۸ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۱۴

توسط انتشارات شهید کاظمی؛

خاطراتِ‌ناگفته مادر سه‌شهید منتشر شد/جنگ هنوز ادامه دارد

خاطراتِ‌ناگفته مادر سه‌شهید منتشر شد/جنگ هنوز ادامه دارد

کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» شامل خاطراتِ‌ناگفته فروغ منهی مادر شهیدان خالقی‌پور نوشته زینب عرفانیان توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «درگاه این خانه بوسیدنی است» شامل خاطراتِ‌ناگفته فروغ منهی، مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی‌پور نوشته زینب عرفانیان به‌تازگی همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شده است.

مادران شهدا همواره به عنوان نمادهای ایثار، گذشت و الگوهای صبر برای سایر افراد جامعه محسوب می‌شوند. آن‌ها با تقدیم فرزندان خود اجازه ندادند تا دشمنان از موقعیت‌های موجود به نفع خود استفاده کنند، مادر شهیدان خالقی پور یکی از مادران نمونه زنجانی است که علاوه بر تقدیم سه فرزند خود، افتخاری همسری جانباز دوران دفاع مقدس را دارد.

اولین شهید این‌خانواده شهید داود خالقی‌پور، متولد ۱۳۴۴ است که در سال ۱۳۶۲ طی عملیات خیبر در جزیره مجنون به فیض شهادت نائل آمد. دو شهید دیگر این خانواده نیز رسول و علیرضا متولدین ۱۳۴۶ و ۱۳۵۰ بودند که به طور همزمان در سال ۱۳۶۷ در منطقه شلمچه، عملیات پاسگاه زید در آغوش یکدیگر به فیض شهادت نائل آمدند. فروغ منهی، مادر این‌شهیدان با صبر و پایداری راه فرزندان خود را ادامه می‌دهد. مادری که هنوز هم مثل ایام هشت سال دفاع مقدس، با اقتدار و محکم صحبت می‌کند و می‌گوید هنوز دفاع تمام نشده و جنگ با دشمن تا ظهور مام زمان (عج) ادامه دارد.

«درگاه این خانه بوسیدنی است» دربرگیرنده خاطرات مادری است که ناگفته‌های زیادی دارد؛ مادری که روزهای جوانی‌اش به داغ جگرگوشه‌هایش گذشت و خم به ابرو نیاورد. شیرزنی توصیف نشدنی که در صفحات این کتاب فقط گوشه‌هایی از صبر زینب‌گونه‌اش به تصویر کشیده شده است. از روزهای جوانی‌اش تا روزهایی که کنار بچه‌هایش بود و به سرعت برق و باد گذشتند. روزهایی که از زنجان به نازی‌آباد تهران آمد و در این شهر و خانه غریب بود و حالا بعد از ۵۰سال در هر جایی جز این خانه و محل، غریب است و دلش پر می‌کشد برای خانه و کوچه‌شان. کوچه‌ای که حالا اسمش شده ‌است: «کوچه شهید داوود خالقی‌پور».

در بخشی از این‌کتاب آمده است:

«کنار تابوت زانو زدم. پوستش از شیمیایی ملتهب و تن سفیدش پر از دانه‌های ریز قرمز بود. مثل وقتی که سرخک گرفت. به پوستش دست کشیدم. زخم ترکش‌های زبر. چقدر حرف برای گفتن داشتم. به صورتش دست کشیدم. سرمای تنش در جانم خزید. چرا قدر پسرم را ندانستم؟ تا چشم بر هم زدم، از پیشمان رفت. من ماندم و حسرتی که دلم را می‌سوزاند. دستش را در دستم گرفتم. موهایش را نوازش کردم. صورتم را نزدیکش می‌بردم و عقب می‌آوردم. حرف می‌زدم و گریه می‌کردم. ساکت می‌شدم و نگاهش می‌کردم. می‌بوییدم و می‌بوسیدمش. همة تنش را لمس کردم. ذره‌ذرة داوود را به خاطر می‌سپردم.»

این‌کتاب با ۲۴۰ صفحه و قیمت ۲۵ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.

کد خبر 5106756

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha