به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی «حضور چهرهها در شبکههای اجتماعی» بعد از ظهر امروز سهشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ با حضور حسن نمکدوست تهرانی، مدیر مرکز آموزش و پژوهش همشهری، رضا ساکی، روزنامهنگار، احسان شاه قاسمی، عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران، مریم سلیمی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر ارتباطات با مدیریت حمید ضیاییپرور، در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها برگزار شد.
خطرات حضور سلبریتیها در شبکههای اجتماعی
رضا ساکی، روزنامهنگار در این نشست گفت: در زمانه فعلی ما سینما، تلویزیون، موسیقی و در مقیاسی کمتر فوتبال و مد در حال تولید سلبریتی هستند. تلویزیون با قدرت سلبریتی تولید میکند. شما اگر حتی مدتی کوتاه به تلویزیون رفته و حرفهایی کاملا عادی درباره حافظ بزنید پس از مدتی هشتگ شما «حافظ پژوه» میشود. حتی کودکانی چون «کچلیک» و «سجاد رضایی» هم پس از چند ساعت از پخش فیلمهایشان به تلویزیون آمدند و اکنون این دو کودک میلیونها تومان در حسابشان دارند.
وی افزود: تلویزیون این پدیدهها را تولید کرده است. این اشخاص پس از حضور در تلویزیون به مراکز دیگر هم رفته و کارهایی را انجام میدهند و بعدا به بسیاری از اشخاص و چهرهها نیز علنا توهین میکنند.
ساکی ادامه داد: در فضای موسیقی مثلا خوانندهای چندی پیش علنا در کنسرت پلی بک کرد. او ترانههایش بسیار بد و ضعیف است اما کسی جرات نقد ندارد. سینماییها هم که جای خود را دارند. وقتی آنها وارد پردیس سینمایی میشوند باید گارد ویژه برای آنها بیاید. مدیران پردیسها هم خوش ندارند این چهرهها به پردیسها بیایند چون معمولا حضورشان با ضرر مالی همراه است.
این روزنامهنگار مصائب حضور سلبریتیها در فضای غیرتخصصی خودشان را به این شرح برشمرد: چهرهها اکنون از فضایی که خود دارد شادند و مثلا از فرصت استفاده کرده و کتاب شعر منتشر میکنند که مهم نیست، اما داستان از جایی شروع میشود که انتظار دارند اشعارشان در جشنواره شعر فجر برنده شود! ما باید مانع ورود و حضور جدی آنها در حوزههای دیگر شویم. مثلا چرا ما باید به یک بازیگر اجازه دهیم تا در جلسه نقد و بررسی ترجمه فلان کتاب به عنوان سخنران حضور داشته باشد؟
سلبریتیها و ایجاد فضای تولید اخبار جعلی
ساکی در بخش دیگری از سخنان خود انتشار اخبار جعلی را یکی از مشکلات حضور سلبریتیها در فضای غیرتخصصی خودشان عنوان کرد و گفت: حضور سلبریتیها در فضای غیرتخصصی باعث شده تا اخبار جعلی درباره مسائلی که آنها ورود پیدا کردند بیشتر شود. به عنوان مثال اینها برای نخستین بار در شبکههای اجتماعی مطرح کردند که کشورهای همسایه ایران بیش از ۵۰ درصد مالکیت حقوقی دریای خزر را برای خود کردهاند.
وی اضافه کرد: ورود سلبریتیها به عرصه حوزههای رسمی باعث شده تا ما با پدیده کتابهای مبتذل هزار بار چاپ نیز مواجه شویم. به نظرم پس از شبکه «من و تو» که دوست دارد در این عرصه وارد شود، تلویزیون ما هم تصمیم گرفت تا بیشتر سرگرمی ایجاد کند و دنباله روی آنها شد. مثلا مسابقات مبتذل پس از من و تو به تلویزیون ایران نیز راه پیدا کردند.
ساکی وجه سلبریتی سازی تلویزیون را باعث مشکلاتی چون اعلام شماره حساب توسط سلبریتیها برای زلزله زدگان کرمانشاه برشمرد و گفت: ما اکنون به این وجه از ابتذال رسیدهایم که به دنبال این هستیم که رنگ مورد علاقه فلان سلبریتی چیست؟ به نظرم توجه خارج از عرف صدا و سیما به سرگرمی سازی هم به این وضعیت دامن زده است. در ادامه همین روند است که ما با این پدیده مواجه شدیم که سلبریتیها هم عرض با نهادهای رسمی در جریان زلزله کرمانشاه شماره حساب دادند و مردم هم برای آنها پول واریز کردند.
این روزنامه نگار گفت: در جریان زلزله کرمانشاه روزی یکی از اهالی آنجا با من تماس گرفت و گفت که یک بازیگری دو روز است که در کرمانشاه حضور دارد و مدام غذای گرمی را که درست میکنند میل کرده و مدام هم آب معدنی و حمام میخواهد. خب چرا باید این بازیگر در ایام پس از زلزله در کرمانشاه حضور پیدا کند؟ مگر ما سک زندهیاب هستیم که همان روزها در آنجا باشیم؟! متاسفانه عدم اعتماد به رسانههای رسمی باعث شده تا تبلیغات هم به سمت این اشخاص برود، این در صورتی است که آنها در این عرصه اصلا خوب عمل نمیکنند.
حق سلبریتیها برای روایت خودشان محفوظ است
حسن نمکدوست در این نشست گفت: رسانهها در امتداد زندگی خود ما هستند. به این اعتبار که اگر اتفاقی در جهان رسانه میافتد باید دید در زندگی طبیعی ما چه اتفاقاتی رخ داده است؟ رسانه فقط طنین انداز است. اگر از این منظر نگاه کنید کمی از نگرانی شما نسبت به وضعیت موجود کم میشود. زندگی طبیعی ما هم به مانند فیکنیوزها آغشته به دروغ است. وظیفه ما این است که در این دوره که به دلیل کثرت اتفاقها فرصت فکر و تمرکز کمتر پیش میآید، بتوانیم به تجزیه و تحلیل رخدادها بپردازیم.
وی افزود: از نظر ما روزنامهنگارها واژه سلبریتی همیشه قرین با یکی از ارزشهای خبری یعنی «شهرت» بوده است. در جریان نقل تاریخ هم همیشه تاریخ آدمهای مشهور نوشته میشود. جریان روزنامهنگاری به صورت حرفهای شهرت را به عنوان عنصری جاذب تبیین کرد. جذابیت سرک کشیدن در زندگی مردم بویژه مشهورها قابل انکار نیست و البته پدیدهای است طبیعی.
نمکدوست ادامه داد: روزنامهها در گذشته پل ارتباطی مردم با چهرهها بودند، اما امروزه امکانی رخ داده تا این فاصله کمتر شود. ما اکنون بی واسطه و از خود اشخاص روایتها را میشنویم. اکنون خود سلبریتی میخواهد خود را بازنمایی کند. آیا او میتواند این کار را بکند؟ پاسخ مثل روز روشن است. بله، همانطور که همه ما حق حضور در شبکههای اجتماعی را داریم سلبریتیها هم حق دارند در این فضا حضور و حق روایت توسط خودشان را داشته باشند.
آیا بازنمایی سلبریتیها در شبکههای اجتماعی واقعی است؟
مدیر مرکز آموزش و پژوهش همشهری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: سوال اینجاست که آیا سلبریتیها در بازنمایی از شخصیت خود صداقت به خرج میدهند؟ کدام یک از ما در روایت خود برای دیگران صادقیم که از آنها انتظار صداقت داشته باشیم؟ بویژه آنها که عدم صداقت برایشان منفعت مادی هم دارد. بنابراین هرچند که عدم صداقت غیراخلاقی است، اما در شبکههای اجتماعی میتوان آن را امری طبیعی به شمار آورد.
نمکدوست وجه غیرطبیعی حضور سلبریتیها در شبکههای اجتماعی را به این شرح بیان کرد: غیر طبیعی عبارتست از فاجعهای که در جامعه ما رخ میدهد. ما روزنامهنگارها در مواجهه با شبکههای اجتماعی شکست خوردیم و از مسئولیت خودمان که نزدیک شدن به حقیقت تا حدامکان و تسری آن به جامعه است، دست برداشتهایم.
این مدرس ارتباطات در بخش دیگری از سخنان خود حضور چهرهها در شبکههای اجتماعی را امری مثبت به شمار آورد و ادامه داد: محسن رضایی به عنوان یک چهره مشهور خود را در یکی از شبکههای اجتماعی بازنمایی کرد. شما در آن فضا میتوانید با او وارد بحث شوید و این اتفاق مهمی است. پیشتر میکروفن فقط جلوی او بود و یک طرفه حرف میزد و صحبتهای مخاطبان در میان نبود. این حق محسن رضایی است که در این فضا حضور داشته باشد.
ناقوس مرگ روزنامهنگاری سلبریتی
مریم سلیمی نیز در این نشست گفت: ما در شبکههای اجتماعی با دو گروه اینفلوئنسرها و سلبریتیها رو به رو هستیم. اینفلوئنسرها در فضای مجازی شناخته شده هستند و در اجتماع چهره مشهوری ندارند. زندگی عادی آنها از جنس زندگی فالوورهایشان است. تاثیر این افراد در سبک زندگی علاقهمندانشان بسیار مهم است و باید آن را بررسی کرد. در مقابل اما سلبریتیها در جهان واقعی هم مشهورند.
وی افزود: جریان روزنامهنگاری سلبریتی بر افراد مشهور تمرکز دارد. در قرن ۱۹ ما بیشتر با سلبریتیهای محلی روبهرو بودیم اما از دهه ۱۹۲۰ به بعد با آمدن رسانههای جمعی ابتدا سلبریتیها در سطح ملی و بعد در سطحی جهانی مشهور شدند. با مطرح شدن سلبریتیها در تلویزیون از ۱۹۸۶ به بعد سبک روزنامهنگاری خاصی درباره سلبریتیها بوجود آمد.
سلیمی ادامه داد: روزنامهنگاری سلبریتی مزایایی دربر دارد. به عنوان مثال این سبک از روزنامهنگاری فضایی را برای گفتمان درباره رفتار عمومی به نسبت رفتار فردی ایجاد میکند. در مقابل اما این سبک با چالشهایی هم بویژه در اخلاق روزنامهنگاری مواجه است.
این پژوهشگر حوزه ارتباطات همچنین به تاثیر ظهور شبکههای اجتماعی بر جریان روزنامهنگاری سلبریتی پرداخت و گفت: با آمدن رسانههای اجتماعی ناقوس مرگ برای روزنامهنگاری سلبریتی نواخته شد، چرا که سلبریتیها با استفاده از این فرصت خودشان در فضایی مخصوص به خود سعی میکنند تا برای مخاطبانشان به روایت از خود بپردازند.
سلیمی اضافه کرد: سلبریتیها اکنون خود به عنوان یک روزنامهنگار هرچند به صورتی غیرحرفهای عمل کرده و به نیاز مخاطبان خود پاسخ میدهند. البته در جریان روزنامه نگاری سلبریتی، این چهرهها پاسخگوتر بودند، اما در شبکههای اجتماعی چون خود به روایت خود میپردازند نکات منفی زندگیشان را بازتاب نمیدهند.
اینفلوئنسرها و اخبار گمراه کننده
سلیمی در بخش دیگری از سخنان خود به ارائه اخبار گمراه کننده از سوی اینفلوئنسرها اشاره کرد و ادامه داد: در پیرامون اخبار سلبریتیها چند اتفاق مهم رخ میدهد. یکی از آنها انتشار اخباری جعلی و گمراه کننده با اهداف مثبت و منفی است و دیگری استفاده از اخبار جعلی برای کلیک افراد است. در کشور خود ما مثلا در پس از زلزله کرمانشاه شایعه شد که ابراهیم تاتلیس خواننده معروف ترکیهایی با چند کامیون حاوی وسایل مورد نیاز زلزله زدهها برای کمک به کرمانشاه آمده است.
وی اضافه کرد: به طور کل شبکههای اجتماعی هرچند فضای منحصر به فردی به سلبریتیها داده و امکانات مهمی برای مواجهه مستقیم با مخاطبان برای آنها فراهم کرده، اما بازار شایعات را نیز داغتر کرده است.
این مدرس علوم ارتباطات همچنین کاربری رسانههای اجتماعی برای سلبریتیها را نیز در این موارد برشمرد: روایت شخصی، تصویری و نوشتاری از خود، برندسازی شخصی، تلاش برای تداوم بقا (عدم فراموشی)، در دسترس بودن، ارتباط تعاملی با طرفداران و هواداران، اطلاع یابی و نظرسنجی، ایفای نقش روابط عمومی، ایجاد نقش لیدری در حوزههای مختلف، معرفی تولیدات خودشان، کسب درآمد از تبلیغ و...
پولسازی میمها
احسان شاه قاسمی نیز در این نشست در ابتدای سخنان خود ابتدا به تعریف چند مفهوم ویژه در حوزه شبکههای اجتماعی پرداخت: یکی از مفاهیم مهم در حوزه شبکههای اجتماعی اصطلاح «میم» است. میم به فیلمهای کوتاهی میگویند که در آن افراد معصوم صحبت میکنند و بعد پخش میشود. مثل فیلم سجاد رضایی که چند وقت پیش در شبکههای اجتماعی در ایران مشهور شد. میمها بسیار عادی پخش میشوند و پخش کننده نمیداند که ممکن است فیلم او بارها دانلود شود. مهم این است که بسیاری میدانند باید روی میمها کار کرد چون ممکن است شانس پولسازی داشته باشند.
وی افزود: اصطلاح دیگر نفوذدار یا اینفلوئنسر است که معمولا آنها در حوزهای تخصص دارند که چندان اهمیتی ندارد. مثلا اینکه کجا غذا بخوریم واقعا چه اهمیتی دارد؟ اما در این میان نوجوانان که موتور محرکه این نفوذداران هستند به توصیههای آنها دامن میزنند. این طیف کارشان آگهی کردن است. در کشور ما این روش بسیار آسان است، اما در غرب اینگونه نیست. مثلا کارمندها نمیتوانند به این سمت بروند چون نباید از جای دیگری بجز دولت پول بگیرند.
شاه قاسمی ادامه داد: اصطلاح دیگر «میکرو سلبریتی» است. در فضای مجازی ابتدا به دخترانی که از اتاق شخصی و لحظات خصوصیشان فیلم گرفته و در فضای مجازی منتشر میکردند، میکرو سلبریتی میگفتند، اما بعدها این روند همه گیر شد و به همه کسانی که کارهای عجیب و غریب کرده و فیلم در شبکههای اجتماعی میگذارند این واژه را اطلاق میکنند. مثلا کسی در شبکههای اجتماعی به این مشهور است که با اطو کباب درست میکند. کودک سلبریتیها هم در این حوزه جای میگیرند، البته وقتی بزرگ شدند حق شکایت از پخش کنندگان فیلمهایشان را دارند.
این مدرس ارتباطات همچنین دیگر واژه مهم در این حوزه را به این شرح معرفی کرد: اصطلاح دیگر پابلیسیست یا نامورساز است و آن شخصیت فرصت طلبی است که مثلا تا میمی در فضای مجازی منتشر میشود به سراغ آن شخص آمده و روی او سرمایهگذاری میکند. این صنعت بسیار پولساز است.
شاه قاسمی گفت: اختراع ماشین بخار توسط جیمز وات در ساختار همه شئون جوامع تاثیر گذاشت. این اختراع سه کار برای رسانهها کرد: تا پیش از آن کاغذها با پنبه درست میشدند و این باعث شده بود تا هم ضخیم باشند و هم سنگین و گرانقیمت. موتور بخار باعث شد تا هم در اروپا و هم آمریکای شمالی که درخت فراوان داشتند بتوانند از درخت کاغذ ارزان تولید کنند. بنابراین قیمت روزنامه تا ۳۰ برابر کاهش پیدا کرد. همچنین قطارها شکل گرفته و ارتباط میان شهرها بهتر شد و روزنامهها قابلیت توزیع سراسری پیدا کردند. اختراع تلگراف هم مکمل این جریان شد و هنوز بسیاری آن را مهمتر از اینترنت میدانندو ژنراتورهای تلگرافها نیز با موتور بخار کار میکردند.
صنعت تخصص و فراغت را به همراه آورد
این مدرس ارتباطات در بخش دیگری از سخنان خود تاثیر موتوربخار بر ساختار جوامع را به این شرح بیان کرد: تا پیش از موتور بخار تخصص معنی نداشت و شما یا برده بودید یا ارباب. مساله ساعت کار نیز از اینجا بوجود آمد، چرا که عدهای تخصص نگهداری از این موتورها را داشتند و کارفرما ناچار بود به خواستههای انها تن در دهد. بنابراین صنعت باعث شد تا هم پول، هم وقت آزاد در طبقهای بوجود بیاید. ظهور وسایل ارتباطی نوین مانند تلگراف هم باعث شد تا اخبار از همه جا بیاید و اخبار سیاسی به حاشیه برود. اختراع سینما در این میان کار را تمام کرد. استودیوها بوجود آمدند که نیاز به بازیگر داشتند.
وی افزود: به زودی بسیاری متوجه شدند که مردم عادی و مخاطبان با بازیگران همذات پنداری میکنند. بازیگران توانستند قواعد را به نفع خود تغییر دهند. مخاطبان معمولا در یک رابطه فرااجتماعی با بازیگرها قرار دارند و رابطه آنها یک رابطه عاطفی یک طرفه است. اصولا به دلیل بحران معنویت در جوامع امروز دین جدید دین سلبریتیهاست و خدایان جدید سلبریتیها هستند که از قضا شباهت بسیاری هم به خدایان یونان باستان دارند. سلبریتیها نیز معمولا در جایی مانند المپ جمع شده و هرکاری که دلشان بخواهند انجام میدهند.
نظر شما