به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سیبیاس، آلیس مونرو نویسنده کانادایی که دسامبر ۲۰۱۳ برنده جایزه ادبی نوبل شد، شامگاه دوشنبه در ۹۲ سالگی درگذشت. او برای خلق داستانهای کوتاهش محبوب و نویسندهای جهانی بود.
ناشر او با تایید درگذشتش از وی چنین یاد کرد: آلیس مونرو یک گنجینه ملی است؛ نویسندهای با عمق، همدلی و انسانیت که آثارش توسط خوانندگان کانادا و سراسر جهان خوانده، تحسین و گرامی میشود. نوشتههای آلیس الهامبخش نویسندگان بیشماری نیز بوده و آثارش تاثیری محونشدنی بر چشمانداز ادبی ما بر جای میگذارد.
مونرو در طول زندگی خود بیش از ۱۲ مجموعه داستان تحسینشده نوشت و بهطور یکپارچه مردم عادی را با مضامین خارقالعاده چون زن بودن، بیقراری و پیری آشنا کرد و شخصیتهایی پیچیده را با ظرافت، عمق و وضوحی که بیشتر نویسندگان تنها در آثار وسیعتر چون رمان حلق می کنند؛ شکل داد.
آکادمی سوئد در قدردانی از او با اهدای جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۳، از مونرو به عنوان «استاد داستان کوتاه معاصر» یاد کرد.
با درگذشت این بانوی نویسنده جاستین ترودو نخست وزیر کانادا با انتشار بیانیهای تاکید کرد: آلیس مونرو یکی از بزرگترین داستان نویسان جهان بود. داستانهای کوتاه او در مورد زندگی، دوستی و ارتباط انسانی اثری پاک نشدنی بر خوانندگان گذاشت. او یک کانادایی مغرور است که میراث قابل توجهی از خود به جای گذاشت. وی از سوی دولت کانادا، به خانواده، دوستان و طرفداران بسیار خانم مونرو تسلیت گفت.
مونرو ۱۰ جولای ۱۹۳۱ به دنیا آمد. وی از ۱۱ سالگی به یک یک کتاب خوان حرفهای بدل شد و آشنایی با آثار اسطورههای ادبی لوسی ماد مونتگومری و چارلز دیکنز موجب شد مسیر خود را انتخاب کند و پس از کشف آثار آلفرد تنیسون، شروع به ساختن داستان در ذهن خود کرد.
وی که فرزند ارشد خانواده بود، پس از تشخیص بیماری پارکینسون مادرش که معلم مدرسه بود، بیشتر مسوولیتهای خانه را بر عهده گرفت و به گفته خودش در حالی که ۱۲ یا ۱۳ ساله بود، با احساس مسوولیت، هدف و مهم بودن آشنا شد. با وجود همه این مشکلات، او از نوجوانی شروع به نوشتن داستان کوتاه کرد و سال ۱۹۴۹ با بورسیه تحصیلی دو ساله مشغول تحصیل شد.
اولین داستان منتشر شده او با عنوان «ابعاد یک سایه» در بهار ۱۹۵۰ در یک مجله منتشر شد و پس از ازدواج از آنجا که بورس تحصیلیاش تمام شد، دانشگاه را ترک کرد.
مونرو بعدها گفت که خود را وقف داستان کوتاه کرده هرچند به عقیده بسیاری نوشتنش بسیار دشوار است و بسیاری دیگر هم آن را پایینتر از رمان میدانند؛ زیرا مسوولیتهای ازدواج و مادری به او فرصت نمیداد تا آثار طولانیتری خلق کند.
در سال ۱۹۶۳، مونرو و همسرش یک کتابفروشی راه انداختند و این به او کمک کرد تا بر موانع خود به عنوان نویسنده با مشکلاتی که از اواسط ۲۰ تا ۳۰ سالگی تجربه کرده بود غلبه کند.
نخستین مجموعه داستان مونرو با عنوان «رقص سایههای شاد» سال ۱۹۶۸ منتشر شد که دو سال پس از آن بود که او چهارمین دخترش را به دنیا آورد. این گلچین توجه دیگر غولهای ادبی کانادا مانند مارگارت اتوود را به خود جلب کرد و او را با داستاننویس مشهور روسی آنتون چخوف مقایسه کرد.
شهرت بینالمللی مونرو پس از انتشار اولین داستانش توسط نیویورکر در سال ۱۹۷۷ به دست آمد. وی برای مجموعه داستانهای کوتاهش در سال ۱۹۷۸ برنده جایزه فرماندار کل کانادا شد و در دهههای بعدی چندین افتخار ادبی دیگر از جمله دو جایزه فرماندار کل دیگر، دو جایزه گیلر و جایزه بینالمللی من بوکر را به دست آورد. او همچنین مدرک افتخاری را از دانشگاه وسترن دریافت کرد.
در اواسط سال ۲۰۱۳، اندکی پس از مرگ همسر دومش، مونرو به نشنال پست گفت که از حرفه خود راضی است و احتمالاً دیگر نمینویسد. او در اکتبر همان سال برنده جایزه نوبل ادبیات شد و نامش را به عنوان سیزدهمین زنی که این جایزه را دریافت کرد، در تاریخ ثبت کرد.
مونرو پس از برنده شدن جایزه نوبل گفت: امیدوارم باعث شود مردم داستان کوتاه را به عنوان یک هنر مهم ببینند، نه فقط به عنوان چیزی که با آن بازی کردی تا به رمان بدل شود.
آخرین مجموعه آثار مونرو، «زندگی عزیز» در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. او چهار داستان پایانی این مجموعه را با عنوان «فینال»، با حسی زندگینامهای نوشت و درباره آنها گفت: معتقدم که آنها اولین و آخرین و نزدیکترین چیزهایی هستند که باید در مورد زندگی خودم بگویم.
نظر شما