به گزارش خبرنگار مهر، رمان نوجوان «کمی تا قسمتی معمولی» نوشته باربارا دی بهتازگی با ترجمه محبوبه نجفخانی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب دویست و سی و پجمین عنوان «رمان نوجوان» است که اینناشر چاپ میکند.
باربارا دی نویسنده اینکتاب دارای مدرک کارشناسی رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه یِیل و دانشجوی نیمهکاره رشته حقوق از دانشگاه شیکاگو است. او تحصیل در رشته حقوق را رها و ازدواج کرد. از وقتی هم فرزندش به سن مدرسه رسید، نوشتن داستان برای نوجوانان را شروع کرد. او ۱۱ کتاب برای نوجوانان در کارنامه دارد و جوایزی را هم بهخاطرشان به دست آورده است. او با همسر و سهفرزندش در نیویورک زندگی میکند.
کتاب «کمی تا قسمتی معمولی»، در سال ۲۰۱۷، منتخب فهرست کتاب با موضوع رضایت از مدرسه و تابآوری سالهای اول دبیرستان، بخش نوجوان انجمن کتابخانههای ملی آمریکا شد. در سال ۲۰۱۸ هم کتاب منتخب بستههای کتابهای ارسالی شرکت اتحادیه کتابخانههای کودکان (JLG)، منتخب فهرست کتابهای انجمن بینالمللی سوادآموزان نوجوان، کتاب منتخب فهرست کتابهای برجسته مطالعات اجتماعی برای نوجوانان (NSCC) با همکاری مشترک شورای ملی مطالعات اجتماعی و شورای کتاب کودک آمریکا (CBC) شده است. همچنین در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ منتخب فهرست جایزه کتابهای خواندنی مقطع دوره اول دبیرستان به انتخاب دانشآموزان کیاستون پنسیلوانیا و نامزد جایزه دوروتی کنفلید فیشر (منتخب دانشآموزان ایالت ورمونت) شد.
در داستان اینرمان، دختر نوجوانی بهنام نورا لِوی، پس از دو سال مبارزه با بیماری سرطان خون، آماده برگشتن به زندگی معمولی و دبیرستان است. اما همکلاسیها با او رفتاری متفاوت دارند و طوری با او روبرو میشوند که گویی قرار است هرلحظه اتفاقی برایش بیافتد.
در ادامه ماجرا، پسری بهنام گریفین به مدرسه میآید و نورا با او آشنا میشود. گریفین هم مثل نورا عاشق نقاشی و اسطورههای یونان باستان است. نورا میخواهد مساله بیماریاش را از گریفین مخفی کند اما در مدرسه اتفاقاتی میافتد که دیگر نمیتواند اینموضوع را پنهان نگه دارد...
جمله مهمی که داستان اینکتاب را بهصورت خلاصه بیان میکند، از اینقرار است: «هیچاشکالی ندارد بگویی نمیخواهم دربارهاش حرف بزنم!»
در قسمتی از اینرمان میخوانیم:
هریسون پرسید: «ایزدان کفش میپوشیدند؟»
کایلی گفت: «کاملا مطمئنم که صندل میپوشیدند. میدانید از آن صندلهای بنددار که دور ساق پا میبندند.»
خانم فرل جملهاش را اصلاح کرد: «کفش در اینجا استعاره است. یعنی خودتان را به جای آنها بگذارید. و از زاویه دید آنشخصیت، یک سخنرانی پنجدقیقهای آماده کنید. احساس آنشخصیت را حس کنید؛ و افکار و احساسات او را به صورت راوی اول شخص بیان کنید. کمک کنید تا ما رفتار شخصیت انتخابیتان را درک کنیم، حتی اگر سخت باشد. بهخصوص اگر سخت باشد. خلاقیت داشته باشید. لباس نمایش بپوشید و از اسباب و اثاثیه صحنه استفاده کنید. بله، مَلیک؟»
«میشود از جلوههای ویژه استفاده کنیم؟ مثلا اگر شخصیت زئوس را انتخاب میکنیم، میشود رعدوبرق داشته باشیم؟»
کایلی با خنده گفت: «ملیک، تو که خیال نداری با برق همهمان را بکشی، درسته؟»
اینکتاب با ۳۰۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۵۵ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما