به گزارش خبرنگار مهر، اولین همایش بین المللی شهدای ترور انقلاب اسلامی با عنوان از بهشتی تا آرمان عصر دیروز سه شنبه ۶ تیر با حضور رحیم پورازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجت الاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی و خانوادههای معزز شهدا در مجموعه فرهنگی سر چشمه تهران برگزار شد.
سعید جلیلی در این همایش گفت: حرکت انقلاب در ۳ سال اول اهمیت بسیاری داشت. اگر امروز ما از جنگ ترکیبی علیه ایران و انقلاب سخن میگوئیم، مصداق بارز آن همان ۳ سال اول انقلاب است. از فردای انقلاب ۵۷ جنگی ترکیبی به صورت سختافزاری و نرمافزاری از حرکتهای آشوبگرانه و سخت تا مباحث فکری و نظری در عرصههای سیاسی و نرم آغاز شد. از گذشته در ایران حرکتهایی انقلابی، مانند انقلاب مشروطه آغاز شده اما به سرانجام نرسیده بود؛ چرا که شیاطین مانع آن شده بودند. در مورد انقلاب اسلامی ایران موفق نشدند مانع آن شوند. ما باید از حرکات شیاطین در این ۳ سال و عدم موفقیت آنها با وجود تمام امکاناتی که علیه انقلابی که تازه شکل گرفته بود، بسیج کرده بودند، تعریفی دقیق و درست داشته باشیم تا متوجه شویم چرا شیاطین نتوانستند مانع این حرکت شوند.
وی ادامه داد: آن زمان امکانات و فناوری اطلاعات مانند امروز نبود، ولی باز هم دشمن از تمام امکاناتش مانند تلویزیون، رادیو، روزنامه استفاده میکرد. همچنین صدها حزب و گروه چپ و راست شکل گرفت که حرکتهایی کاملاً تعریف شده داشتند. آنها با تجربههایی که از قبل داشتند امیدوار بودند بتوانند دوباره از روشهای سابق خود استفاده کنند و با مسیر اصلی انقلاب همان کاری را بکنند که با انقلاب مشروطه کردند؛ یعنی در برخی از مفاهیم انحراف ایجاد کنند و به ازای برخی اندیشهها، مفهومی بدلی ارائه دهند. آنها برای هر یک از این پروژهها وقت میگذاشتند و پژوهش میکردند. آنها تمام تلاش خود را میکردند که بتوانند مسیری را که همیشه در برابر حرکت حق خواهانه، آزادیخواهانه و مذهبی ملت ایران رفتند را تکرار کنند.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی افزود: نکتهای که در شعارهای ضد انقلاب در ۳ سال اول انقلاب قابل توجه است این است که در کنار انحراف، ادعاهای فراوانی مانند آزادی، طرفداری از محرومین، مبارزه با امپریالیسم، مردمی بودن نیز مطرح بود. در فضایی که این گونه حرکات شکل گرفت، فضایی به وجود آمد که تشخیص درست از نادرست مشکل شد؛ چرا که دشمن فقط با ابزار سخت جلو نیامد بلکه ابزار نرم را نیز به میدان آورد. در آن دوران کسانی به میدان آمدند که شاید چندین دهه تجربه و سابقه جنگ نرم داشتند. آنها سازماندهی و تشکیلات خود را وارد میدان کرده و بقیه دشمنان نیز تمام تلاش خود را برای پشتیبانی از آنها میکردند. با این حال چرا آنها با این همه هجمه و حرکت نتوانستند تجربه انقلاب مشروطه و ملی شدن نفت را تکرار کنند؟ چون در این جنگ سه ساله ما سرداران و سربازانی داشتیم که با تمام قوا و متناسب با سبک حمله دشمن وارد میدان شده و با آن مقابله کردند. این جا بود که حرکتی بزرگ شکل گرفت. مسئله جهاد تبیین که مقام معظم رهبری امروز بر آن تأکید دارند، چیزی است که آن زمان به خوبی توسط سربازان انقلاب انجام شد و ساختارش شکل گرفت.
جلیلی گفت: انقلاب اسلامی ایران انقلابی مبتنی بر فکر و اندیشه بود، پس تداوم آن نیز نیازمند آن بود که بتوانیم از نظر فکری به خوبی از آن دفاع کنیم. برای همین در جبهه انقلاب حرکت تبیینی بزرگی شکل گرفت. امثال شهید بهشتی نیز در این خط مقدم حضور پیدا میکردند. امثال ایشان به پشت جبهه نمیرفتند، بلکه در مباحثات و مناظرات به طور مستقیم حضور پیدا میکردند. برای مثال اگر تئوریسینی مثل احسان کرمی به صحنه میآمد، شخصی مثل آیتالله مصباح یزدی به میدان آمده و با او وارد مباحثه میشد. وقتی گروهی سیاسی نتواند از اندیشه خود دفاع کند، کذب ادعاهایش نمایان شده و مردم او را پس زنند، ترور اتفاق میافتد. ترور یعنی پایان منطق و اندیشه.
وی ادامه داد: یک ماه قبل از هفتم تیر سال ۶۰ با برنامهریزی منافقین در رابطه با احکام قصاص شبهاتی در جامعه به وجود آمده بود. شهید بهشتی در دفاع از ارزشها دچار لکنت نشد و پوچی منطق آنان را نمایان کرد. آنها نیز بمبگذاری کرده و نمایان شدن سستی اندیشه خود را با ترور پاسخ دادند. چرا که تمام تلاش دشمن این است که نقاط قوت شما را چه در جنگ سخت و چه نرم تضعیف کند. شهدا در دفاع از انقلاب، در هشت سال دفاع مقدس، شهدای هستهای و امنیت در دفاع از آرمانهای خود دچار تردید نشدند و تا آخر ایستادند؛ چرا که باور داشتند اگر ایمان و آرمان با هم جمع شوند، تولید قدرت میکنند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: دشمن میداند نقطه قوت چیست و میخواهد آن را هدف قرار دهد. کسی که شعار زن زندگی آزادی سر میدهد، میداند قوت شما که میتواند تمدن غرب را به چالش بکشد، رویکرد شما در احترام به زن، دفاع از حقوق زن و جایگاه و کرامت واقعی او است. زنی که میتواند به الگویی تبدیل شود که از آن تمدنی ساخته شود، تمام تمدن را به چالش میکشد. پس بدترین چیز آن است که شما در دفاع از این نقطه قوت، دچار لکنت و تردید شوید. شهید بهشتی با قوت به میدان آمده، از لایحه قصاص دفاع کرده و مخالفان را به مناظره دعوت میکند. در روزنامهها از حقوقدانها و کسانی که در این زمینه حرف دارند دعوت میکند تا با یکدیگر مناظره کنند. جالب است که آنها از صحنه فرار کردند و هیچ کدام برای مناظره حاضر نشدند. این جا ترور یعنی پایان منطق.
سعید جلیلی گفت: کسانی که مدعی علم و مدرنیته هستند دانشمند فیزیک هستهای شما را هدف قرار میدهند. کسانی که مدعی آزادی زندگی هستند، رفتارهای وحشیانه خود را با شهیدان عزیز ما، آرمان عزیز، شهید عجمیان و سایر شهدای امینت به همه نشان دادند. اینها یعنی پایان منطق و شکست ادعاهایی که داشتند. وقتی نخست وزیر استرالیا و کانادا، بایدن و مکرون میآیند و از این رفتارها حمایت میکنند در نهایت میبینند کارشان نتیجه نمیدهد.
وی ادامه داد: این که ۴۴ سال این انقلاب را پیش بردیم، در هر مقطعی مرهون سردارانی بودیم که سربازانی آنها را همراهی کردند تا این موفقیت را رقم بزنند. آنها فکر میکردند میتوانند انقلاب را ظرف چند ماه مانند مشروطه و ملی شدن نفت از بین ببرند، ولی امثال شهید بهشتی اجازه ندادند این اتفاق رخ دهد. اگر آنها هشت سال دفاع مقدس را تحمیل کردند، سرداران و سربازان بسیجی بودند که از کشور دفاع کردند. اگر آنها در هر عرصهای تحریمها را راه انداختند، شهدای هستهای بودند که نشان دادند میتوانند با تمام تحریمها مقابله کنند. سرانجام نیز مقامات رسمی درباره تحریمها اعلام کردند که راهبرد فشار حداکثری شکست خورده است. این از قدرت ما حکایت میکند. کسی که دیروز به ما سیم خاردار نمیداد، امروز نگران صادرات اسلحه ما است. او میگوید این صادرات سلاح میتواند صحنه مبارزه و قدرت را نه تنها در افغانستان بلکه در اروپا عوض کند.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در پایان افزود: اگر ما امروز وارث چنین حرکتی هستیم باید بدانیم چه داریم و داشتههای خود را قدر بدانیم. باید بدانیم چه تجربههای تلخی داریم و آن تجربههای تلخ را خوب بشناسیم تا هزینهها مجدد پرداخت نشوند. ما باید دستاوردهای بزرگ خودمان را بشناسیم تا بتوانیم آن موفقیتها را تکرار کنیم. امیدواریم با این حرکت آینده بزرگی را در اختیار داشته باشیم.
