جهان‌بینی نویسندگان کودک و نوجوان/7

مثل یک ماهواره از مدار خارج شده‌ایم/ ترجمه در برابر تالیف بی‌جان ما، بزرگ جلوه می‌کند

مثل یک ماهواره از مدار خارج شده‌ایم/ ترجمه در برابر تالیف بی‌جان ما، بزرگ جلوه می‌کند

به گفته یک مترجم ادبیات کودک و نوجوان، ما مثل ماهواره از مدار خارج شده، دور خود می‌چرخیم و نمی‌دانیم چگونه باید فرهنگ و هنر خود را به مردم دیگر معرفی کنیم. حتی نمی‌دانیم چگونه باید مخاطب داخلی‌مان را جذب کنیم. به باور او اگر ترجمه ما یک ساختمان 10 طبقه باشد تالیف ما یک خانه قدیمی سه طبقه است.

مجید عمیق، مترجم در گفتگو با خبرنگار مهر به بررسی وضعیت ادبیات کودک و نوجوان پرداخت و گفت: پیش از انقلاب چیزی به نام ادبیات کودک معنا نداشت. درست است که کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، سال 1346 شکل گرفته بود، اما بیشتر به نمایش و فیلم کودک و نوجوان توجه می‌کرد و آنچه در قالب کتاب منتشر می‌شد، بیشتر بیان نظرات سیاسی و مخالف با شرایط حاکم بر آن دوران بود. بارزترین نمونه این‌گونه آثار، کتاب‌های صمد بهرنگی است.

مترجم «جهان اسرارآمیز» به این‌که ادبیات کودک و نوجوان با شروع انقلاب شکل گرفت و هویت پیدا کرد، اشاره و بیان کرد: تعداد کتاب‌هایی که در سال‌های نخستین پس از انقلاب منتشر می‌شد، چه در حوزه تالیف چه ترجمه، اندک بود. محتوای چندان ارزشمندی هم نداشت. از سال 68 به بعد، به تعداد ترجمه‌ها افزوده شد اما مترجمانی نام‌آشنا به این کار می‌پرداختند و هرکس از گرد راه می‌رسید، دست به ترجمه نمی‌زد. به مرور بر تعداد ناشران کودک و نوجوان افزوده شد، اما تعادلی میان تالیف و ترجمه برقرار بود. این روند تا اواخر دهه 70 ادامه داشت.

عمیق با اشاره به این‌که از اوایل دهه 80، بازار ترجمه رونق گرفت و ترجمه‌های سریالی با استقبال خوب مخاطبان روبرو شد، گفت: از اوایل دهه 80 بود که کتاب‌های سریالی با موضوع جادو و جادوگری، داستان‌های پلیسی و ژانر وحشت رونق گرفت و این داستان‌ها توانست ذهن کودکان را درگیر کند و با استقبال آنها روبرو شود. واقعیت این‌که توان ما در تولید کتاب‌های سریالی به غربیان نمی‌رسد.

این مترجم کودک و نوجوان معتقد است: کودکان با خواندن کتاب‌های غربی، مهارت‌های زندگی را فرا می‌گیرند و برای مثال می‌آموزند وقتی گم می‌شوند چه باید بکننند یا زمانی که پدر و مادرشان متارکه می‌کنند، بهتر است چگونه زندگی خود را بگذرانند، اما هنوز متولیان فرهنگی ما در خواب هستند و 4 نفر به خود اجازه می‌دهند برای چند میلیون نفر برنامه‌ریزی کنند و تصمیم بگیرند.

عمیق با اشاره به این‌که فرهنگ نقد در جامعه ما وجود ندارد، گفت: زمانی فرهنگ نقد در جامعه ما رشد پیدا می‌کند که وقتی مجری تلویزیون درباره مسایل اقتصادی از یک کارشناس یا مقام مسئول می‌پرسد، عین به عین گفته‌های او را تایید نکند و سر تکان ندهد. آخر سر هم با تعریف و تمجید از او بخواهد که در برنامه آینده نیز شرکت کند. این همه کتاب درباره خرس قطبی و پنگوئن‌ها داریم آخر مگر خرس قطبی ایرانی است، چرا کسی درباره فرش و یوز ایرانی نمی‌‎نویسد؟

به گفته عمیق ما مثل ماهواره از مدار خارج شده، دور خود می‌چرخیم و نمی‌دانیم چگونه باید فرهنگ و هنر خود را به مردم دیگر معرفی کنیم. حتی نمی‌دانیم چگونه باید مخاطب داخلی‌مان را جذب کنیم؛ وگرنه اگر قوی عمل کنیم ترجمه‌ها نمره نمی‌گیرند. اگر ترجمه ما یک ساختمان 10 طبقه باشد، تالیف ما یک خانه قدیمی سه طبقه است. بنابراین ترجمه در برابر این تالیف نحیف آسمانخراش نیست، اما این اندازه بلند جلوه می‌کند.

کد خبر 2143800

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha