به گزارش خبرنگار مهر، رمان «زیر درختچه یاسمن» نوشته میا کوتو بهتازگی با ترجمه مهدی غبرایی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب صدوچهلوچهارمین عنوان «رمان» از مجموعه «ادبیات امروز» است که اینناشر چاپ میکند و ترجمهاش با رعایت حق کپیرایت در ایران عرضه شده است.
آنتونیو امیلیو لیته کوتو که با نام میا کوتو شناخته میشود، متولد ژوئیه ۱۹۵۵ در موزامبیک است. او از نویسندگان سفیدپوست اینکشور است و جایزه ادبی کاموس یعنی مهمترین جایزه ادبی پرتغالی را در کنار جایزه نیواشتات انترناسیونال در کارنامه دارد. او پسر یکی از مهاجران پرتغالی است که در دهه ۱۹۵۰ به اینکشور کوچ کرده بود. میا کوتو در ۱۴ سالگی، برخی از اشعارش را در روزنامه محلی چاپ کرد.
موزامبیک در جنوب شرقی آفریقا قرار دارد و از قرن شانزدهم تبدیل به مستعمره پرتغال شد. اینکشور در سال ۱۹۷۵ استقلال خود را به دست آورد و پس از جنگهای استقلال، تبدیل به یک جمهوری کمونیستی به نام جمهوری خلق موزامبیک شد. استعمار و جنگ، طی قرنها و دههها، آسیبهای زیادی به اینکشور زد و درگیریهای داخلی سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۲ هم صدمات زیادی به اینکشور و مردمش زد. حدود یکمیلیون نفر در اینبازه زمانی کشته شدند. پس از سال ۱۹۹۲ و مصالحه بین طرفهای مجادله، وضعیت اقتصادی اینکشور بهبود پیدا کرد و سرمایهگذاران خارجی زیادی به موزامبیک آمدند اما هنوز بسیاری از مردم اینکشور در فقر و فلاکت به سر میبرند.
نشر افق شهریور سال ۹۹ ترجمه رمان «دیار خوابگردی» را از ایننویسنده با ترجمه غبرایی منتشر کرد که بستر زمانیاش، جنگ داخلی موزامبیک بود و نسخه اصلیاش سال ۱۹۹۲ منتشر شده است.
داستان «زیر درختچه یاسمن» درباره جستجوی یکبازرس پلیس است که دنبال یکقاتل مرموز میگیرد. همه مظنونان اینپرونده مشتاق آن هستند که مسئولیت قاتل را به عهده بگیرند. یکی از اماکن مهم اینداستان، قلعهای پرتغالی و قدیمی است که از آن برای نگهداری بردهها و عاج استفاده میشده است. کارآگاه قصه در جایی از آن به ایننتیجه میرسد شاید متهمی که در جستجوی اوست، نه یک فرد بلکه جنگ باشد. چون جنگ مردهها را میبلعد و زندهها را تباه میکند. بههرحال اینرمان در گروه داستانهایی قرار میگیرد که عموما به «کار کار کیست؟» معروفند تا پایانشان معلوم نمیشود قاتل کیست!
عناوین فصلهای مختلف رمان «زیر درختچه یاسمن» به اینترتیب است:
رویای مرد مُرده، نخستین ظهور در میان زندگان، اعتراف ناوائیا، دومین روز در میان زندگان، اعتراف پیر پرتغالی، سومین روز در میان زندگان، اعتراف گافرِ پیر، چهارمین روز در میان زندگان، اعتراف لیتل میسنو، پنجمین روز در میان زندگان، نامه ارنستینا، بار دیگر بهسوی آسمان، اعتراف مارتا، پردهبرداری، واپسین رویا.
در بخشی از اینداستان میخوانیم:
اما امروزه از ایناتهامها بهره میگیرم. غنیمت است که خیال میکنند جادوگرم. به این خاطر از من حساب میبرند، کتکم نمیزنند و هلم نمیدهند. متوجه نیستی؟ قدرتم از دروغ زاده شد. همه اینها توضیح دارد: زندگی من حرکت به عقب بود، دریایی که به رودخانه میریزد. بله، به پدرم بیش از حد نزدیک بودم، نه من به او، او به من.
باید کمی روی این خاطره درنگ کنم. متاسفم، بازپرس، اما ناچارم از پدرم یاد کنم. چرا؟ چون من کسی بودم که دورگه، عالیجناب، را کشت. تعجب کردی؟ خب، اجازه بده الساعه توضیح دهم: آن هیولا روح پدرم را در خودش داشت. ناچار شدم بکشمش، چون وسیلهای بود حامل آرزوهای پدر فقیدم. به همین دلیل برای صحبت از عالیجناب واستسومه ناچارم اول از پدرم بگویم. مگر میشود از گذشته یاد کنم و حرف او را نزنم؟ از شما اجازه میخواهم، چون پیش از اینکه دهن وا کنم بنا کردید به صدور فرمان. نمیخواهم وقتتان را تلف کنم، اما اگر توی خاطرات غوطه عمیقی نزنم، شما از حرفهای من سر درنمیآورید، جناب. به این علت که اتفاقها رخ میدهند حتی پیش از آنکه شروع شوند.
اینکتاب با ۱۶۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۷۸ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما