علیرضا محمدی کارگردان مستند «حماسه پروانه» که امروز پنجشنبه هشتم شهریور در تالار وحدت رونمایی میشود درباره انتخاب سوژه و چرایی تولید مستندی با موضوع بیماران پروانهای (ای بی) به خبرنگار مهر گفت: این رنج کودکان پروانهای در طول روز و ساعت و سکوت مجامع جهانی در قبال آن من را به سمت ساخت یک فیلم با محوریت تحریمهای دارو و پانسمان این بچهها هدایت کرد؛ ابزار تحریم یک ابزار برای فشارهای سیاسی در دنیا است و در علوم سیاسی هم از تحریم به عنوان ابزار و بازوی فشار یاد میشود از همین رو معمولاً طرف و سمت دارای قدرت و ثروت به صورت موجه یا غیرموجه به خود اجازه میدهد کشور یا گروهی را از گردونه فعالیتهایی منع کرده و با بهره گیری از قدرت، ثروت و لابی، بسیاری از مراکز جهانی را علیه مخالف و تحریم کننده خود همراه کند.
وی با یادآوری این که ابزار تحریم برای فشار سیاسی و قدرتنمایی و دندان وحشت نشان دادن به کشورها است، ادامه داد: آن چیزی که همه بشر را آزار میدهد تحریمهایی است که نسبت به دارو و جماعت بیمار وضع میشود و اگر چه در قوانین بین الملل، دارو و درمان از تحریمها استثنا میشوند اما مکانیزمی که این مستثنی بودن را در برگیرد وجود ندارد، وقتی با تحریم دارو برای بیماران مواجه میشوید روشی برای دوری از این تحریم وجود ندارد و وقتی نظام بانکی و صنایع حمل و نقل دنیا شما را تحریم میکند، نمیتوانید نسبت به خرید و حمل و نقل داروها اقدام کنید و این مستثنی بودن دارو بی معنی میشود. البته شاید در مذاکرات هم ضعفی داشته ایم و نتوانسته ایم نظام واردات دارو را استثنا کنیم.
وی افزود: تحریم دارو سالها است کشور ما را رنج میدهد اما این بیماران پروانهای علاوه بر دارو پانسمان هایی به صورت روزانه نیاز دارند و این پانسمانها در انحصار یک شرکت سوئدی است و این کشور بر اساس تحریم این پانسمان را به ایران نمیدهد. ایران در مقطعی این پانسمانها را با واسطه از شرکت سوئدی تأمین میکرد اما این شرکت با توجه به خرید ۲ برابری ترکیه نسبت به تعداد بیماران پروانهای کشورش، برای سفارشهای ترکیه محدودیت ایجاد کرده و مانع فروش پانسمان به ایران شد، در واقع خود شرکت سوئدی نیز تمایلی به رفتار انسان دوستانه و اخلاقی نداشته است. متأسفانه اخلاق در جوامع بشری رو به نابودی است و در برخی کشورهای غربی کاملاً نابود شده است.
این کارگردان مستند با اشاره به اینکه در این فیلم علاوه بر بیماران ای بی به سایر بیماریهای تالاسمی، هموفیلی و ام اس آ هم اشاره شده است، گفت: رنج کودکان پروانهای در طول روز و ساعت و سکوت مجامع جهانی من را برای ساخت این فیلم به جمع بندی رساند تا در رابطه با این بچهها حرف غیرسیاسی بزنم و با نگاهی دراماتیک و شاعرانه موضوع تحریم پانسمان این بچهها و داروی همه بیماران صعب العلاج را بررسی کنم.
وی در رابطه با چالشهای تولید این مستند، گفت: مواجهه و برخورد با بیمار پروانهای به ویژه آنهایی که در سنین کم هستند بسیار سخت و رقتانگیز است، واقعاً تحمل تماشای این بیماران بسیار سخت است. بیمارانی داریم که لحظهای آرام نداشته و دائما در عفونت، تب و چرک هستند و رفته رفته اندامهای دست و پا به هم چسبیده شده و از بین میرود. وقتی تصمیم به ساخت این مستند داشتم اصلاً تصور این چنین صحنههایی را نداشتم و در ذهنم فیلم را با تصویری آراسته و روتوش شده که کمی آزاردهنده است شروع کردم اما وقتی وارد شدم تا مدتها ذهن و دل من درگیر این ماجرا بود. قلبم در فشار قرار میگرفت و برای این بچههای نازنین و معصوم که با این بیماری دست و پنجه نرم میکنند، میگریستم.
هوای گریه و مناجات کودکان پروانهای
این مستند ساز با اشاره به این که علی رغم حضور ۳۰ ساله در فضای مستند و ساخت آثار مختلف از شرایط جنگی و بحرانهای اجتماعی و بیماریهای مختلف تاکنون به این مقدار آزرده خاطر نشده است، عنوان کرد: من به واسطه ساخت مستند «یک خونه بزرگتر» که زندگی یک غسال یا مرده شور را روایت میکند، هر روز وارد فضای داخلی غسالخانه میشدم و با انواع مرگها و سوانح مختلف مواجه شدم اما هرگز به اندازه ساخت فیلم «حماسه پروانه» روح من آزرده نشد. شبهای زیادی را برای نگارش متن گریستم و وقتی میخواستم از زبان کودک پروانهای واگویه و مناجات کنم نمیتوانستم خودم را کنترل کنم و خیلی به من فشار میآمد تا به لطف خدا کار به سرانجام رسید. به نظرم تولید این فیلم کار بسیار سخت و آزاردهنده ای بود اما تلاش کردم این آزار را در خودم هضم و سعی کنم ذرهای از آن به تماشاگر و مخاطب منتقل نشود اما از برخی نکات و روایت تصویری ناگزیر هستیم.
وی با اشاره به این که بیشتر کارهای انجام شده در این زمینه کارهای ساده ای بوده که مخاطب داخلی داشته است، گفت: ما برای آن که بتوانیم رفتار ظالمانه تحریمها در همه شئون را نشان دهیم و اهداف خود را در سطح جهان محقق کنیم نیاز داشتیم حرف جهانی بزنیم و این دردی که در سینه داشتم در قالب این مستند شکل گرفت؛ واقعاً تحمل این درد و رنج تنها یک سوی ماجرا است و این بچهها شبیه حماسه سربازان در جنگهای مختلف، ناخواسته در این جنگ قرار گرفته اند و حماسه میآفرینند.
مردم ایران مخاطب ما نیستند
محمدی در ادامه با اشاره به این که خانه ای بی یک انجمن خیریه است، افزود: علاوه برتحریم های خارجی، تحریمهای داخلی نیز وجود دارد، و هیچ ردیف بودجهای برای کودکان پروانهای وجود ندارد و علی رغم وعدههای مختلف هیچ زمان این اتفاق نیفتاده است و طبق روال همیشگی ایران این مردم هستند که از کودکان پروانهای حمایت میکنند و هیچ جای دنیا چنین حمایت و چنین مدلی وجود ندارد و فقط کار تحقیقاتی علمی انجام میشود و فقط در ایران به معیشت و زندگی و خانواده کودکان پروانهای میپردازند؛ مردم ایران به واسطه اعتماد به آقای هاشمی مسئول خانه ای بی با تمام وجود کمکهای شایانی به این بچهها ارائه میکنند از همین رو قطعاً مخاطب ما برای کاستیهای مالی مردم ایران نیستند و مردم ایران از هیچ کاری فروگذار نیستند.
وی با اشاره به اینکه سازندگان دارو و پانسمان ایرانی نیستند، گفت: بنا بر همین موضوع مخاطب ما خارج از کشور است. البته در این فیلم همه دنیای غرب را مورد خطاب قرار نمیدهیم و در جایی از این فیلم اشاره میشود که مخاطب ما نه سیاستمداران هستند، نه شرکتهای تولید دارو، نه تحریم کنندگان بلکه مخاطب ما مردمان و نخبگان آزاده دنیا هستند و به واسطه این ناجوانمردی در حق بیماران پروانهای ایران، در واقع آنها را در مقابل دولتها قرار میدهیم. از طرفی برای آن که فیلم در مجامع بین المللی و پژوهشکدههای جهانی قابل ارائه باشد، گفت و گوی ما اختصاصاً با مخاطب خارج از کشور است و مخاطب ایران ما در حد رونمایی و انعکاس خبرها خواهد بود. بعد از رونمایی تلاش داریم کار را در فستیوالهای معتبر خارجی شرکت دهیم تا همه دنیا مظلومیت بچههای پروانهای و ظلم به ایران را ببینند.
وی افزود: نمیخواستم مضمون را فدای چارچوبها و قالبهای فیلمسازی در ایران کنم. من اگر میخواستم به چارچوب ها تن بدهم، تأثیر فیلم کم میشد به عنوان مثال آواز خواندن و لالایی مادر در این فیلم جزو این مصادیق است. نمیخواستم به واسطه قوانین نوشته و نانوشته از ایده مد نظرم در این اثر بگذرم.
اروپا و دنیا نفسهای خود را مدیون ایران است
ای مستندساز یادآور شد: ما در این فیلم پیشینه تولید علم را در تاریخ ایران بزرگ مرور میکنیم و به مواردی مثل جندی شاپور و خدمات اندیشمندان ایرانی به بشریت در حوزههای مختلف علوم به ویژه طب میپردازیم و با اشاره به چند بیماری فراگیر در اروپا که با نسخههای شفابخش طبیبان ایرانی درمان شده اند، میگوئیم ما همان ایرانی هستیم که اروپا و دنیا نفسهایش را مدیون ما است و به آنها یادآوری میکنم کتاب «قانون» ابن سینا بعد از انجیل رتبه دوم تیراژ را دارد و تمام علم طب دنیا از رفرنس ابن سینا استفاده میکنند. در این مستند با بهره گیری از تصاویر، دانش ایرانی را به رخ کشیده ایم و در ادامه با بررسی موارد سیاسی و استعماری دلیل این عقب ماندگی را عنوان کرده و نوید بازگشت به آن دوران طلایی را میدهیم. در ادامه با اشاره به تحریمها به مساله دریغ کردن پانسمان به بیماران پروانهای ایرانی میپردازیم. در واقع تلاش کردیم با یک نگاه اقناعی از دل تاریخ دنیا را متوجه این اتفاقات کنیم. بخشی از این موارد را نیز توسط چهره شناخته شده عقلی و علمی علوم اسلامی مصطفی محقق داماد بیان میکنیم. وی در بسیاری از مجامع علمی و مذهبی دنیا از جمله واتیکان فعالیت دارد و با پاپ نیز تألیف مشترک داشته است.
از لالایی مادرانه تا رافت ایرانی
این کارگردان با اشاره به این که موضوع مطرح شده در این مستند ممکن بوداز کشش مخاطب خارج شود، افزود: مجبور شدم در این فضا با وارد کردن لطافت ادبی از خشن بودن فضا بکاهم، کیفیت تدوین، حرکتها، رنگ آمیزی و موسیقی همه در خدمت این لطافت قرار گرفته و کار پیشرفت کرده است؛ این اثر با ۲ رویکرد، اول دانش محوری و تمدن ایران و دوم نگاهی به خانه ای بی ایران ساخته شده است و همانطور که قبل تر گفته شد خانه ای بی به همه ابعاد نیاز بیماران ای بی میپردازد، از نیازهای روحی و رفتاری گرفته تا خانه بهداشت و...
وی افزود: خانه ای بی، واگیر نداشتن این بیماری را جا انداخته و من هم با این نگاه به آشتی بین مردم و این بیماران پرداخته ام. رسیدگی به بیماران در همه شئون را هیچ جای دنیا مانند ایران نداریم. به عنوان نمونه با همت خانه ای بی و در قالب درخت آرزوها تلاش میشود نیازهای بچهها تأمین شود. بچهها آرزوهای خود را به این درخت آویزان میکنند و از خانه تا لپتاپ و گوشی و موارد مورد نیاز دیگر به همت خیران برای بچهها تأمین میشود. ما این تمدن و رأفت ایرانی را باید به دنیا نشان دهیم.
محمدی در پایان صحبتهایش گفت: این کار دغدغه شخصی من بوده است و به سفارش جایی مستند را تولید نکرده ام اما تلاش داشته ام نگاه شاعرانه و لطافتهای گمشده بشری را به صورت دراماتیک به مخاطب منتقل کنم و مواردی مثل مناجات کودک ای بی با خدا یا لالایی مادر با فرزند ای بی خود به همین منظور در فیلم وجود دارد.
نظر شما