به گزارش خبرنگار مهر، رمان «ایوب؛ رمان مردی معمولی» نوشته یوزف روت بهتازگی با ترجمه محمد همتی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه ادبیات داستانی معاصر» است که اینناشر چاپ میکند. نسخه اصلی اینکتاب سال ۱۹۳۰ منتشر شده است.
داستان رمان «ایوب» در فاصله سال ۱۸۸۵ تا چندی پس از پایان جنگ جهانی اول جریان دارد و بستر مکانیاش هم از شهرکی یهودینشین در روسیه تا شهر نیویورک در آمریکا است. بهقول مترجم کتاب، گستره فرهنگی آن هم از اقلیت یهودیان حسیدی تا امریکای سکولار کشیده میشود. یوزف روت، نویسنده اینکتاب از یهودیان شرق اروپاست و در سال ۱۹۲۷ یعنی سهسال پیش از چاپ «ایوب» در مقالهای با عنوان «یهودیان سرگردان»، یکگزارش کامل از زندگی یهودیان شرق اروپا ارائه کرد.
یوزف روت نویسنده و روزنامه نگار اتریشی متولد سال ۱۸۹۴ و درگذشته به سال ۱۹۳۹ است که بیشتر به خاطر کتاب «مارش رادتسکی» (۱۹۳۲) درباره انحطاط و سقوط امپراطوری اتریش مجارستان شناخته میشود. اینکتاب هم بهقلم محمد همتی توسط نشر نو منتشر شده است.
ایننویسنده، شرق اروپا را شرق دنیای غرب میدانست؛ نیمهای نادیدهگرفتهشده و تحقیرشده از غرب که نیمه دیگر برایش لطیفه و جوک میسازد. او در «ایوب» اینسوال را طرح میکند که چرا زندگی بشر همواره قرین با رنج است و آیا حکمتی در این رنجها نهفته است؟ گفته میشود اینکتاب را میتوان اودیسهای نامید که از دهکورهای یهودینشین در شرق اروپا آغاز میشود و به دنیای آنسوی آبها میرسد. در پایان، نه دنیا همان دنیای آغاز رمان است و نه شخصیت مندل سینگر همان مکتبدار ساده اول قصه.
رمان «ایوب» ۱۶ فصل دارد.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم؛
پس چرا سَم آنهمه مدت نامهای ننوشته بود؟ خب، وسط قدمرویی طولانی بود، یا در حال «تغییر یگان» بود، یکی از آن تغییر یگانهایی که چند و چونش بعدازظهر همان روز پیش اسکورونک دقیقتر روشن شد.
مندل با خود گفت که نمیشود این را با صدای بلند گفت، سم نباید میرفت.
با این حال بخش دوم جمله را بلند گفت و دبوره شنید. دبوره گفت: «تو نمیفهمی، مندل.» دبوره تمام استدلالها برای شرکت سم در جنگ آمریکا را از دخترش میریام داشت. «امریکا روسیه نیست. امریکا سرزمین پدری است. هر انسان شریفی موظف است که برای سرزمین پدریاش به جنگ برود. مک رفته است، سم هم نمیتوانسته بماند. ضمن اینکه او - شکر خدا!- در ستاد هنگ خدمت میکند. آنجا کسی کشته نمیشود. چون اگر اجازه میدادند که تمام افسران عالیرتبه کشته شوند، هرگز پیروز نمیشدند. سم هم که - شکر خدا! - کنار افسران عالیرتبه است.»
«یکپسرم را دادهام به تزار، همین بس بود!»
«تزار یک چیز است، امریکا یک چیز دیگر!»
مندل به بحث ادامه نداد. همه این حرفها را قبلا شنیده بود. هنوز روز اعزام هر دو را به خاطر داشت، مک و سم. هردو سرودی امریکایی خوانده بودند، وسط کوچه. شبش توی مغازه اسکورونک گفته بودند که سم - گوش شیطان کر - سرباز زیبایی است.
اینکتاب با ۱۹۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۷۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما