به گزارش خبرنگار مهر، ترجمه چهار کتاب «سفرهای مارکوپولو»، «جزیره گنج»، «هایدی» و «شاهزادههای پرنده» بهتازگی در قالب مجموعه «کتابهای طلایی» توسط نشر نو بازنشر و راهی کتابفروشیها شدهاند.
«اردک سحرآمیز»، «کفش بلورین»، «نهنگ سفید»، «فندقشکن»، «پشه بینیدراز»، «آرتورشاه و دلاوران میزگرد»، «سندباد بحری» و «اولیس و غول یکچشم» عناوین هشتکتابی هستند که پیشتر در قالب بازنشر اینمجموعه منتشر و راهی بازار نشر شدند.
محمدرضا جعفری در دهه ۴۰ بهعنوان مترجم، کتابهای طلایی را برای گروه سنی نوجوان ترجمه کرد که در داستانهایش، مطالب آموزنده درباره زندگی نهفته بود. حالا پس از گذشت بیش از ۵۰ سال، اینکتابها دوباره چاپ شدهاند. جعفری پس از آموختن زبان انگلیسی، داستانهای «کتابهای طلایی» را ترجمه کرد و در توضیح درباره اینکتابها میگوید نظیر برخی از اینقصه، بین قصههای ایرانی هم دیده میشود و نویسندگان قصهها، انشای خود را با معلومات کودکان در سنین مختلف منطبق کردهاند.
مقدمه و توضیحی که جعفری برای اینمجموعه نوشته مربوط به فروردین سال ۴۲ است که در نسخه بازچاپ اینمجموعه هم چاپ شده است. مجموعه کتابهای طلایی بناست ۶۶ عنوان قصه را در بر بگیرد. جعفری در مقدمه جدیدی که سال ۹۸ برای اینمجموعه نوشته میگوید کتابهای آن، مطالب آموزندهای درباره زندگی دارند و به همیندلیل هیچوقت نمیمیرند. داستان برای بچهها نوشتهای بیجان نیست بلکه در خیال آنها جان میگیرد و با آنها زندگی میکند.
«سفرهای مارکوپولو» توسط محمدرضا جعفری ترجمه شده و ابتدای کتاب، پیش از شروع داستانش نوشته شده است: «آنچه از مارکوپولو برای ما به جا مانده است، سفرنامه اوست که مانند تصویری روشن زندگی مردم مشرقزمین را برایمان به تصویر میکشد. همین کتاب باعث شده است که تاریخ برای همیشه او را یکی از برجستهترین جهانگردان جهان بشناسد.»
مارکوپولو سال ۱۲۵۴ میلادی در شهر ونیز متولد شد. آنزمان جهانگردی بسیار خطرناک و مشکل بود. بههمیندلیل مردم اروپا از مردم دیگر نقاط دنیا، اطلاعات کمی داشتند. پدر مارکو، مردی بهنام نیکولو و یکتاجر بود که در بازگشت از سفرهای تجاری خود، قصههای جذابی از کشورهای مختلف دنیا برای پسرش تعریف میکرد. وقتی مارکو ۱۷ ساله شد، پدر و عمویش تصمیم گرفتند او را هم همراه خود به سفر تجاری ببرند و اینگونه، جهانگردی مارکوپولو شروع شد.
کتاب پیش رو، داستان خلاصه سفرهای مارکوپولو و جهانگردیهای او را شامل میشود که به شرق و ایران هم سفر کرد و در سفرنامه خود به اینمساله و اتفاقات و مردمی که در ایران دیده، اشاره کرده است.
اینکتاب با ۴۰ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.
کتاب دهم مجموعه «کتابهای طلایی»، «جزیره گنج» است که اینعنوان مجموعه هم توسط محمدرضا جعفری ترجمه شده است. جزیره گنج، یکرمان ماجراجویانه و کلاسیک است که سال ۱۸۸۳ به قلم رابرت لویی استیونسن نویسنده اسکاتلندی نوشته و منتشر شد. از اینداستان، اقتباسهای تصویری و داستانی مختلفی شده و قصهاش درباره گنج مرموزی است که در یکجزیره مخفی شده و عدهای ملوان و دریانورد دنبال کشف آن هستند.
نسخه خلاصهای که از جزیره گنج در کتابهای طلایی چاپ شده، ۱۸ بخش دارد که عناوینش بهترتیب عبارتاند از: کاپیتان پیر دریا، سگ سیاه، صندوقچه، نقشه، کشتی هیسپانیولا، سفر، حوادث جزیره، سرگذشت بنگان، سرگذشت جیم، سرگذشت دکتر، پرچم صلح، حمله، ماجرای دریایی جیم، جیم فرمان میدهد، قرارگاه دشمن، جستجوی گنج، توضیحات دکتر، پایان ماجرا.
اینکتاب هم با ۴۸ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.
«هایدی» هم داستان معروفی است که بچههای قدیم، در دهههای پیش، انیمیشن آن را از تلویزیون دیدهاند. اینرمان سوئیسی نوشته زن نویسندهای بهنام یوهانا اشپیری و درباره زندگی دختر نوجوانی بهنام هایدی است که در کوههای آلپ با پدربزرگش زندگی میکند. «هایدی» سال ۱۸۸۰ منتشر شد و بارها توسط مترجمان مختلف به فارسی ترجمه شده است.
ترجمه نسخهای از هایدی هم که در قالب مجموعه «کتابهای طلایی» منتشر شده، توسط محمدرضا جعفری انجام شده اما کتاب پیشرو، بهجز هایدی، سهداستان دیگر را با عناوین «چرخ جادو»، «نان غم» و «خرگوشی که گرگ را کشت» را هم از یوهانا اشپیری شامل میشود.
اینکتاب با ۳۲ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.
دوازدهمین کتاب بازنشرشده مجموعه «کتابهای طلایی» هم «شاهزادههای پرنده» با ترجمه محمدرضا جعفری است که دو داستان «شاهزادههای پرنده» و «زیگفرید و هاندا» را شامل میشود.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
تمامشب را فرشتهها از او مواظبت میکردند تا مبادا حیوانات وحشی نزدیکش بروند و آسیبی به او برسانند.
روز بعد الیزا دوباره به راه افتاد و در راه پیرزنی را دید. پیرزن مقداری غذا به او داد. وقتی که الیزا مشغول غذا خوردن بود، پیرزن از او پرسید: «توی این جنگل به این بزرگی چهکار میکنی؟»
الیزا جواب داد: «دنبال ده برادرم میگردم. آیا شما ندیدید که ده شاهزاده سوار بر اسب از جنگل بگذرند؟»
پیرزن گفت: «ده شاهزاده؟ نه، ندیدهام. اما امروز صبح ده پرنده سفیدبال دیدم که شاید همان ده شاهزاده باشند چون علامت طلاییرنگی شبیه به تاج بر سر داشتند. من آنها را نزدیک رودخانه دیدم.»
اینکتاب هم با ۳۲ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان به چاپ رسیده است.
نظر شما