به گزارش خبرنگار مهر، ترجمه رمان ۴ جلدی «دیگری» نوشته یوکیتو آیاتسوجی بهتازگی در قالب عناوین مجموعه «رمانهای راحتخوان» توسط نشر پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شدهاند.
برای برقراری ارتباط بهتر با «رمان راحتخوان»، باید آن را راس سوم مثلثی دانست که دو ضلع دیگرش، «آنیمه» (انیمیشن ژاپنی) و «مانگا» (کمیک ژاپنی) هستند. رمانهای راحتخوان، میتوانند هر ژانر و مضمونی داشته باشند و ممکن است مناسب مخاطبان کودک یا بزرگسال باشند. ولی بههرحال نوعی فلسفه و مساله اخلاقی در آنها وجود دارد و البته خواندنشان برای مخاطب راحت است.
کتابهای مجموعه «دیگری» درباره اتفاقاتی هستند که ۲۶ سال پس از مرگ دانشآموز با استعدادی به نام میساکی رخ میدهند. میساکی دختری محبوب بوده که در مدرسه راهنمایی یومییاما تحصیل میکرده است. یوکیتو آیاتسوجی نویسنده اینمجموعه متولد سال ۱۹۶۰ است.
کتاب اول اینمجموعه، با محوریت شخصیت دانشآموزی به نام کویچی شروع میشود که به مدرسه یومییاما میآید و متوجه رفتار عجیب و غریب همشاگردیها و معلمهایش میشود. انگار همه اهالی مدرسه از چیزی مثل نفرین مرگ ترسیده باشند...
اینکتاب با ۲۳۹ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۸ هزار تومان منتشر شده است.
بخش اول رمان «چی؟... چرا؟» عنوان دارد که کتاب اول با آن آغاز میشود. در کتاب دوم، کویچی که دیگر وارد مدرسه شده، با دختری به نام میساکی روبرو میشود که همه اهالی مدرسه جوری با او رفتار میکنند که انگار وجود ندارد. حالا در کتاب دوم که ادامه کتاب اول است و با یک بخش «میانپرده» شروع میشود، کویچی باید بفهمد این دختر عجیب و غریب و مرموز کیست؟ آیا یک شبح است؟ یک دانشآموز است یا عروسکی نفرینشده؟
دومین کتاب «دیگری» هم با ۲۰۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۴ هزار تومان به چاپ رسیده است.
کتابهای اول و دوم اینمجموعه توسط احسان محمدزاده ترجمه شدهاند و کتابهای سوم و چهارم، بهطور مشترک توسط میلاد بابانژاد و الهه مرادی ترجمه شدهاند.
کتاب سوم، با بخش دوم رمان «چهجوری؟... چهکسی؟» شروع میشود. در اینکتاب، کویچی متوجه میشود که در مدرسه قتلهای مرموزی رخ میدهند. اینقتلها انگار به اتفاق ۲۶ سال پیش ارتباط دارند، انگار کلاس سوم، توسط یک شبح انتقامجو تسخیر شده باشد
اینکتاب هم با ۲۰۵ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۴ هزار تومان منتشر شده است.
در سه جلد اول کتاب، پایین صفحه آخر، جمله «ادامه دارد» درج شده اما در کتاب چهارم اینجمله به چشم نمیخورد بلکه عبارت «پایان» در آخرین صفحه اینجلد درج شده است.
در جلد چهارم، مرگهای مرموز کلاس سوم مدرسه یومییاما هر روز فجیعتر و بدتر میشوند. سوالی که وجود دارد، این است که آیا کویچی و میساکی میتوانند با واقعیت تلخ و دلهرهآور این مرگها روبرو بشوند یا خیر؟
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
بعد از افتادن از طبقه دوم... او توانسته بود جان سالم به در ببرد. اما این به چه معنا بود، یعنی آکازاوا... مرده بود؟ یا او کارش را تمام کرده بود؟
یک پایش را روی زمین میکشید و شانه مخالفش افتاده بود و تصویر وحشتناکی از او ساخته بود...
داشت با تمام توان به سمت من میآمد. از میان دودی که بلند بود و شعلههای سرخی که مجتمع را در بر گرفته بود، راه رفتن و حرکتش بیشتر شبیه مردههای از گور برخاسته بود.
داشت مستقیم به سمتم میآمد. چندمتری بیشتر بینمان فاصله نبود. واقعا چاقویی در دست راستش داشت. در کثافتی که صورتش را پوشانده بود دو چشمش برق میزد. لحظهای بعد، مو به تنم سیخ شد و بدنم از ترس عرق کرد.
بارها و بارها موقع خواندن کتابها این صحنهها را تصور کرده بودم حتی در فیلمها دیده بودمشان... اما هیچوقت اینقدر واقعی نبودند. نه حتی برای یک بار هم که شده. حداقل این شکلی نبودند...
... چشمان دیوانه. چشمان کسی که کاملا عقل و هوشش را از دست داده است.
با چشمان آقای کوبودرا که سر کلاس گردن خودش را بریده بود فرق داشت. چشمان آقای کوبودرا خالی بودند. حداقلش این بود که اینقدر ترسناک و تهدیدآمیز نبودند.
اما این چشمها...
خیره من را نگاه میکردند.
اینکتاب با ۱۸۳ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما