به گزارش خبرنگار مهر، نشست تحلیلی ایده اجتماعی دولت چهاردهم با حضور حجت الاسلام محسن قنبریان پژوهشگر و مدرس حوزه علمیه، حسین سرآبادانی پژوهشگر هسته عدالت اجتماعی، علیرضا خیراللهی پژوهشگر حوزه رفاه اجتماعی، حجت الاسلام سید علی موسوی رئیس پژوهشکده باقرالعلوم و حجت الاسلام مجتبی نامخواه مدیر گروه مطالعات اجتماعی باقرالعلوم در خبرگزاری مهر برگزار شد.
فاقد ایده مرکزی در بین نامزدهای انتخابات هستیم
حجت الاسلام محسن قنبریان در این نشست با اشاره به اهمیت وجود ایده مرکزی در بین نامزدهای انتخاباتی گفت: در فضای مردم سالاری دینی ایدههای اجتماعی با سویههای اقتصاد و فرهنگ جان مایه صحبتهای یک نامزد انتخاباتی باید باشد. آنچه مردم میخواهند بدانند نه کارنامه و نه وعده و شعار بلکه ایده مرکزی است. آنچه که یک فرد را در قاموس ریاست جمهوری میبرد این ایدهای مرکزی است که باید ارائه کند. از طرفی این ایده مبتنی بر آرمانها و ناظر بر صحنه و میدان اجتماعی است و در ادامه بحث طرح برنامهها نیز به میان میآید و از اینجا به لوازم سیاست خارجه، برنامه اقتصادی و غیره نگاه میشود. سوال میشود اگر نامزدی اینها را ندارد دقیقاً پس برای چه آمده است؟!
وی در ادامه بیان داشت: میتوان بر اساس همین ایده مرکزی نامزدها را سنجید که آیا قدرت خلق این موضوع را دارد. اگر ایده بین حرفها و وعدهها و شعارها گم شد چه میشود؟ ما در بعضی دورهها فاقد ایده بودیم و احتمالاً در این دوره هم همینطور است. در برخی دورههای دیگر ایده بوده ولی با خوانش از دیگریهایی نتوانسته به اهداف خود برسد و با نظام آرمانی انقلاب اسلامی صورت بندی نشده بود.
وی با اشاره به عقب ماندگی در عدالت در عین حال که به برخی پیشرفتها رسیدیم افزود: در اصول قانون اساسی سه گانه فرهنگ و سیاست و اقتصاد به چشم میخورد. شهید بهشتی زمانی که ایده قدرت سیاسی را مطرح کرد به سهم اقتصادی در این حوزه اشاره جدی داشت. حتی در فرهنگ که میتوانیم به عدالت رسانه و عرصههای دیگر تعبیر کنیم باید صدای متوازنی تدوین شود.
قنبریان با اشاره به اهمیت تشکلها در کشور و عدالت اجتماعی در کشور گفت: اگر رئیس جمهوری بخواهد کار همه جانبه قانون اساسی را انجام بدهد باید قدرت تشکلها را افزایش دهد. این موضوع را میبینیم که به میزانی که تشکلها ضعیف شوند بخش خصوصی قدرتمند میشود به طوری که بعداً سهمش در دستگاه حاکمیتی نیز بیشتر میشود. ما این موضوع را در سازمان تعاون و وزارتخانه شدن بازرگانی میبینیم که وزارتخانه به طایفه بهرهمند از سطح مدیر کلی به وزارت میرسد و عقب ماندگیها غیر قابل جبران میشود.
وی با بیان این نکته که به سمت فضای مطلوب رفتن قابل شاخص گذاری است تصریح کرد: یکی از کاندیدا در برنامه تبلیغاتی خود گفت بهداشت و آموزش کالا نیست، باقی حرفها اما نسبتی با شعار ندارد. یا بقیه کاندیداها شعارهایی وعده حمایت کارگری میدهند ولی در عمل میبینیم که اینها در مسوولیتهای قبلی خود این کارها را نمیکردند. باید اینها را به صورت یک ایده مرکزی جلو چشم بیاوریم و پای آن بایستیم و قدم برداریم.
صحبت از عدالت اجتماعی در مناظرات انتخاباتی خالی است
سرآبادانی در ادامه این نشست با ارائه تصویری از وضعیت تشکلهای کارگری در کشور بیان کرد: چیزی که ناراحت کننده است این است که ما با بحران جدی در ایده رو به رو هستیم و بازتابی از گفتار عدالت در بیان نامزدها نمیبینیم. عیب جدی نبودن حرفهایی با جهت گیری عدالت است.
وی افزود: شعارها نشان میدهد ما چقدر در موضوع عدالت اجتماعی عقب هستیم و به این نقطه رسیدهام که دیگر چقدر فرق میکند چه کسی رئیس جمهور بشود. در سیاستها و نظرات تفاوت مقوی وجود ندارد و مناظرات تعین را نشان نمیدهد به صورتی که هرکس یک حرف را میگوید. اگر در فرایندهای اجتماعی ایدههایی ساختیم امروز توقع باید داشت پژواک آن را مناظرات بشنویم اگرنه این پروسه اجتماعی و جمعی کامل صورت نگرفته است.
وی یکی از مباحث غایب در مناظرات انتخاباتی را فقدان مسائل قشر کارگری دانست و افزود: با وجودی که ۱۳ میلیون خانواده جامعه کارگری داریم و این موضوع با معیشت دهکهای زیادی از جامعه سر و کار دارد اما گفتاری از آن در مناظرات نیست و این یعنی ما در سطح تولید ادبیات نیز چالش داریم.
در حوزه اقتصاد سیاسی کار میتواند ادبیاتش با ادبیات چپ مشابه باشد و قوانین کار به عنوان قوانین آمره حداقل ۴ جریان و سویه را دستکاری و تضعیف یا شارژ کند.
مسئله تشکلها به عنوان رکن اصلی باید در نظر گرفته شود اما میبینیم این تشکلها چه کیفی و چه کمی اثرگذاری زیادی ندارند. میگویند تشکلها باید قدرت اجتماعی داشته باشند در حالی که جای این مطالبه در فضای انتخاباتی نیست و زمانی اتفاق میافتد که قدرت گفتمانی داشته باشد. راه حل اصلاح قوانین کار است.
در ادامه این نشست خیراللهی نیز به بیان نقطه نظرات خود پرداخت و گفت: مطالعات کارگری به واسطه گروههای چپ کارگری به وجود آمده و من از همه مجموعههای آکادمیک دعوت میکنم که نسبت به وضعیت کارگران در ایران کمک کنند. دستیابی به خواستهها به حیطه دیگری از ریاست جمهوری مربوط و مقدور است.
وی افزود: ما سیستمی داریم که نابرابری اجتماعی را توسعه میدهد و نمیتوانیم آنان را قانع کنیم که شرایط را تغییر دهند چرا که باید موضوع را ساختاریتر ببینیم.
این پژوهشگر حوزه رفاه اجتماعی تصریح کرد: چند نسخه از نظام سرمایه داری همواره وجود داشته است و ما وقتی با نسخه سرمایه داری نئولیبرال مواجهیم نمیتوانیم با عوض کردن چند مسؤول وضع را تغییر دهیم اگر توازن قوا را تغییر ندهیم همه این حرفها که چگونه مشارکت بالا برود قابل بحث نخواهد بود.
اعتقاد به نقش عمومی مردم با اقتدار پابرهنهها محقق میشود
در ادامه حجت الاسلام موسوی نیز موقعیت انتخابات برای پدید آوردن قدرت اجتماعی پر فرصت دانست و گفت: در انتخابات طبقه صاحب اقتدار به ناچار وارد تعامل با بدنه جامعه میشوند و به گونهای همراهی پدید میآورند که اگر این را بتوانیم به عنوان یک فرصت برای ساماندهی جریان اجتماعی قلمداد کنیم شکل مواجه ما از مواجه پوپولیستی بر روی افکار عمومی متفاوت خواهد بود.
وی افزود: اینکه کسانی که هیچ اعتقادی به افزایش حقوق دستمزد ندارند شعار افزایش حقوق را میدهند ناشی از قدرت افکار عمومی و یک فرصت است.
موسوی با طرح این سوال که اگر بخواهیم مناسبات را بهم بزنیم براساس چه الگویی میتوانیم تغییرات را شکل دهیم، بیان کرد: پیامبر با ساده زیستی پا به عرصه قدرت گذاشت و فخرش پابرهنه بودن و همنشینی با تهیدستان بود. وقتی مسجد ساده باشد فرهنگ کاخ نشینی هم از بین میرود و به این صورت میشود که کسی شایستگی نشستن بر مسند خلافت رسول الله را دارد که به ابوتراب معروف است. زمانی که امیرالمومنین (ع) را کنار زدند باز انباشت ثروت صورت گرفت چرا که ساختار قبل از اسلام به اسم خلافت رسول الله در حال بازتولید شدن بود.
موسوی در ادامه تصریح کرد: ما با دولت سرمایه دار نیز مشکل داریم. زمانی که فرمانداریها به وجود آمد خراج دولت مرکزی را ضمانت میکرد و باز وضعیت قبلی فئودالی بازتولید شد و ما تا دوره پهلوی دوم این سیستم را داشتیم.
وی تاکید کرد: تا زمانی که مناسبات خود را با انفال مشخص نکنیم و همه را صاحب کار و همه را صاحب سرمایه نکنیم تغییرات نخواهیم داشت. حق بهره برداری نباید به کسی داده شود دوباره آن را انحصار کند و این پیام واضح دنیای فقه است.
رئیس پژوهشکده باقرالعلوم گفت: اگر معتقد به نقش عمومی مردم هستیم اقتدار باید دست پابرهنهها باشد و این تودهها افتخار کنند که آنها ولی نعمتان عالم هستند. نیاز داریم دولت احساس کند که نقطه کانونی، مستضعفین مردمی هستند تا پس از این مناسبات اقتصادی به وجود آید.
ایده سیاستهای رفاهی و حمایتی ضرورت امروز ماست
حجت الاسلام نیکخواه در صحبتهایی نیز بیان کرد: در صحنهای از انتخابات هستیم که امر اجتماعی سطوح رفاهی، حمایتی و بالاتر از آن را نه در بنیادهای تئوریک نامزدها و نه در پرسش مناظرات انتخاباتی نمیبینیم.
وی افزود: در مسئله دیگر تحت عنوان نیاز حاد جامعه به سیاستهای رفاهی و حمایتی باید ببینیم به چه نقطهای قرار است برسیم که سیاست حمایتی انجام شود. ما یک دهه قبل هم سیاست رفاهی نیاز داشتیم ایده و هدف بود اما امروز یک ضرورت جدی است.
وی تحریم را در دهههای اخیر و تحمیل جنگ را در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی باعث به وجود آمدن تعلیق اجتماعی و تحقیق سیاستها توسط دولتها دانست و گفت: صورت دولت و کارکرد آن باید تغییرات بنیادین کند. ایدهای که دولت انقلاب اسلامی نیاز داشته دولت حمایتی بوده و امام نیز مباحثههای انتقادی گستردهای دارد تا بتواند چهارچوب رفاهی را در فضای تفکر اسلامی جا بیندازد.
نظر شما