رحیم پورازغدی در ادامه این همایش گفت: مذهب شیعه، رهبران و آرمانهای آن از همان ابتدا هدف ترور بودند. تنها مذهبی که تمام رهبران آن، یعنی ائمه (ع)، ترور شدند، مذهب شیعه است. سیدالشهدا هم تحت وحشیانهترین نوع ترور بود. هدف ترور وحشتافکنی است. آنها میخواهند با ترساندن مردم به آنها بگویند این راه را نروید، چرا که خطرناک است. هدف کشتارهای تروریستی علیه جبهه حق و عدالت، ترساندن مردم است، ولی هدف عدالتخواهان ترساندن ظالم است. مجاهدان، مبارزان، عدالتخواهان، انقلابیان و … که در مقابل استکبار و استعمار ایستادند، ضد ترور محسوب میشوند، ولو با اسلحه در مقابل اسلحه ایستاده باشند.
وی ادامه داد: جنگ کثیفترین و زیباترین عمل انسان است، اگر انسان به شیوه عادلانه و برای دفاع از مظلوم با ظالم بجنگد، این جنگ و ایجاد ارعاب در دل ظالم مقدس است. مبارزه با ظلم، خدمت به عدالت محسوب میشود. استفاده از خشونت غیرقانونی و غیرعادلانه علیه عدالت، ترور وحشیانه به حساب میآید. خشونت به خودی خود، خوب یا بد نیست. این که خشونت علیه چه کسی باشد، خوب یا بد بودن آن را تعیین میکند. اگر کسی از خشونت برای گرفتن حق مظلوم استفاده کند، خشونت او غیرانسانی است. اما اگر از آن برای پس گرفتن حق مظلوم از ظالم استفاده کند، خشونت او انسانی به حساب میآید.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: تا وقتی ما را ترور میکنند، بدانید در مسیر درست هستیم. از روزی بترسید که دیگر ما را ترور نکنند. این یعنی ما دیگر خلاف منافع دشمن عمل نمیکنیم. یعنی ما دیگر برای دشمن خطرناک نیستیم، پس ضرری برای دشمن نداریم و به درد نمیخوریم. انشاءالله ترورها ادامه خواهد یافت. امام خمینی (ره) گفتند: «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر میشود.» اگر ما را ترور کنند، هم به نفع ما است هم انقلاب؛ چرا که خودمان به بهشت میرویم و انقلاب را هم خون شهدا نجات میدهد.
پورازغدی گفت: افکار هدف اصلی ترور هستند. کسی که از روحانیت فقط لباس آن را دارد، هدف ترور نیست ولی شخصی مثل شهید بهشتی که در افکار، شخصیت، عملکرد سودمند بود، هدف ترور قرار گرفت. شهید بهشتی نه تنها در جبهه چپ کشور مخالف داشت، بلکه در میان قشر مذهبی هم مخالف داشت؛ به طوری که برخی او را منحرف میدانستند. شهید بهشتی سرک کشیدن در حریم خصوصی دیگران را منع میکرد. یعنی اگر کسی در خلوت خود گناه کند، به شخص دیگری ارتباط ندارد. اما اگر گناه او جنبه عمومی پیدا کند، به جای یک گناه، مرتکب دو گناه شده؛ یکی انجام خود گناه و دیگری علنی کردن آن. پس باید با این گناه که عمومی شده برخورد کرد. ترور یکی از مصادیق گناه عمومی است. شهید بهشتی اعتقاد داشت اگر بخشهای مسئول، به وظایف خود درست عمل کنند، بقیه بخشهای جامعه هم خواه یا ناخواه رفتار درست را انجام میدهند.
نظر شما