ماجرا با یک تظاهرات بسیار کوچک در بازار حمیدیه واقع در قلب پایتخت سوریه دمشق آغاز شد، اما چند روز نپایید که جرقه اعتراضات در درعا شعله ور شد و این منطقه تظاهرات و تحصن هایی را تجربه کرد.
همین اعتراضات سبب شد تا جرقه این آتش به حمص وسپس حماه وبعد از آن لاذقیه وسپس دیر الزور برسد .تنها چند ماه کافی بود تا شعارهای ضد دولتی به گوش رسید. تا این جا و در چارچوب حقوق دموکراسی ملت ها می توان حق را برای مردم سوریه برای اعتراض قائل شد اما ، اگر اخبار جسته و گریخته پرداخت پول به تظاهرات کنندگان ونیز خرید فیلم های تظاهرات توسط برخی از رسانه های خاص را به این مسئله بیفزاییم به نقطه ای می رسیم که به توطئه منتهی می شود.
در این بین دست های منطقه ای و به ویژه از سوی یکی از کشورهای همسایه برای سوق دادن این تظاهرات به سوی خشونت وارد شدند ، به گونه ای که اگر به آرشیو رسانه های بین المللی از جمله فرانس پرس ورویترز مراجعه شود خواهیم دید که برای مدتی نسبتا طولانی ارتش سوریه بر اعلام خویشتن داری نسبت به حمله به واحدهایش وعملیات تروریستی، تاکید می کرد.
با این وجود ، طرف های حامی هرج و مرج در سوریه که عزم خود را برای برهم زدن ثبات این کشور وصدور بحران به ساکنان خط مقدم جنگ با رژیم صهیونیستی جزم کرده بودند، واحدهای تروریستی فعال در عراق وچند کشور منطقه از جمله لیبی را به سوی سوریه سرازیر کردند تا به تدریج زمینه فرسایش و فروپاشی سوریه فراهم شود .
فرسایش که امروز در دهها هزار کشته و یک میلیون آواره و کشوری شبه فلج از نظر اقتصادی با شکاف ها و تنش های طایفه ای ـ مذهبی واجتماعی نمود پیدا کرده است.
از دیگر نکات قابل توجه در این غائله نام گذاری است که از همان ابتدا انقلاب و قیام نزد مخالفان بشار اسد و فتنه و هرج ومرج نزد هواداران وی لقب گرفت، در حالیکه عده قلیلی از طرف های بی طرف از آن به عنوان حوادث نام بردند.
از دیگر نکات قابل توجه در این حوادث نام گذاری طرفداران دو طرف بود و در حالیکه رسانه های دولتی سوریه وهوادارانشان از واژه تروریسم(همان واژه مورد استفاده آمریکا در جنگ طولانی مدتش در خاورمیانه ) علیه جنگجویان صادراتی به کشورشان استفاده می کردند ، طرفداران جنگجویان سلفی ـ چند ملیتی از واژه "شبیحه" برای نام بردن از واحدهای هوادار بشار اسد ، استفاده می کنند.
با وجود آنکه برخی از شهروندان سوری واقعا با شعار آزادی خواهی و دموکراسی واصلاحات بیشتر وارد صحنه شده بودند، اما برخی دیگر از گروه ها و به خصوص گروه های غیر سوری نه تنها سرنگونی بشار اسد بلکه اصولا تشکیل خلافتی اسلامی را در سوریه فریاد می زنند.
این در حالی است که روزی نمی گذرد که بر شمار تلفات جانی و مالی مردم سوریه افزوده نشود به خصوص که هم اکنون جایی در این کشور جنگ زده نیست که از حضور جنگجویان خارجی در امان مانده باشد ، در حالیکه کمتر خانواده ای در سوریه از این حملات در امان باقی مانده است.
سلاح نیز در کشور جنگزده سوریه حکایت خاص خود را دارد، امروز رژیمهای عربی حوزه جنوبی خلیج فارس و ترکیه میلیون دلار از بودجه خود را خرج مسلح کردن گروه هایی می کنند که گفته می شود مخالفان دولت بشار اسد هستند .
این تزریق گسترده سلاح امروز باعث شده است که نه یک فرماندهی نظامی بلکه چندین فرماندهی ورهبری در سوریه وجود داشته باشند ، به نحوی که برخی از این گروه ها حتی شبه نظامیان"ارتش آزاد" سوریه را که کشورهای مختلف نیز آن را به رسمیت شناخته اند نیز به رسمیت نمی شناسند.
در شرایطی که هسته اصلی رهبری مخالفان دولت سوریه را ابتدا گروه های سکولار تشکیل داده بودند امروز گروه های سلفی نیز در سوی دیگر این معادله نه تنها علیه دولت مرکزی بلکه علیه دیگر گروه های مسلح هم می جنگند.
جنگی که در درعا یا حلب بین گروه النصره وارتش آزاد رخ داد نمونه ای از این تنش ها محسوب می شوند به خصوص که در برخی از مناطق جنگ بر سر تصاحب غنایم یا همان چپاول منازل مسکونی مردم وکارخانجات به مهمترین زمینه برای وقوع این درگیری ها تبدیل شده است.
در این بین نباید از نقش رسانه ها و به خصوص غول های رسانه ای همچون الجزیره، العربیه، سی ان ان، اسکای نیوز ، فرانس 24 و دهها رسانه دیگر به آسانی گذشته به ویژه اینکه، این رسانه ها موفق شدند برخی از شخصیت ها را به بالاترین سطح منتقل کرده وبرخی دیگر را هم از صحنه خارج کنند.
حضور و تاثیر گذاری رسانه ها بر افکار عمومی در رابطه با تحولات سوریه چنان است که به گفته برخی از تحلیلگران این جنگ بدون حضور این رسانه ها از مدتها پیش حل و فصل و مختومه می شد.
نقش کشورهای همسایه سوریه را هم نباید نادیده گرفت، در زمان تهیه این گزارش بیش از 15 هزار جنگجوی چند ملیتی که در دو کشور همسایه ترکیه واردن توسط نیروهای آمریکایی و فرانسوی آموزش دیده اند، به دنبال ورود از طریق خاک سومین کشور همسایه سوریه یعنی لبنان هستند .
هم اکنون علاوه بر جنگجو، سلاح و مواد منفجره نیز از شمال لبنان به حمص می رسد، همچنین ترکیه نیز شمال سوریه را از نظر سلاح ، تجهیزات، ورود عوامل جنگجو و حتی نیروهای ویژه سازمان های اطلاعاتی کشورهای مختلف پوشش می دهد ، در کنار آن اردن نیز زمینه جذب فراریان جدا شده از دولت سوریه از یک سو وتزریق جنگجو از سوی دیگر را فراهم می کند.
دورنمای مخالفان :
شخصیت های مخالف دولت بشار اسد نیز چندان به آینده ساختار پس از وی امیدوار نیستند، بلکه اکثر قریب به اتفاق آنها از جنگ طولانی مدت داخلی بین گروه های مسلح سخن می گویند .
انس جوده عضو "جریان سازندگی کشور" در این رابطه به روزنامه السفیر می گوید : وضعیت امروز نشانگر وقوع چند دستگی اجتماعی و مذهبی در سطوح مختلف است، این چند دستگی ها به حدی رسیده است که حتی تنش بین روستا و شهر را هم شاهد هستیم.
امروز تعصب گرایی علیه دیگران مسئله ای است که پیش از هر چیز نیازمند معالجه در جامعه سوریه است. به اعتقاد جوده باید افراطیون از صحنه خارج شوند تا بتوان بستر راه حل سیاسی را در کشور سوریه فراهم کرد، در غیر این صورت باید منتظر شرایطی بسیار بغرنج تر از سومالی در کشور باشیم، در حالیکه جنگ داخلی و تقسیم کشور شرایطی بدتر از وضعیت جنگ داخلی لبنان را برای سوریه به ارمغان می آورد.
در این حال فاتح جاموس عضو ائتلاف نیروهای تغییر مسالمت آمیز هم معتقد است ، در کوتاه مدت احتمالات بسیار خطرناکی فرا روی سوریه قرار دارد که تا سطح جنگ داخلی تمام عیار هم پیش می رود که بازنده اصلی آن سوریه وامکانات ژئوپلتیک آن در آینده است.
صفوان عکاش عضو دفتر اجرایی هیئت هماهنگی مخالفان هم در گفتگو با السفیر اعتراف می کند : وقوع جنگ داخلی در سوریه بیشترین احتمال نزدیک به واقعیت است .
به اعتقاد این شخصیت مخالف قیام دموکراتیک در سوریه مورد هجمه شدید قرار گرفته است. وی در این زمینه می افزاید : یکی از انواع این هجمه ها تلاش برای منحرف کردن قیام از اهداف اعلام شده آن وایجاد بستر اختلافات مذهبی است .
به هر شکل امروز شرایط سوریه با روزهای اولیه آغاز قیامی داخلی برای انجام اصلاحات تفاوت بسیار زیادی دارد، به نحوی که برخی از تحلیلگران از جنگ جهانی دیگری در خاک این کشور سخن می گویند.
نظر شما