتری دارد.
با توجه به اینکه فردوسی محدود به حوزه جغرافیایی خاص نمی شود آیا می توان گفت حکمت وی، تحکیم روابط انسانی خارج از حوزه جغرافیایی است؟
قطعا فردوسی و دیگران در تحکیم روابط انسان ها با فرهنگ های مختلف موثراند. مبانی اخلاق و اصول اندیشه گانی زندگی و تدبیر منزل، مورد عنایت جوامع و فرهنگهای مختلف است. اما این اخلاق میتواند مبتنی بر دین باشد. مثل اخلاق اسلامی که مناقشهای در آن نیست. به طور کلی اخلاق، مورد بحث و نظر همه جوامع انسانی است. به نظر من تاثیر افرادی چون سنایی، ناصر خسرو، فردوسی و ... در جهان و بر جهان بسیار عمیق و گسترده است. لذا ادبیات درمعنای وسیع آن پیشتاز این ارتباط است.
به باور شما آیا میتوان گفت که شاعری چون فردوسی در ایران محجور مانده است؟
فردوسی در ایران ناشناخته نیست بلکه در دنیا هم به اندازه زیادی شناخته شده است. بخشی از هویت ما ایرانیان در عرصه جهان، مدیون تفکر انسان هایی حکیم و برجسته است و برگزاری چنین همایشهایی نشانه این نیست که شاعری مثل فردوسی شناخته شده نیست. برگزاری همایش ها با ژانر و بن مایه های ادبی بویژه با چنین سخن سرایی «نور است به توان نور». قطعا این اتفاقات نقش مهمی در ترویج، بازاندیشی وژرفانگری در زبان فارسی خواهد داشت.
مطلع هستید که بازتاب اشعار فردوسی در خروجی های فرهنگی کشورهای مختلف چه میزان است؟
فردوسی و اثر وی در جهان معروفاند. نشان این شهرت ترجمه شاهنامه به بیش از ۳۰ زبان زنده دنیاست. بخشی از این تحقیقات و همایشها مبتنی و متاثر از ذات پژوهش های جدید عرصه علوم انسانی، خصوصا ادبیات است. نظریه های ادبی مسیرها و نگاههای جدیدی را پیش روی متن ادبی می گشاید. بخصوص زمانی که این نظریهها بومی میشوند. بنابراین همه متون برجسته و صاحبان آن ها در طی تاریخ، از گذشته تا به امروز با رویکردهای تازه مورد مطالعه قرار میگیرند. برای شناخت دقیق فردوسی باید به هویت ایرانی و اسلامی توجه کنیم. غفلت از هر یک از این دو عامل مهم، شناختی کامل از این شاعر بدست نمی دهد.
اصولا نگاه تقلیدی و تاثیری خارج از مرزهای ایران خصوصا غرب به ادبیات کلاسیک ما ازجمله برحافظ، مولوی، فردوسی، سعدی، خیام است. این را میتوان از نسخه، ترجمه، مشروح و حاشیه هایی که بر آثاری چون شاهنامه نوشته شده عینا دید. مستشرقین نام آوربسیاریف بخش بزرگی ازعمر پژوهشی خود را صرف تحقیق، تفحص، تسریح، تعلیق و ترجمه شاهنامه کرده اند. امثال کنایات وعبارات حکیمانه شاهنامه، در افواه مردم و در طی تاریخ، نظر ما را به خود جلب میکند، اما بحث بینامتنیت چیز دیگر و جای دیگری باید طرح شود.
فردوسی را میتوان حافظ و نگه دارنده فرهنگ و زبان پارسیان دانست. جایگاه او در ادبیات کشورهای متاثر از فرهنگ و زبان پارسی، غیر قابل انکار است، چرا که فردوسی تنها یک شاعر نیست، او به معنای کامل خود «حکیم» است. بزرگترین تخصص فردوسی، معماری است. معماری تمام آنچه یک تمدن فرو ریخته در حساس ترین دوره تاریخی خود بدان نیاز دارد. سخن گفتن درباره خدمتی که فردوسی به هویت فروریخته تمدن و جامعه پارسی زبان کرده قابل وصف در چهارچوب زمان، کتاب و همایش نیست. ما تنها به دنبال تحسین از جایگاه او نیستیم بلکه می خواهیم بدانیم چطور یک مرد توانسته تمام دانش مورد نیاز یک تمدن را در کالبد کلمات شورانگیز فرو بریزد و ملتی شکست خورده را در عالمی فراموش شده و موازی با واقعیت های پرآشوب جاری حیات خود، که خاصیتی سراسر وجد، غرور، حماسه و پیروزی دارد، غرق کند. برای فردوسی، آن حکیم قله نشین، هر چه نشست، همایش و سخنرانی برگزار شود، تنها تلاشی است برای عمیق تر شدن در اقیانوس بی کرانه فرهنگ و اندیشه اصیل پارسیان.
جناب طاهری شما خرد در اشعار فردوسی را چگونه توصیف می کنید؟ آیا خردی که فردوسی در اشعارش معیار خوبی و بدی می داند با نگاه پست مدرن امروزی تناقض ندارد؟ آنجا که خرد را مطلق گرا میداند و نگاه امروزی نسبی گرا است؟
«خرد و جان» برگزیده فردوسی هستند. این واژه یکی از اصطلاحات کلیدی شاهنامه است. خرد، موهبتی الهی، راهنما و یاور انسان است. خرد در شاهنامه اعم از عقل نظری و عملی است ولی در اغلب موارد منطبق با عقل عملی است. در شاهنامه خرد و نیکی همزاد اند و این بسیار مهم و راهگشاست. خردمند شاهنامه نیک هم هست و آنچه بر مبنای خرد می شود نیز نیک و پسندیده است. خرد در شاهنامه یک بعدی نیست. هم دنیا را دربر میگیرد و هم عقبی را و تنها متعلق به انسان نیست. یک خلقیت الهی است اما این بخشش الهی نیاز به پروردن دارد. در شاهنامه خرد پلید هم داریم که سبب تدبیر در کارهای بد میشود. خرد انسانی شاهنامه محدودیت دارد. نگرش فردوسی به هستی نگرشی مطلق گرا نیست و نگرش یک سویه هم نیست. اگر مطلق گراست و یک سویه نگر چگونه میگوید:
به هستیش باید که خستو شوی / ز گفتار بیکار یکسو شوی/ خرد را و جان را همی سنجد اوی / در اندیشه سخته کی گنجد اوی
فردوسی مطلق گرایی را در خردمندی و بیخردی نقد میکند. خردمندان شاهنامه گاهی ارادی و گاهی بی اختیار مرتکب نوعی بیخردی میشوند. پست مدرنیسم یک مکتب فکری و یک نظریه است. در این فرهنگ قطعیت فرهنگی از بین میرود و سطحینگری رسانهای امکان تفکر و تعقل عمیق را از انسان میگیرد. نظریات پست مدرن در کشورما به شدت در حال رسوخ است. با تحقیقات میدانی که انجام شده برخی مولفههای پست مدرن در کشور ما در حال گسترش و رسوخ است برخی کمتر و برخی بیشتر. البته ضرورتی ندارد ما نگاه فردوسی به خرد را با نگاهی که پست مدرن به آن دارد مقایسه کنیم. پست مدرن خود نگاهی مدرن است که هم مدرنیته و هم سنت را به نقد میکشد. نوعی نگاه به فرهنگ جهان، متن، ادبیات و ... است که تازگی پدیدار شده است. به نظر من ضرورتی برای مقایسه این دو نیست. پست مدرن معتقد است چیزی به نام اخلاق جهانی وجود ندارد؛ اخلاق، غیر عقلانی است. اخلاق ذاتا آکنده از تناقضات است، پدیدههای اخلاقی قاعدهمند نیست. بازتاب اشعار فردوسی در داخل ایران و خارج مرزهای ایران بسیار قابل توجه است.
در پایان به عنوان دبیر علمی همایش، درباره سومین کنفرانس بین المللی شرق شناسی، فردوسی فرهنگ و ادب فارسی که قرار است در سطح بین المللی برگزار شود برای ما بگویید.
سومین کنفرانس بینالمللی شرق شناسی با موضوع فردوسی توسی و فرهنگ و ادب پارسی» که به همت دپارتمان ایرانشناسی دانشگاه دهلی هند و دانشگاه بین المللی قزوین و دانشگاه ایلیای گرجستان و با با همکاری موسسه سفیران فرهنگی مبین تدارک دیده شده، جایگاهی است برای تشویق همه پژوهشگران و دانشمندان فردوسی پژوه که همواره در تلاشند تا رسالت غواصی خود را در زبان و فرهنگ پارسی استمرار دهند و بر عمق این پهنه که همه بشریت از مواهب کرانه نشینی آن در طول حیات خود بهره برده اند بیش از پیش برخوردار شوند. در این همایش استادان دانشگاه و پژوهشگرانی از کشورهای ایران، هند، مصر، افغانستان، تاجکستان، ارمنستان، پاکستان، فرانسه، مالزی، سوریه، گرجستان، هندوستان، افغانستان و آمریکا حضور دارند دارای کرسی زبان فارسی در دانشگاههای دولتی هستند و تسلط به زبان فارسی و تالیفاتی در این زمینه دارند. این همایش در تاریخ ۲۴ اسفند ۹۷ در دانشگاه دهلی هند برگزار می شود.
سطح علمی مقالات کنفرانس بین المللی شرق شناسی تا به امروز چطور بوده است؟
سطح مقاله ای همایش و میزان استقبال از آن در پایان زمان ارسال مقاله، مشخص می شود ولی به هر حال وضعیت همایش در کشور خیلی مناسب نیست. باید با رویکردهای جدید به حوزه زبان و ادبیات نگریست. قطعا یکی از راه های ارتباط، تاثیر و تاثر فرهنگ آمد و رفت ها و برگزاری همایش ها، انجام تحقیقات مشترک، جذب دانشجو و فرصت های مطالعاتی کوتاه مدت و دراز مدت است.
نظر شما