به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «شجاعت خوشبخت‌بودن (کلید خوشبختی و خوشحالی حقیقی در دست خود ماست)» نوشته ایچیرو کیشیمی و فومیتاکه کوگا به‌تازگی با ترجمه علی‌اکبر عبدالرشیدی توسط نشر گویا منتشر و راهی بازار نشر شده است.
از این‌نویسنده، کتاب «شجاعت منفور بودن (چگونه خود را رها کنید و به سعادت واقعی دست یابید)» هم با ترجمه علی سلامی توسط همین‌ناشر چاپ شده است. ایچیرو کیشیمی نویسنده این‌دو کتاب، فیلسوفی ژاپنی و پیرو مکتب روانشناسی آدلر، روانشناس اتریشی است. آدلر را به‌عنوان بنیان‌گذار مکتب روانشناسی فردی می‌شناسند. ایچیرو کیشیمی علاوه بر فلسفه، مطالعات روانشناسی هم داشته و مترجم متون روانشناسی به زبان ژاپنی است. فومیتاکه کوگا هم که در حکم دستیار کیشیمی در تولید این‌دوکتاب همکاری داشته، نویسنده و یکی از شارحان روانشناسی آدلر است.
کتاب «شجاعت خوشبخت‌بودن» برای اولین‌بار در سال ۲۰۱۹ چاپ شد و نویسندگانش، پیرو نظریه آدلر هستند که به‌نام نظریه شخصیت هم شناخته می‌شود. آدلر معتقد است انسان با عقده حقارت متولد می‌شود و بسیاری از مشکلات زندگی‌اش هم به‌خاطر همین عقده است. بنابراین اگر بخواهد مسیر تکامل شخصیتی را طی کند باید بر عقده حقارتش غلبه کند. آدلر هم‌عصر زیگموند فروید پدر علم روانشناسی بود اما شاید به‌دلیل خصومتی که فروید با او داشت، به‌اندازه فروید مشهور نشد. به‌هرحال، دو نویسنده کتاب «شجاعت خوشبخت‌بودن» نظریه‌های فروید و آدلر را در تقابل با یکدیگر قرار داده‌اند. آنها گفتمان سبب‌شناسی و نظریه علت و معلولی فروید را در تقابل با نظریه حکمت علل غایی یا پایان‌شناسی آدلر می‌دانند.
مطالب این‌کتاب هم مانند «شجاعت منفور بودن» در قالب گفتگو نوشته شده‌اند. در این‌کتاب، یک فیلسوف، مشغول گفتگو با یک دانشجو است و بحث‌شان هم سر موضوعاتی چون تعلیم و تربیت، احترام، عشق، ازدواج، شادمانی و خوشبختی است. مولفان کتاب، آن را برای کسانی نوشته‌اند که درگیر پریشان‌حالی‌اند یا سر دوراهی‌های گیج‌کننده زندگی سرگردان مانده‌اند.
این‌کتاب ۵ قسمت یا ۵ فصل اصلی دارد که برخی از عناوین مندرج در آنها، به این‌ترتیب است: احترام یعنی دیدن فرد به همان شکل که هست، چرا بعضی‌ها تغییر نمی‌کنند؟، هدف از رفتار شریرانه چیست؟، بیماری جامعه، چندتا دوست نزدیک دارید؟ مردم از عشق واهمه دارند، همه شغل‌ها قابل احترام‌اند و ... . پیش از شروع قسمت‌های پنج‌گانه کتاب هم سه مطلب «درباره نویسندگان و کتاب»، «آلفرد آدلر کیست؟» و «سرآغاز» درج شده است.
در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:
جوان: دیگر اینکه تشویق و تحسین هم خوب نیست. تحسین و تشویق باعث افزایش رقابت می‌شود و در بچه شیوه‌ای از زندگی و نوعی جهان‌بینی را نهادینه می‌کند که با خود فکر کند «دیگران دشمن هستند.»
فیلسوف: درست است.
جوان: مضافا اینکه، تشویق و توبیخ، یا به زبان دیگر پاداش و تنبیه، مانعی بر سر راه اعتماد به نفس و خوداتکایی بچه‌ها قرار می‌گیرد. زیرا پاداش و تنبیه وسیله‌ای برای کنترل‌کردن بچه‌هاست. کسی که به این روش‌ها متکی باشد جایی در درون خود از خوداتکایی بچه وحشت دارد.
فیلسوف: آنها می‌خواهند بچه برای همیشه بچه باشد و بچه بماند. در نتیجه از پاداش و تنبیه استفاده می‌کنند تا بچه‌ها را تحت انقیاد و کنترل خود حفظ کنند. معلم‌ها این بهانه را مطرح می‌کنند که «من این کار را به خاطر تو انجام می‌دهم» یا اینکه «این کار را به این خاطر انجام می‌دهم که نگران تو هستم» تا به این ترتیب بچه در همان بچگی باقی بماند. این رفتار از سوی بزرگ‌ترها فاقد هر نوع احترامی است و نمی‌تواند به ایجاد رابطه خوبی بینجامد.
این‌کتاب با ۳۰۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۹ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما