به گزارش خبرنگار مهر، دو رمان «مگره و جان یک مرد» و «لونیون و گانگسترها» نوشته ژرژ سیمنون بهتازگی با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شدهاند. ایندو کتاب بهترتیب عناوین ۹۸ و ۹۹ مجموعه پلیسی نقاب هستند که اینناشر منتشر میکند.
پیش از اینکتاب، «رمانهای دلواپسیهای مگره»، «مگره از خود دفاع میکند»، «تردید مگره»، «شکیبایی مگره»، «مگره و سایه پشت پنجره»، «سفر مگره»، «دوست مادام مگره»، «مگره در کافه لیبرتی»، «ناکامی مگره»، «مگره دام میگسترد»، «مگره و جسد بیسر»، «مگره و زن بلندبالا»، «مگره و آقای شارل»، «بندرگاه مه آلود»، «پییر لتونی»، «مگره در اتاق اجاره ای»، «مگره و مرد روی نیمکت»، «مگره و شبح»، «مگره نزد فلاماندها»، «مگره سرگرم میشود»، «تعطیلات مگره»، «دوست کودکی مگره»، «مگره و مرد مرده»، «مگره و خبرچین»، «مگره و بانوی سالخورده» و «مگره و جنایتکار» از آثار ژرژ سیمنون، در قالب مجموعهنقاب با محوریت شخصیت سربازرس مگره چاپ شدهاند.
در «مگره و جان یک مرد» جنایتی در یکویلا در سنکلو رخ داده و یکبانوی مسن و ثروتمند با ملیت آمریکایی همراه با خدمتکارش به قتل رسیده است. تحقیقات درباره اینمساله توسط مگره شروع میشود و بهزودی مظنونی را دستگیر میکند. اینمرد ژوزف هُرتِن نام دارد و پادوی یک گلفروشی است. همه مدارک و شواهد هم حاکی از مجرمبودنش هستند و در دادگاه به اعدام با گیوتین محکوم میشود. اما مگره هنوز تردید دارد و با خود میگوید جان یکمرد باارزشتر از موقعیت شغلی و شهرتش است...
اینرمان ۱۲ فصل دارد که عناوینشان به اینترتیب است: «سلول ۱۱، مراقبت ویژه»، مردی که خواب است، بریده روزنامه، ستاد عملیات، آماتور خاویار، مهمانسرای ناندی، مردک، مردی در خانه، فردای آنروز، کمد اسرارآمیز، جفت یک، سقوط.
اینکتاب با ۱۵۶ صفحه، شمارگان ۴۰۰ نسخه و قیمت ۵۵ هزار تومان منتشر شده است.
در «لونیون و گانگسترها» هم که نودونهمین کتاب «نقاب» است، ناپدیدشدن بازرسی بهنام لونیون که معروف به بازرس بدعنق است، پای مگره را به اتفاقات اینداستان باز میکند. بازرس لونیون ماتمزدهترین و بدبیارترین پلیس پاریس است و گمشدنش باعث میشود سربازرس مگره رو در روی تبهکارانی قرار بگیرد که از آمریکا آمدهاند. یعنی در اینپرونده، دشمنان مگره، مجرمان معمولی فرانسوی نیستند؛ بلکه گانگسترهایی حرفهای و باتجربهاند که بهراحتی در دام نمیافتند، در کارشان هم بسیار مهارت دارند و از کشتن و کشتهشدن هم نمیترسند.
اینرمان هم ۹ فصل دارد که عنوان خاصی ندارند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
مگره به عقب برنمیگشت، تمام برگهای برنده را در دست خودش نگاه میداشت و با قدمهایی منظم پیش میرفت. حتی در زیر چراغ پیادهرو ایستاد و وانمود کرد که دفترچه آدرسش را نگاه میکند.
ماشین سرقتی هنوز کنار پیادهرو بود و هیچ مامور پلیسی به چشم نمیخورد. در مجموع بیش از ده نفر عابر در کوچه نبود و عربدههای گروهی که ظاهرا مشروب زیادی نوشیده بودند، به گوش میرسید.
مگره فقط در کوچه گرانژ-باتولییر میتوانست بفهمد که آیا همچنان تعقیبش میکنند یا نه و او، با قدم گذاشتن در این کوچه، کمی نفس را در سینه حبس کرد. حدود پنجاه متری طی کرده بود که احساس کرد صدای قدمهایی را میشنود که در نبش کوچه میپیچید.
اینکتاب با ۱۷۶ صفحه، شمارگان ۴۰۰ نسخه و قیمت ۵۵ هزار تومان به چاپ رسیده است.
نظر شما