علی اصغر سیدآبادی، نویسنده و منتقد ادبیات کودک و نوجوان با اشاره به تفاوت نقد از گذشته تا امروز گفت: ما در گذشته، عیبهای کار را بیان میکردیم؛ در واقع، منتقد در جایگاه دانای کل بود و نقش تعلیمی و تربیتی داشت. گرچه امروز هم میتوان نمونههایی از اینگونه نقد را یافت، اما نقد در حال حاضر به گفتگوی میان پدیدآورنده کتاب از شاعر و نویسنده و تصویرگر گرفته تا ناشر و مدیر هنری و طراح جلد با مخاطب و منتقد شبیه است.
به گفته نویسنده «روزها دیوها از آدمها میترسند» به اینکه امروز نقد به یک گونه ادبی تبدیل شده، اشاره و بیان کرد: امروز نقد، تنها به بیان کاستیها نمیپردازد. منتقد کسی است که زیباییها را هم میبیند و برجسته میکند و اثر را در یک بستر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مورد ارزیابی قرار میدهد. امروز نقد به یک ژانر ادبی تبدیل شده است.
سیدآبادی در پاسخ به اینکه خوانندگان ادبیات بزرگسال میتوانند مخاطب نقد با وِیژگیهایی باشند که به آن اشاره شد، اما کودکان و نوجوانان نمیتوانند یکی از سه ضلع گفتگو میان پدیدآورنده، مخاطب و منتقد باشند، گفت: در ادبیات کودک و نوجوان، این مثلث به مربع تبدیل میشود. به این معنی که دیگر تنها کودکان، مخاطب نقد نیستند و نقد هم برای بچهها و هم بزرگسالان نوشته میشود و این دو طیف باهم تفاوت دارند.
نویسنده داستان «بابابزرگ سبیل موکتی» به تفاوت میان نقد برای کودکان و بزرگسالان اشاره کرد و افزود: گرچه تجربه کودکان محدودتر است، اما از تخیل گستردهتری برخوردارند و با تکیه بر تخیل کودکان میتوان نوع جدیدی از نقد را پدید آورد. در واقع نقد کودک و نوجوان با نقد ادبیات بزرگسال به لحاظ محتوا متفاوت است و نه ساختار.
سیدآبادی با اشاره به گونههای مختلف نقد گفت: ما یک نقد فنی و تخصصی داریم که مخاطب آن خاص است. برای مثال نقدی که در پژوهشنامه و کتاب ماه کودک و نوجوان به آن پرداخته میشود از این دست است؛ یک نقد برای مخاطب عام داریم که به مرور کتاب و معرفی آثار برگزیده میپردازد. «لاکپشت پرنده» میکوشد تا به مرور کتابها بپردازد. ضمن اینکه نقد و معرفی کتاب به زبان کودکان و برای آنها در نشریات مربوط به این گروه سنی منتشر میشود.
نویسنده کتاب «ایران در آستانه تغییر»، یکی از مشکلات عمده کشورهای در حال توسعه چون ایران را مسئله آموزش دانست و افزود: آموزش و پرورش و بسیاری از خانوادهها فکر میکنند آموزش رسمی برای بچهها کافی است؛ در صورتی که در همه جای دنیا سیستمهای آموزشی براساس بازی و نمایش و ... است و کتابهای غیردرسی بیشتر از کتب درسی مورد توجه قرار میگیرند، اما در ایران، چنین نیست و باید بپذیریم که هر اصلاحی از کتاب کودک شروع میشود.
سیدآبادی، ضعف در خواندن را یکی دیگر از مشکلات ما برشمرد و گفت: ما از جمله فقیرترین کشورها در زمینه خواندن هستیم؛ خواندن نه به معنی روخوانی یا روانخوانی که به معنی درک عمیق مطلب. بچههای ما تا خواندن را یاد نگیرند، اتفاقی در زمینه آموزش و پرورش و رشد کتابخوانی و نقد درست نمیافتد.