به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فریدریش نیچه» نوشته مارتین جی. نیوهاوس بهتازگی با ترجمه خشایار دیهیمی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است.
اینکتاب، یازدهمین عنوان از مجموعه «نسل قلم» است که اینناشر چاپ میکند. این مجموعه و عناویناش برای اولینبار ۲۵ سال پیش منتشر شدند و بنیان آن توسط خشایار دیهیمی، آرمان امید، بهرام داوری و حسن ملکی دیگر گذاشته شد.
چاپ دوباره «نسل قلم»، بهمنماه ۹۷ توسط نشر نو کلید خورد و ۵ عنوان اولش راهی بازار نشر شدند. این مجموعه و عناویناش برای اولینبار ۲۵ سال پیش منتشر شدند و بنیان آن توسط خشایار دیهیمی، آرمان امید، بهرام داوری و حسن ملکی دیگر گذاشته شد. کتابهای «نسل قلم» زندگینامه نویسندگان را در بر نمیگیرند بلکه شرح و تفسیر و نقد آثار و اندیشههای نویسندگان مورد نظر اند. این کتابها به تعبیر دبیر مجموعه پیش رو، نقطه شروع خوبی برای مخاطبانی هستند که در پی پیدا کردن راهی برای ورود به مضامین و اندیشههای این نویسندگان هستند.
«هرمان ملویل»، «جورج اورول»، «پابلو نرودا»، «آنا آخماتوا»، «کارلوس فوئنتس»، «ارنست همینگوی» و «سورن کییر کگور»، «دی.ایچ.لارنس»، «ژان ژاک روسو» و «تی.اس.الیوت» کتابهایی هستند که در پروژه چاپ دوباره اینمجموعه منتشر شدهاند. بهاینترتیب «فردریش نیچه» یازدهمین کتاب اینمجموعه است.
نسخه اصلی کتاب «فردریش نیچه» سال ۱۹۸۵ توسط انتشارات پسران چارلز اسکریبنر در نیویورک چاپ شده و اولینچاپ ترجمهاش هم مربوط به سال ۱۳۷۶ است. فردریش نیچه، فیلسوف آلمانی سال ۱۸۴۴ در خانه کشیش بخش روکن، شهری در ایالت ساکسونی کشور پروس متولد شد. پدر او کشیشی لوتری بود و مادرش نیز از نظر خانوادگی، ریشههای مذهبی محکمی داشت. اما جالب است که نیچه همانفیلسوفی است که جمله معروف «خدا مرده است» را وارد عالم فلسفه کرده است. میل بیباکانه اینفیلسوف برای کشف حقیقت و دشمنیاش با مذهب، دقیقا ریشه از همین مقدمات مذهبی و خانوادهاش داشت.
مرگ پدر نیچه در کودکی او، یکی از ضربات مهم و تاثیرگذار به زندگی اینفیلسوف محسوب میشود. او در سال ۱۸۶۴ بهطور علنی از مذهب برید؛ یعنی زمانیکه به بُن رفت تا در دانشگاه، رشته الاهیات و زبانشناسی بخواند.
نیچه در سالهای پایانی عمر دچار بیماری روانی شد.
کتاب پیشرو به معرفی خلاصهوار ایناندیشمند آلمانی و فلسفهاش اختصاص دارد.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
در اینجا نیچه گام بزرگی ورای آنچه در زایش تراژدی درباره حقیقت گفته بود برمیدارد. در زایش تراژدی او از امکان یگانه هنرمند برای دستیابی به حقیقت سخن به میان آورده بود و در چندین نوبت تکرار کرده بود که زندگی را فقط هنر میتواند توجیه کند. اما در کتاب در باب فواید و مضّار تاریخ او میان بینش هنرمند و دیگر حقایقی که احتمالا معتبرتر و ارزشمندتر هستند تمیز قائل میشود: «بدینسان انسان تار خود را به گرد گذشته میتند و آن را تابع خود میکند، و بدینسان میل به هنر که در وجود اوست به بیان درمیآید _ اما نه میل او به حقیقت و عدالت. عینیّت و عدالت هیچ ربطی به یکدیگر ندارند.» بازمیگردیم به دلبستگی نیچه به عدالت و کشف میکنیم که عدالت نوع خاصی از حقیقت است. در این نوشته آن کسی که «احترامانگیزترین نمونه نوع انسان» توصیف میشود، انسان عادل است نه انسان هنرمند. نیچه مینویسد: «هیچکس بیش از آن کسی که انگیزش و نیروی عملی به عدالت را دارد شایسته احترام ما نیست.» او چیز زیادی درباره منشا این انگیزش به ما نمیگوید، و هنوز نظریهای هم درباره تاثیر فرد عادل بر نوع انسان نپرداخته است، اما فعلا به این نتیجه رسیده است که پاسخ چنین سوالاتی را نمیتوان در قلمرو زیباییشناسی جستجو کرد.
اینکتاب با ۱۱۴ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۱۸ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما