خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه- فاطمه علی آبادی: «شرح شیدایی» تلاشی است برای گفت وگوی صمیمانه با پیر غلامان و پیشکسوتان عرصه ستایشگری اهلبیت که در منزل هفتم شرح شیدایی سراغ از ستایشگر باسابقه حسین - علیه السلام - گرفته است، سیداحمد شمس از استان قم که در ابتدای دهه هشتم زندگی اش، پای خاطرهها و دغدغههای او نشستهایم:
* شما از کجا شروع کردید؟
از زمانیکه در این راه قدم گذاشتهام روز به روز بر افتخارم افزوده میشود.شما تصور کنید که در کودکی و دوران بلوغ روضهای را در کنار مادرم خواندم. مادرم جزوه شعری از حرم برای بنده تهیه کرده بود و چون صدای من هم موروثی خوب بود، خواندن را شروع کردم:
آه از آن ساعت که با صد شور و شین
زینب آمد بر سر قبر حسین...
شعر ذاکر است.
از آن زمان تا به حال وقفهای در مسیر کسب فیض بنده ایجاد نشده است. این مسیر پرفراز و نشیب بوده و با یکی دو سال نمیشود آن را خاتمه داد.
یکی از برنامههایی که بسیار مهم و مورد تاکید است این است که بدون استاد راه به جایی نخواهی برد. معرفی بنده به عرصه مداحی ابتدا توسط والده و سپس توسط دو برادرم بود که خودشان در این مسیر فعالیت داشتهاند. بالاتر از اینها، روحانی محل، مرحوم آقای میرعظیمی سید بزرگواری بود که مشوق بنده بودند و ما مدیون ایشان هستیم.
از جمله افراد دیگر مرحوم آقای اشرفی بودند که شخصی عارف و برجسته بودند من نباید لحظه به لحظه تذکرات آن پیرمرد را فراموش کنم. یکی از آن تذکرات مهم این بود که ایستادن و خواندن مداحی مانند ایستادن و خواندن نماز است همانطور که هر حرف اضافهای بعد از تکبیرهالاحرام مبطل نماز است در مداحی هم همینطور است و حرف غیر اصولی مبطل مداحی است. فکر میکنم ایشان مهمترین مشوق بنده در این مسیر بودند.
در ادامه مهمترین مساله داشتن استاد برای یک مداح است این تذکر را بدهم که برخی مداحان نوجوان بیشتر دنبال این هستند که از آنها تعریف شود و بدون اینکه پیرو استادی باشند فقط از این مجلس به آن مجلس میروند. چنین شخصی مانند سوزنی میماند که با اینکه برای همه لباس میدوزد اما خودش لباسی به تن ندارد. این باعث میشود که مداح به مرور از این مسیر فاصله بگیرد و به سراغ کار دیگری برود.
از افتخارات بنده این است که همیشه همراه روحانیت و علما بودهام چه در جوانی و چه حتی در حال حاضر هم همینطور است خدا رحمت کند مرحوم آیت الله میانجی را مکرر در رابطه با روضهها به بنده تذکر میدادند و میگفتند حتماً باید در این رابطه حواست جمع باشد بند مکرر در مدرسه فیضیه در حضور علما و روحانیت مرثیه خوانی کردم اما در آنجا هم در پشت صحنه از اساتید میخواستم که تذکراتی را بگیرم. این نکته بسیار مهمی است که ما توجه به خوراک معنویمان داشته باشیم.
همچنین بنده در زمان حیات آیت الله مصباح یزدی خدمت ایشان بودهام و از مطالب بسیار ویژه آن مرحوم که هنوز هم تازگی دارد استفاده میکردم و همینطور آیت الله مظاهری آیت الله شرعی و سایر علمای بزرگواری که اکنون به خاطر ندارم که گمان میکنم مجموعه اینها در شخصیت بنده تأثیرگذار بوده است. من زندگی خودم را در این مسیر گذراندهام و شغل و دغدغه دیگری نداشتهام که بخواهم از آن گذران عمر بکنم.
همچنین لازم به ذکر است که از سایر اساتید مداح یاد کنم مثل مرحوم حاج مولوی که فرد شاخصی هم از نظر علمی و هم از نظر صدا بود که من جدا از جلسات شبانه روز با ایشان همراهی میکردم و از تذکراتشان بهره میبردم تا جایی که اواخر عمرشان منزل ما پایگاه ایشان بود آن مرحوم اعتقاد داشتند که فلان افراد هیچ وقت مداح نمیشوند چرا که استاد نداشتهاند و خودرو بودهاند. ایشان میفرمودند در مداحی از هزار تا ۹۹۹ تایش مربوط به تجربه و علم و تخصص میشود اما برخی به مجرد داشتن صدای خوب گمان میکنند که برای مداحی کافیست.
برخی قربانی صدایشان میشوند و خود این ماجرا برای آنها حجاب ایجاد میکند؛ حافظ تو خود حجاب خودی از میان برخیز.
در ادامه از دیگر اساتیدمان لازم است یاد کنم از اخوی مرحوم حاج مولوی حاج میرزا محمود مولوی که من خیلی با ایشان مأنوس بودم همچنین مرحوم استاد مجاهدی که من از بچگی شاگرد ایشان بودم که بسیار در شکلگیری شخصیت و مهارت بنده خصوصاً در حوزه شعر مؤثر بودند. آیت الله مظاهری رحمت الله علیه میفرمودند مداحی که به جهنم برود از شمر هم بدتر است. یا مرحوم حاج مولوی میفرمودند یکی از اساتید ما که از مراجع بود میفرمود اگر مداحی بخواهد در مقابل مداح دیگر بایستد و او را زمین بزند از شمر جلوتر به جهنم میرود. اینها راههای موفقیتی بود که به نظرم آمد برای یک مداح لازم است بیان شود.
یکی دیگر از کارهای مهم محاسبه است که حتماً باید به دست خود فرد باشد والا طیب الله گفتنهای دیگران به کاری نمیآید من باید خودم بفهمم ارزش کارم چقدر است و نباید مغرور بشوم گاهی دیده میشود مداحی جلسهای را بسیار پرشور میخواند و به خود مغرور میشود و بعد از جلسه با پراندن متلکی کار خود را ضایع میکند.
اخلاق مداحی هم بسیار مهم است. بنده در هر جایی که بودهام اصرار داشتم که یک شاخص روحانی و یک عالم به آن کار نظارت داشته باشد. از جمله جلسات حسینیه شهدای صفائیه قم یا جلسات مداحان قم. مداح نباید خودش را جای مرجع تقلید بگذارد و فتوا صادر کند. جلسه مداحی به یک طرف و نیم ساعت صحبت کردن یک استاد عالم وارسته در طرف دیگر بسیار مهم است.
* شما خودتان هم شعر میگوئید یا از شعر سایر شاعران استفاده میکنید؟ سبک و روشتان به چه صورت بوده در این حوزه و چه توصیهای دارید؟
خودم شاعر نیستم و تجربه نشان داده اگر کسی تحت تأثیر یک برنامه باشد برنامه دیگر را دنبال نمیکند.
در زمانی هستیم که شعر به وفور یافت میشود چه از قدما و چه از معاصرین بنده توصیهای دارم که گروهی تشکیل بشود در راستای احیای اشعار گذشتگان در حوزه مداحی که کاری لازم است به عنوان مثال مرحوم فواد کرمانی که اشعارش در همه جا زبان زد بود الان در جامعه مداحی ما فردی ناشناخته است که اینها نیاز دارد تا مجدد احیا بشود. هر شعری هم مورد قبول نیست مرحوم محتشم کاشانی دیوان بزرگی داشت اما ۱۴ بند آن پذیرفته شد.
جامعه مداحی ما به شعر جدید نیاز ندارد بلکه میتوان شعرهای پرمحتوای قدیمی از شاعرانی که ذکر شد و شاعران دیگری مثل صامت بروجردی و جودی خراسانی استخراج و تلخیص شود و در اختیار مداحان قرار بگیرد به جای بسیاری از اشعار به نظر بنده بی محتوایی که سالانه قبل از ماه محرم به چاپ میرسند.
* مداحی و روضهخوانی در حال و هوای معنوی دوران دفاع مقدس اثر زیادی داشت؟
جنگ و صحنههای جنگ بسیاری از مسائل تاریخ را روشن کرد بسیاری از روضههایی را که سندهایش دسترسی نداشتیم را به چشم دیدیم "فقطعوه بالسیوف اربا اربا" چقدر بدنهای اربا اربا در جبههها دیدیم. گاهی کسانی که با انسان دو قدم فاصله داشتند میرفتند شهید میشدند. بنده در زمان جنگ یکی از فعالیتهایی که انجام میدادم، دعوت مداحان برای حضور در جبهههای جنگ بود. جبهه انسان ساز بود. در لشکر علی بن ابیطالب سحر که میشد همه در حال مناجات بودند بنده سحرخیزی را از جبهه به یادگار دارم.
بسیاری از انسانهای مخلص را در جبهه میشد دید خدا رحمت کند مرحوم آیت الله حائری شیرازی را که بنده بسیاری از مطالب ارزشمند ایشان را به یاد دارم. همینطور حضور آیت الله فاکر، آیت الله مدنی، آیت الله مشکینی، شهید صدوقی همه اینها باعث ایجاد فضای معنوی ویژهای میشد و برای هر کسی به نوبه خودش درسآموز بودند. حتی خیلیها هم به واسطه همان فضا مداح شدند.
* جلسه مداحان در حضور رهبر انقلاب چطور شکل گرفت و چه اثری در این سالها در فضای مداحی کشور داشته؟
بنده همیشه اصرار بر ارتباط با علما و بزرگان داشتم. سال ۶۳ که رهبر انقلاب رئیس جمهور بود، در یکی از جلسات در فیضیه که بنده مرثیه سرایی میکردم ایشان هم حضور داشتند و بعد از جلسه به جهت اشعاری که در رابطه با حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام خوانده بودم، بنده را صدا کردند و تشویق کردند و فرمودند از همین سبک اشعار بخوانید.
آن اشعار این بود:
تو مپنداری که از بیداد هارون همتان
هر که زندانی شود موسی بن جعفر میشود
ایبسا مقهور زندانی که در روز جزا
آستان بوس شقی و بنده زر میشود
ارتباط ما از اینجا شکل گرفت. مدتی بعد هم که زمان ریاست جمهوری به قم آمده بودند خدمت ایشان بودم و گفتم مداحان علاقه دارند خدمت شما برسند ایشان هم خیلی استقبال کردند و به مسئول دفترشان فرمودند تا مقدمات این جلسه را فراهم کنند. به این ترتیب با مشورت ایشان در روز ولادت حضرت زهرا این جلسه شکل گرفت.
در ابتدا، این جلسه مربوط به مداحان و شاعران قم بود که به مرور گسترش پیدا کرد و عمومیتر شد. خود بنده حدود ۲۰ سال مجری این برنامه بودم و به خاطر ندارم در این ۲۰ سال ایشان در این جلسه حرف تکراری زده باشند.
* بعد از این همه سال خدمت در خانه اهل بیت اندوخته شما چیست؟
روزی از روزها در ماه مبارک رمضان آیت الله بهجت راه حین ورود به حرم دیدم و به ایشان سلام کردم ایشان فرمودند کجایی؟ عرض کردم در خدمت شما فرمودند نه تو در آن بالاهایی؛ دو بار این مکالمه را تکرار کردیم و ایشان مجدد همین حرف را زدند این یکی از خاطرات شیرین بنده هست.
به دوستانم می گویم «شما مداحان خلیفه خدایید و هر کجا جمالی داده جلالی هم داده است»، این کلام از آیت الله جوادی آملی است. از نعمت حنجره خوب روز قیامت سوال میشود و بهترین استفاده از حنجره خوب خواندن مدح و نوحه اهل بیت است و از استفاده از این نعمت در غیر شأن اهل بیت حذر کنید. مثلاً در مراسم یک متوفایی که زندگی معلومی داشته نسبتهای غیر واقعی به ایشان میدهند که صاحب عزای آن متوفی خوشش بیاید. لازم است ذکر کنم که نکته بسیار مهم در مداحی اخلاص است. خیلیها نیازی به صدا و هیاهو ندارند فقط با ذکر صلیالله علیک یا اباعبدالله منقلب میشوند. بنده مرتب این فراز از زیارت عاشورا را برای خودم زمزمه میکنم.
«یا اباعبدالله انی اتقرب الی الله و الی رسوله و الی امیرالمومنین و الی فاطمه و الی الحسن و الیک بموالاتک» یعنی این مسیر خیلی راهگشاست. بعضی میپرسند روضه چگونه بخوانیم؟ مقدمه میخواهد طول و تفصیل میخواهد؟ نه نیازی به این چیزها نیست خدا رحمت کند یکی از علمای قم را یک جلسه روضهای بود در محرم در یکی از مساجد قم ایشان بالای منبر میرفت و به محض اینکه میگفت عظم الله اجورنا و اجورکم مجلس متحول میشد.
یکی از مطالبی که رهبر انقلاب به مداحان توصیه کرده، این است که سعی کنید نوحهها فروزهخوانیها و شورها پرمغز باشند و با شیوه درست آن را ارائه کنید صدا و آهنگ خوب نباید بر محتوا غلبه کند. نقلها باید از ائمه اطهار و علما باشد و همیشه از مطالب مستند باید استفاده کرد.
اما درباره روضه؛ باید روضه را ابتدا به قول امروزیها خودمان نوش کنیم تا بتوانیم آن را ارائه کنیم. روضه خواندن شرایط دارد گاهی میشود که انقلاب درونی خود مداح باعث میشود که مخاطب هم متحول شود امیدواریم که انشاالله همه کار ما بر اساس تجربه بزرگانی باشد که به ما آموختند و ما را در زمره مداحان قرار دادند. یادمان هم نرود که کار متعلق به کیست و نگوییم اگر ما نبودیم این جلسه رونق نمیگرفت. این طور نیست، پس هر کس باید قدر آنچه را به او دادهاند بداند.
نظر شما