به گزارش خبرنگار مهر، ادغام هنر وصنعت در شهرهای بزرگی مثل مشهد لذت قدم زدن در کوچه باغ های قدیمی را برای مردم شهر احیا خواهد کرد و لزوم پرداختن به هنر در معماری مشهد آن چنان که شایسته پایتخت معنوی ایران باشد ضروری است.
زیبایی نیاز غریزی بشریت
فرشید مثقالی بنیانگذار بخش گرافیک و انیمیشن کانون پرورش فکری کودکان در همایش تخصصی کارکرد هنر در زندگی شهری در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: مهم نیست که بشر در چه سطح فرهنگی و یا طبقه مالی باشد در طول تاریخ همیشه بشرهر آنچه را که ساخته سعی در زیبا کردنش داشته است.
وی با بیان اینکه بشر روی پارچه، لباس، ظروف، قیچی شمشیر نقش می زده است می افزاید: بشر با زیبا سازی نیاز غریزی و طبیعی خود را تضمین می کرده است تا از حالت یک جسم آن را خارج کند.
وی با اشاره به زیبایی ظروف و وسایل و مکانهای سنتی ایران می گوید: در قدیم ظرف ساده نداشته ایم حتی بشقابهای با لعاب فیروزه ای هم زیبا بودند و فرش ها در نهایت دقت در زیبا ساختن بافته می شدند.
هنر و صنعت در بناهای تاریخی در هم تنیده بود
وی می افزاید: در گذشته ایران زمین، هنر وصنعت با هم آمیخته بوده است به عنوان مثال جوی ها و حوض ها در باغ فین کاشان فقط این نیست که آب باریکه ای باشند بلکه مظاهری از زیبایی است بدون آنکه نامی مجزا از هنر را داشته باشند.
وی تاکید می کند: وقتی بشر اولین ساختمانها را می ساخت بدون مرز بندی کارکرد بود و هنر وصنعت در هم تنیده بود.
استاد نقاشی و تصویرگر کتابهای کودکان بیان می کند: نقش های رنگی و مجسمهها ونقش برجسته ها در کاخ ها و بناهای فرماندهان در تاریخ ایران و جهان توسط استاد صنعت کار به بافت طبیعی بنا اضافه می شد.
وی یادآوری می کند: چیزی به نام هنرمند وجود نداشت و استادانی با مهارت فنی وهنری در ساخت بنا حضور داشتند و این نه تنها در ساختمان بلکه دربافت شهری هم دیده می شد.
وی با بیان اینکه معماری و هنر در تزیین بنا یک مجموعه بودند می افزاید: نکته ظریفی که وجود دارد این است که عوامل در خدمت معنا عمل می کردند.
وی می گوید: البته تقسیم بندی در کارها وجود داشت و استاد کارهای معمار، آجر کار و کاشیکار مجزا بودند اما هر کدام مهارت های هنری وفنی را با هم داشتند.
معماری در خدمت معنویت
وی با اشاره به تصاویری از معابد درهندوستان و مجسمه بودا تاکید می کند: برخی از این بناها اثری عبادی محسوب می شدند و معابد ومجسمه ها در خدمت معنای معبد بود و عوامل معماری و هنری ومعنوی در این بناها در هم تنیده بودند.
هنرمند یشکسوت کشور می افزاید: این آثار هنری در معابد کلیسا و مساجد در گذشته تزیینات نبودند بلکه عواملی بودند که به بنا معنا می دادند.
وی می گوید: در بناهای تاریخی مصر نقاشی های روی دیوار وجود دارد این نقاشی بعد از ساخت بنااضافه نمی شد بلکه در ساخت اهرام مصر همزمان این نقاشی ها در بنا استفاده می شد.
استاد هنر بیان می کند: در یونان در ساخت بنا از نقش برجسته استفاده می شد و به مجسمه ها ستون ها و حتی کف ساختمان توجه می شد در ایران نیز در بنای تخت جمشید عوامل تزیینی وجود دارد که معنا دارند و عظمت را به ما القا می کنند.
وی اینگونه ادامه می دهد: در تخت جمشید عوامل بصری در سر ستونها و راه پله ها هدفمند و با مقصود ساخته شدند و هنر به کار گرفته شد تا عظمت کاخ را نشان دهد.
قدم زدن در کوچه های قدیمی لذتی مخفی دارد
استاد مثقالی به تعادل بافت های تاریخی در ایران اشاره می کند و می گوید: وقتی در بافت قدیمی شهرهای کاشان یا اصفهان قدم می زنی همه چیز در تعادل است و چنان در تعادل است که نیازی نیست حتی کوچکترین عوامل به آن اضافه شود.
وی یادآوری می کند: این زیبایی است که به صورت تعادل در فضای کوچه ها و ساختمانها خودش را نشان می دهد و ما از حضور در این مکانها لذت مخفی می بریم که قابل وصف شدن نیست.
استاد تاکید می کند: می توانید کلمه زیبایی را برایش به کار ببرید و می بینید که ایرانیان در خدمت زیبایی بودهاند.
انسان هسته مرکزی شهرسازی و بناها بوده است
وی از کارکردهای دیگر در بافت قدیمی ایران می گوید: گنبد هایی که در پشت بام ها در بناهای استفاده می شد و این تعادل و نسبت ها و مواد مصرفی در بناها مستتر است.
وی می افزاید: نسبت در به دیوار نسبت های فرو رفتگیها و برجستگیها همه وهمه یک تعادل دلپذیر کنار هم برای ایجاد سکونتی که پر از آرامش است را ایجاد کرده اند وهمه نسبت به انسان کار شده اند.
سفید موی هنر ایران تصریح می کند: انسان هسته مرکزی شهر سازی و ساخت بناها در طول تاریخ در ایران بوده است.
انعکاس جلال و شکوه در آیینه کاریهای حرم امام رضا(ع)
استاد مثقالی با بیانی پر شور می گوید: در مسجد جامع اصفهان کاشیکاری ها و تزیینات بنا هوش از انسان می برد در حرم حضرت رضا (ع) که مخلوطی از هنر ومعماری است، جلال است که در آیینه کاریها خودش را منعکس می کند.
وی می افزاید: احساسی جز زیبایی در حضور در این بناها به ما دست نمی دهد و این تعادل متعلق به شهرهایی است که در گذشته بوجود آمدند.
وی یادآور می شود: در اغلب شهرهای قدیمی آب وسنگ، رنگ ومجسمه، کاشی، کانال تفکیک ناپذیر بودند و با چنین تعادلی در این شهرها رو به رو هستیم.
شهر سازی مدرن کارهای هنری را به شهر می چسباند
استادهنر می گوید: در مکانهای عمومی در شهرها هنر پرونده ای جدا نداشت و ساخت بناها، مجسمه ها و نقش برجسته ها در خدمت هنر و روایت داستان دین وهنر جزء نهادینه ساختمان بود.
وی می گوید: از قرن 16 به بعد بود که هنرمند مستقل شد و هنر از معنا تفکیک شد و حالا ما از خود می پرسیم در گذشته چگونه هنرمند معمار بود و و به دنبال تاثیر متقابل هنر و شهر و چگونگی ادغام آن می گردیم.
استاد مثقالی تاکید می کند: برای زیبا سازی شهرها یکنوع برگشت ناخود آگاه به گذشته داریم اما کاری که می کنیم این است که کارهای هنری را به شهر می چسبانیم.
جایگاه ساختمانها در شهر مانند قطعات به هم ریخته پازل شده اند
وی می افزاید: در واقع شهرها قطعات پازلی هستند که تکه هایی شده اند که درست به هم نچسبیده و تصویر کامل وصحیح را به ما ارائه نمی دهند.
وی یادآور می شود: بر خلاف گذشته بناها جایگاه خود را ندارند و تعادلی بین کاربرد بنا و مکانی که در آن قرار دارد و مکانهای مجاور خود را ندارند در حالیکه در گذشته بناها مانند زنجیر به هم متصل بودند و متناسب با هم ساخته می شدند.
استاد مثقاالی می گوید: با استقلال هنرمندان هنر از همه چیز جز احساسات جدا شد و حالا برای برای بازگشت هنر و فرهنگ به شهرها آثار هنری به ساختمانها چسبانده می شود.
وی می گوید: اینگونه است که در شهر مشهد برای گسترش شهر، ساختمانها بدون هماهنگی ساخته می شوند و عدم هماهنگی هر جزء با جزء دیگر به حداکثر می رسد.
فقر بصری و کم شدن قابلیت زندگی در شهرها
استاد مثقالی با ابراز تاسف بیان می کند: آن هماهنگی ها در گذشته جای خود را به فقر بصری و کم شدن قابلیت زندگی در شهرها برای شهر نشینان می دهد.
پشکسوت هنر ایران می افزاید: شهرها زشت شده اند و دیگر زندگی در شهرها جذاب نیست و بشر از آن لذت نمی برد.
وی می گوید: هنر وصنعت در ساختمانها ومکانهای عمومی در شهرها باید با هم در داد و ستد باشند و قرار دادن یک اثر هنری در مکانی از شهر نمی تواند غایت هدف باشد.
استاد می افزاید: باید پس زمینه مناسب باشد و ایجاد تعادل لازم برای انسانی که در آن محل زندگی می کند داشته باشد و با تامل در تاریخ بشری، انصافا به خودمان بپردازیم.
شهر سازی نیاز به نقشه دارد
استاد مثقالی تاکید می کند: با بررسی محله ها و شناخت فرهنگ مردم در هر شهر و هر مکان به راه حلهای بصری بپردازیم.
وی بیان می کند: در سیاستهای کلی شهر سازی نیاز به نقشه راه داریم، محله های قدیمی و تازه ساز هرکدام نیاز به نقشه ای حساب شده دارند.
سپید موی هنر ایران یادآوری می کند: سنگچین دور درختها، پله ها، ایستگاههای اتوبوس، نیمکتها را می توان با سفارش به هنرمندان توانا آمیزه ای از هنر و صنعت ساخت.
وی با بیان اینکه این سازه ها نباید با مردم بیگانه باشد می افزاید: هنرمند در عوامل هنری باید واقع بینانه همه اقشار مردم را در نظر بگیرد.
وی بیان می کند: هنرمند با تامل وتعمق در زندگی مردم هر محله در ساخت پروژه ها ی هنری ونقاشی های دیواری می تواند مسئولیت اجتماعی خود را در قبال فرهنگ آن محله به انجام برسانند.
گفتگو: زهره رنگ آمیز
نظر شما