سرزمین شام در طول تاریخ و به خصوص در طول تاریخ اسلامی، حوادث ، جنگ ها و رخدادهای مختلفی را به خود دیده است، در تاریخ معاصر نیز این منطقه شاهد حوادث و رخدادهای مهمی بوده است که در کنار توافقنامه سایکس پیکو که مرزهای ترسیم شده آن از این منطقه می گذشت، اشغال فلسطین و تاسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 یکی از مهمترین آن محسوب می شود تا در کنار جنگ داخلی لبنان واعلام اتحاد سوریه و مصر در زمان جمال عبدالناصر از نمادهای تحولات در این منطقه طی چند دهه گذشته محسوب می شود.
با این حال مهمترین و شاید سرنوشت ساز ترین رخداد این منطقه در سه دهه اخیر را باید شکل گیری محور مقاومت در این منطقه و شکست رژیم نامشروع اسرائیل در چند جنگ پیاپی در قرن بیست ویکم پس از شکست های متوالی کشورهای عربی در دهه ها اخیر قرن بیستم دانست، مسئله ای که سبب شد جناح بندی ها و یارکشی ها در منطقه خاورمیانه به طور کلی تحت تاثیر آنها قرار گیرد.
شکست اسرائیل در این جنگ ها منجر به فرو رفتن محور سازشکار در موضع انفعالی شد، موضعی که هر چند برای چند سال ادامه یافت، اما نشان داد که طرف مقابل چندان هم بیکار ننشسته است.
به اعتقاد برخی از کارشناسان، آنچه که امروز در این منطقه شاهد آن هستیم بخش هایی از وعده ای بود که کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه پیشین آمریکا در سال 2008 در اولین روزهای جنگ 33 روزه از آن پرده برداشته بود.
امروز محور اعتدال عرب یا همان سازشکار عرب با کمک آمریکا و به مدد هزینه های میلیاردی از دلارهای نفتی سعی در خروج از این انفعال و شکست دادن محور مقاومت فلسطین، لبنان، سوریه وایران دارند.
بی تردید تمام اتفاقاتی که طی چندین ماه گذشته در این منطقه از فلسطین گرفته تا لبنان و حتی خارج از آن در عراق و اردن رخ داده همگی بی ارتباط با تلاش ها برای به زانو در آوردن سوریه به طور اخص و تکه تکه کردن مفاصل محور مقاومت نبوده ودر آینده نیز نخواهد بود.
به اعتقاد کارشناسان، تلاش آمریکا برای دادن جانی دوباره به روند سازش، تلاش مصر و برخی دیگر از کشورهای عربی برای متقاعد کردن حماس برای برداشتن گام بعدی ورود به جرگه سازشکاران از طریق کنار گذاردن کامل فعالیت مسلحانه در سرزمین های اشغالی و جهش مجدد اردوغان به آغوش دوست صمیمی اش بنیامین نتانیاهو پس از جنگ زرگری چهار سال گذشته آنکارا ـ تل آویو، همگی در راستای مستحکم کردن حلقه محاصره علیه سوریه به عنوان پروژه کوتاه مدت و شکستن کامل محور مقاومت به عنوان پروژه بلند مدت قرار دارند.
همچنین محور موسوم به اعتدال عربی(طرفداران سازش با رژیم صهیونیستی) موفق شد با مجبور کردن دولت میقاتی (نزدیک به حزب الله) به استعفا، امتیاز دیگری را هم در این رویارویی سخت و دشوار کسب کند.
به طور حتم اختلافاتی که کشور بحران زده ای همچون لبنان را تا زمان تشکیل دولت بعدی در خود فرو می برد، بهترین شرایط را برای پیشبرد طرح های غربی در سوریه فراهم می کند.
لبنانی ها به طور حتم به جای پیگیری انتقال گروه های جنگجوی سلفی از خاک کشورشان به داخل سوریه و حتی درگیری در مرزهایشان با سوریه، این بار مجبور خواهند شد، مواضع ولید جنبلاط یا سعد حریری را در رابطه با دولت بعدی پیگیری کنند و چانه زنی ها در مورد شخصیت نامزد احراز پست نخست وزیری را بین جریان 14 و8 مارس دنبال کنند.به خصوص که در جناح بندی های شکننده حاکم بر لبنان، انتقال جریانی همچون فراکسیون ولید جنبلاط از این سوی معادله به آن سو می تواند کفه معادله را به سوی کفه دوم تغییر دهد.
این البته غیر از مشکلات پیش بینی شده امنیتی است که در سایه درگیری ها در طرابلس سرایت آن به دیگر مناطق لبنان هم پیش بینی می شود.
مشکلات و بحران امنیتی وسیاسی در عراق نیز دیگر مسئله ای نیست که بر کسی پوشیده باشد، بحرانی که به گفته تحلیلگران بازیگران عرب صحنه سوریه مهمترین عاملان آن هستند.
به هر شکل محور سازش که موسوم به اعتدال است، موفق شد دو کشور شبه بی طرف همسایه سوریه یعنی لبنان و عراق را هم با برنامه های خود دچار مشکل کرده واجازه موضع گیری قاطع در رابطه با تحولات همسایه خود را از آنها سلب کند.
پس از نشست سران عرب در دوحه، نه تنها عراق و لبنان، بلکه تمام کشورهای جهان در مقابل عمل انجام شده ای به نام دولت انتقالی در سوریه قرار گرفتند.
برای اولین بار در تاریخ اتحادیه عرب ساختار اپوزیسیونی متشکل از مخالفان اخوانی و سلفی با حمایت رهبران حوزه جنوبی خلیج فارس، جای دولت رسمی را در جایگاه دولت اصلی اشغال کردند.
به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران بی طرف، این اقدام قمار بزرگی است که در صورت شکست می تواند تبعات بسیار شدیدی را برای عاملان آن به دنبال داشته باشد.
با این حال پس از اجلاس دوحه محور موسوم به اعتدال عربی ـ آمریکایی گرچه با برگ های برنده ظاهری زیادی به صحنه آمده اند، اما تجربه ثابت کرده است بازی با پارامترهای متناقض منطقه ای همیشه نتایج مطلوبی با خود به همراه ندارد به ویژه اینکه محور مقاومت ثابت کرده است در مقابل فشار خم می شود، اما تاکنون طرفی قادر به شکستن آن نشده است .