به گزارش خبرنگار مهر، یکی از آثاری که بعد از پخش در روز جهانی قدس و آغاز جنگ ۱۲ روزه غزه در رسانه ملی پخش شد فیلم کوتاه «پیش از بهشت» به کارگردانی احمد حیدریان بود که در باشگاه فیلم سوره تولید شده و توانست نظر مثبتی از مخاطبان برانگیزد.
احمد حیدریان فارغالتحصیل فیلمنامه نویسی از دانشگاه هنر تهران است و علاوه بر حضور در گروه نویسندگان فیلم سینمایی «مصلحت»، در کارنامه او نویسندگی آثار کوتاهی از جمله «اونا»، «آب هرگز نمیمیرد»، «دوبنده»، «ماموریت غیر ممکن» و… دیده میشود.
او مسیر حرفه ایاش را در باشگاه فیلم سوره دنبال کرده و در این مسیر جوایزی مانند دیپلم افتخار بهترین کارگردانی از جشنواره بینالمللی ۱۰۰، بهترین فیلمنامه فیلم کوتاه از جشنواره عمار و… را کسب کرده است.
به بهانه پخش فیلم کوتاه «پیش از بهشت» و همزمانی آن با اتفاقات اخیر در غزه با احمد حیدریان، نویسنده و کارگردان این کار به گفتگو نشستیم.
*ایده اصلی کار که به سراغ شکلگیری رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۴۸ رفتید از کجا بود؟
ایدهی اصلی کار برای دو سال پیش بود که نقاشی یک دختر و پسری روی دیوار است و یک نقاش میخواهد دیوار را رنگ کند اما پسر سعی میکند دختر را نجات دهد اما با رنگ کردن دیوار هر دو از بین میروند. اما کم کم به این نتیجه رسیدم که میتوانم به این ایده با مضمون مسئله فلسطین برسم که در نهایت در اتاق فکری که با تیم تولید داشتیم به این ایده رسیدیم.
*روند تولید این اثر به چه صورت بود؟
قرار بود این کار یک سال پیش تولید شود و با دو کارگردان پیش برود یعنی من و محمد پایدار از کارگردانهای باشگاه فیلم سوره، اما در این حین پروژه سینمایی «مصلحت» شروع شد و من درگیر آن کار شدم تا اینکه مجدد از بهمن پارسال به دنبال کارهای پیش تولید این تیزر رفتیم و تصویربرداری آن تا قبل از عید تمام شد و در روز قدس هم روی آنتن رفت.
*زبان فیلم شما در واقع بینالمللی است و این بی دیالوگ بودن به این اثر کمک کرده است که صرفاً برای مردم ایران فهم نشود آیا تعمدی وجود داشته است؟
قصه و داستان در این اثر طوری بود که نیازی به دیالوگ نداشت. حتی برای پلان آخر شکلهای دیگری را در ذهن داشتیم. آنچه که در ذهن خودم بود به این صورت بود که در داستان یک زن و شوهر اسرائیلی حضور داشته باشند اما به خاطر برخی محدودیتها ترجیح دادیم به صورتی که الان در فیلم هست، دکوپاژ کنیم.
*برای ساخت این تیزر فرهنگی چقدر از کارهایی که قبلاً با موضوع فلسطین ساخته شده بودند وام گرفتید؟
یکی از فیلمهایی که دیدم «بازمانده» سیف الله داد بود که خیلی دوستش داشتم و برای طراحی صحنه این تیزر از بازمانده ایده گرفتم چرا که خودم از سال ۱۹۴۸ و اتفاقات آن هیچ شناختی نداشتم و بازمانده مرجع اصلی من در شناخت آن دوران و اتمسفر آنجا بود.
*چرا از فرم انیمیشن-رئال استفاده کردید؟
میتوانست فرم کار صرفاً انیمیشن باشد، اما قالب رئال انیمیشن برای من به عنوان فیلمساز جدیدتر و جذابتر بود و طبیعتاً این فرم برای من چالش برانگیز بود.
ایده کشته شدن پسر و دختر در انتهای فیلم را از صحنه شهادت محمد الدوره کودک فلسطینی برگرفتم *کمی هم درباره پایان بندی فیلم و قطره خونی که از کنار میخ میچکد توضیح دهید.
خونی که در انتهای کار میچکد، نمادی از تمام موجوداتی است که در فیلم میبینیم، ولی ایده کشته شدن پسر و دختر در انتهای فیلم را از صحنه شهادت محمد الدوره کودک فلسطینی برگرفتم که از ترس سربازان اسرائیلی پشت پدر خود مخفی شده بود و در آخر هم پدرش به شهادت رسید. در واقع «پیش از بهشت» ادای دین من به این پدر و پسر بود.
تعاملتان با کارگردان هنری کار چگونه بود؟
صادق لطفی زاده بخش انیمیشن کار را بر عهده داشت و از طرف تهیه کننده کار به من معرفی شد و من چون فیلم «منطقه پرواز ممنوع» از او را دیده بودم، فکر کردم که میتواند آنچه که در ذهن من است به درستی به اجرا کند. در گفتگوها هم به یک ایده مشترک رسیدیم و آقای لطفی زاده هم دقیقاً اجرا میکرد. هرچند در حین تولید هم آقای لطفی زاده کرونا گرفت اما نهایتاً خودش را رساند و حضورش به ارتقای کیفی پروژه کمک کرد.
*چرا در این فیلم کوتاه از رنگ سبز برای نقاشی دیوار استفاده کردید؟
بیشترین سوال این بود که چرا رنگ سبز؟ چرا آبی اسرائیلی یا سیاه نه؟ به این رنگها همه فکر کردهام این خیلی عاقلانه نیست که دیوار خانهات را سیاه کنی. حتی سفاک ترین آدمها هم شاید دیوار خانه شان را سیاه نکنند. هرچند فیلم من نمادین است اما قاعدتاً باید یک سری منطقها هم در آن رعایت شود. به آبی اسرائیلی هم فکر کردم اما در خروجی تصویر رنگ سرمهای در میآمد.
در رابطه با انتخاب رنگ سبز دو نکته وجود دارد که رنگ سبز رنگ زندگی است. اما این زیبایی و سرزندگی را بر پایه از بین بردن خانوادههای فلسطینی و بر پایه ظلم بنا کردهاند که در تضاد است یعنی آن سرزندگی و آن مظلومیت یک تضاد دارد و نکته دوم اینکه در پلان آخر قرمزی خونی که از میخ میچکد با رنگ سبز مکمل است. یا خیلیها از من میپرسند که چرا در کار شما حماسه وجود ندارد؟
*برخی هم درباره پایان بندی کار اشکال میکردند که چرا در پلان آخر حماسه نمیبینیم؟
بله، بعضی از من سئوال میکردند که چرا بعد از چکه کردن خون، دیوار ترک نمیخورد؟ از نظر من هر درامی اساس خودش را دارد، من داستان تراژدی نوشتم. این خونی که در پلان آخر وجود دارد آه دل مخاطب را بر میانگیزد که تاثیر خودش را درباره قساوت و سنگدلی صهیونیستها میگذارد. اقتضای این فیلم حماسه نیست بلکه تراژدی است و اتفاقاً محو شدن و مظلومیت این پسر و دختر تاثیر خودش را میگذارد نه یک اتفاق حماسی در برابر صهیونیستها.
*به نظر شما چه طور میتوان با موضوع فلسطین آثاری ساخت که بر افکار عمومی جهان تاثیر بیشتری داشته باشد؟
به نظرم رسانه مسئله مهمی است و در هر حوزهای اگر اثرهای کوتاه بسازیم تاثیر میگذارد. حالا ممکن است تاثیر مثبت بگذارد یا کارهای این چنینی آنقدر ساخته و تکرار شود تا مخاطب خسته شود و تاثیر منفی بگذارد. من فکر میکنم به تعداد آثار و مقدار و نحوه پخش بستگی دارد که اینها همه فرمول درهم تنیده ای است که بر تاثیر گذاری روی مخاطب هم ارتباط دارد.
*در ارتباط با پخش جهانی اثر هم فکر کردهاید؟
بله. حتی قبل از انتشار این کار دوست داشتم ابتدا در جشنوارههای مختلف خارجی شرکت داده شود و بعد در رسانههای مختلف منتشر شود؛ اما خب انتظار صاحبان اثر این بود که در روز قدس روی آنتن تلویزیون برود. هرچند به خاطر پخش فیلم، برخی جشنوارهها را از دست دادهایم، اما به نظرم این فیلم هنوز هم پتانسیل پخش جهانی و حضور بینالمللی را دارد.
نظر شما