پیوست فرهنگی از دو بعد قابل توجه است:
1ـ نقش سازنده در تسریع تحقق اهداف نظام جمهوری اسلامی
2ـ نقش اصلاحی در رفع موانع ساختاری و فرهنگی موجود در مسیر پیشرفت و توسعه ایران اسلامی
1. نقش سازنده پیوست فرهنگی
در توضیح نقش سازنده پیوست فرهنگی میتوان گفت:
1ـ اهداف اصلی و غائی نظام اسلامی، بهبود مستمر و استقرار اعتقادات، ارزشها و جهانبینی اسلامی در تمامی روابط جامعه و ارتقاء اخلاقیات اصیل انسانی و اسلامی در بین تمامی آحاد جامعه است و از رهگذر اجرائیشدن پیوستهای فرهنگی است که در روند تحقق این اهداف تسریع میشود.
2ـ قدرت، مشروعیت، نفوذ جهانی نظام جمهوری اسلامی در شرایط امروز جهانی در گرو رشد اعتقادات دینی و حفظ ارزشهای اسلامی در بین کارگزاران، نخبگان و توده مردم است و اجرائیشدن پیوستهای فرهنگی، زمینهساز رشد اعتقادات و حفظ ارزشهای اسلامی در عرصههای مختلف است.
3ـ حفظ و تقویت هویت ایرانی و اسلامی جامعه، در شرایطی که سرعتپیداکردن فرایندهای جهانیشدن فرهنگ، میتواند هویت جوامع را به خطر اندازد، یکی دیگر از آثار ارزشمند اجرائیشدن پیوست فرهنگی است .
4ـ با شکلگیری یک جامعه توسعه یافته مبتنی بر اعتقادات اسلامی است که الگوئی عملی و موفق برای حفظ هویت کشورهای اسلامی و ایجاد یک هویت مشترک برای مقابله با استکبار جهانی فراهم میشود و این مهم وقتی محقق خواهد شد که ارزشهای اعتقادی و اخلاقی، خود را در سازمانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیز عینیت بخشد.
2. نقش اصلاحی پیوست فرهنگی در رفع موانع ساختاری و فرهنگی
برای توضیح این مطلب، لازم است ضمن اشاره به موانع ساختاری موجود، نسبت آن را با پیوست فرهنگی تبیین کرد:
* تضادآفرینی فرآیندهای نوسازی جامعه با فرهنگ اصیل اسلامی
گرچه همواره مدیریت ارشد نظام اسلامی بر ضرورت استقرار تفکر و اندیشه دینی در تنظیم امور جامعه پافشاری میکند، اما لزوم نوسازی و توسعه کشور نیز ما را مجبور میسازد علاوه بر تولید علوم و فناوری در داخل کشور، از یافتههای علمی و فناوریهای نوین جهانی بهرهبرداری کنیم چون در زوایای پنهان و آشکار این علوم، به ویژه علوم انسانی و فناوریهای نوین و تمامی نرمافزارهای مختلفی که در خدمت انسانها قرار میگیرد، نوعی جهانبینی و گرایشات اعتقادی نهفته است .
بیتوجهی به ماهیت فرهنگساز این پدیدهها، همواره یک سلسله تضاد را در جامعه اسلامی تزریق کرده و مقاومتهای پنهان و آشکاری را در روند توسعه و پیشرفت کشور فراهم میسازد، این تضادها در طول 300ـ 200 سال اخیر همواره جریان داشته و بسته به توازن قوا، یکطرف در موضع نفوذ و حمله و یکطرف در موضع دفاع بوده است . نگاهی به حوادث دوران مشروعیت و درگیریهای نیروهای مذهبی با رژیم پهلوی و تضادها و درگیریهای جریانهای سیاسی امروزین، همه و همه، نمادهائی از این فرآیند است. یعنی یک تضاد فرهنگی و اعتقادی است که خود را به عرصه فعل و انفعالات فعالیتهای سیاسی و اجتماعی منتقل میکند.
تهیه "پیوست فرهنگی" برای فعالیتهای اصلی و محوری مربوط به سازندگی کشور، موجب میشود، این تضادهای مخرب در فضای سیاسی کشور با بیانی مبتنی بر علم و اصول دینی در چارچوب مباحث علمی و کارشناسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و کمکی باشد در کاهش تضادهای سیاسی کشور.
* عدم تعادل در توسعه همهجانبه کشور
یکی از موانع عمده پیشرفت ایران در شرایط امروز، عدم توسعه متوازن بخشها و ابعاد مختلف تشکلدهنده جامعه است، همانطور که همگان شاهد هستیم، مجموعه عواملی مانند پیشرفت علوم و فنون جدید در کشورهای پیشرفته، امکان انتقال نتایج این پیشرفتها در قالب کالا و خدمات مدرن در کشورهایی مثل ایران، که به دلیل داشتن درآمدهای نفتی، بدون لزوم دستیابی به پیشرفت متوازن، امکان این انتقال را داشتهاند و در نتیجه انتقال بخش اعظم استعدادهای درخشان در بعضی از عرصههای نوین مثل پزشکی و مهندسی، موجب شده نتوانیم متناسب با تحولات اقتصادی و سیاسی جامعه، در حوزه مسائل فرهنگی توسعه و پیشرفت داشته باشیم .
همین امر موجب شده بسیاری از کاستیهای موجود در فرهنگ عمومی جامعه، مانع پیشرفت سریعتر اقتصادی و اجتماعی و حتی عرصه سیاسی شود، نگاهی به ضعفهای بنیادین و اساسی که در سازمانهای فرهنگی اعم از مردمی و دولتی و انفعالی که در مقابل تهاجم فرهنگی غرب داریم، همگی نمادهائی از این توسعه نامتعادل است، که انتظار میرود با سازماندهی صحیح برای دستیابی به "پیوستهای فرهنگی" جهشی در جبران کاستیهای تاریخی عرصه مباحث کارشناسی فرهنگ ایجاد شود.
* کاستیهای و عوارض ناشی از ساختارهای سیاسی در فرایندهای مردم سالاری
از دیدگاه اسلامی، مشارکت دادن مردم در امور جامعه، جزئی از فرآیند رشد و تعالی فکری مردم و ابزاری است برای حفظ سلامتی کارگزاران حکومتی و در اصل و ضرورت تعمیق و گسترش آن، هیچ شک و تردیدی روا نیست، اما نوع و نحوه سازماندهی تحقق این مشارکت میتواند فواید و عوارض مختلفی در برداشته باشد.
آنچه حاصل تجربه سیساله نظام مقدس جمهوری اسلامی است، اینکه در کنار انواع آثار مثبت و سازنده خصوصیت جمهوریت نظام، این عوارض منفی را هم شاهد بودهایم که مجالس شورای اسلامی و دولتها بواسطه گرایش ذاتی به جلب رضایت بیشتر مردم، همواره مسائلی را مورد توجه قرار دادهاند که نگرانی روزمره مردم باشد و راهحلهای کوتاهمدت داشته و نتایج آن به صورت ملموس قابل عرضه باشد.
بدیهی است در چنین شرایطی، هیچگاه دولتها و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به صورت فراگیر و جدی درصدد شناخت معضلات فرهنگی و دستیابی به راهحلهای مناسب و جامع نباشند.
شاید به همین دلایل باشد که مقام معظم رهبری همواره توقعات جامع خود در عرصه فرهنگ را خطاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح فرمودهاند، مباحثی چون لزوم مهندسی فرهنگی، لزوم حضور شورا در مراحل تدوین برنامههای پنجساله توسعه، ضرورت تهیه طرح جامع تحول در نظامهای آموزشی کشور و در آخرین تذکر خود از ضرورت وجود "پیوست فرهنگی" برای طرحها و فعالیتها سخن گفتهاند.
ایجاد الزام قانونی در مجلس شورای اسلامی برای تهیه "پیوست فرهنگی" برای همه طرحها و لوایحی که به مجلس میآید یا در سطح هیئت دولت مورد بررسی قرار میگیرد، میتواند گامی بلند در رفع حاشیه نشینی فرهنگ در فرآیند مردم سالاری باشد، به عبارتی تهیه "پیوست فرهنگی" برای طرحها و لوایح قانونی است که مردم سالاری دینی را تجلی عینی میبخشد.
ادامه دارد ...
نظر شما