۲۳ دی ۱۳۹۹، ۸:۴۹

توسط نشر برج؛

ترجمه حسینی‌زاد از «عدالتِ» دورنمات چاپ شد

ترجمه حسینی‌زاد از «عدالتِ» دورنمات چاپ شد

رمان «عدالت» نوشته فردریش دورنمات با ترجمه محمود حسینی‌زاد توسط نشر برج منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر،‌ رمان «عدالت» نوشته فردریش دورنمات به‌تازگی با ترجمه محمود حسینی‌زاد توسط نشر برج منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب مدتی پس از چاپ اول، با چاپ دوم به بازار عرضه شده است.

فردریش دورنمات نویسنده سوئیسی، با آثاری پلیسی مثل «قول»، «سوءظن» و «قاضی و جلادش» و نمایشنامه‌هایی مثل «ملاقات بانوی سالخورده»، «رمولوس کبیر»، «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» و ... در ایران و جهان شناخته می‌شود. او رمان «عدالت»‌ را براساس واقعیت و شخصیت‌های واقعی ننوشته است. بلکه اسامی، شخصیت‌ها، اماکن و داستان همه توسط قوه تخیل دورنمات خلق شده‌اند و او هر مشابهت با رویدادهای واقعی، اماکن و شخصیت‌های زنده یا مرده را در زمان چاپ کتابش اتفاقی دانسته است.

دورنمات نوشتن رمان «عدالت» را سال ۱۹۵۷ آغاز کرد و به قول خودش تصور می‌کرده طی چندماه نگارش این‌اثر را به پایان می‌رساند. اما نوشتن «فرانک پنجم» مانع این‌کار می‌شود و دفعات بعد هم تلاش‌هایی در این‌زمینه انجام داد که ناکام ماندند. دورنمات در نهایت، سال ۱۹۸۵ که می‌خواست «عدالت» را به پیشنهاد یکی از دوستانش، به‌طور نیمه‌تمام چاپ کند، آن را بازنویسی و چاپ کرد.

رمان پیش رو در ۳ فصل نوشته شده و در داستانش، شخصیتی به‌نام دکتر ایزاک کوهلر نماینده سابق مجلس ایالتی و سیاست‌مدار مشهور، وارد رستوران پرازدحام دُتئاتر در زوریخ می‌شود و بدون آن‌که سلام کند، روِلوری را از جیب خود بیرون‌ آورده و با آن به پروفسور وینتر عضو انجمن قلم شلیک می‌کند. کوهلر، وینتر را مقابل چشم ده‌ها شاید به قتل می‌رساند و سپس با خون‌سردی خود را تحویل پلیس می‌دهد. در ضمن وکیل لاابالی و بی‌اعتباری به اسم اشپت را هم برای نشان‌دادن زاویای دیگر قتل استخدام می‌کند.

طرح یک‌خطی دورنمات در این‌رمان، از این‌قرار است که «عدالت فقط با انجام جنایت است که می‌تواند دوباره برقرار شود.»

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

حالا از طبقه پایین صدای دعاخواندن می‌آمد. رئیس گفت «ببینین اشپت، شما گرفتار موقعیتی نه‌چندان خوشایند شدین. نمی‌خوام چیزی درباره شخصیت محترمی مثل لاکی بگم، یا اصلا درباره دخترک بیچاره‌ای که اینجا بود. اینکه چنین‌چیزهایی هست از نظر کلی اشکالِ این دو نفر نیست، ولی اینکه شما به‌عنوان وکیل زیرچراغی‌ها تا کجا خواهید رفت، حسابش جداست. لابد اطلاع دارین که به‌زودی کمیسیون نظارت علیه شما اقدام می‌کنه. کمیسیون اصلا مخالف وکیلی نیست که از کار برای این آدم‌ها درآمد داره، ولی خیلی مخالف وکیلیه که هیچ درآمدی نداره. آبروی صنفی شوخی‌بردار نیست.

«خب؟»

رئیس ادامه داد «اشپت، شما قبلا از من پرسیدی که چرا بازی رو ول کردم...»

و در همین حال یکی از آن سیگار برگ‌های کلفتش را روشن کرد، به‌دقت، بدون کمترین لرزش دست. «در برابر شما اعتراف می‌کنم که به نظر من هم کوهلرِ سال‌خورده مقصره، تمام اتفاق‌هایی هم که افتاده یک کمدیه که کاش می‌تونستم جلوش رو بگیرم، ولی مدرکی ندارم. شما در این‌مورد به جایی رسیدین؟»

گفتم «نه.»

دوباره پرسید «واقعا نه؟»

برای بار دوم جواب منفی دادم.

این‌کتاب با ۲۰۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۸ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 5120030

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha