رضی هیرمندی، مترجم در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به اینکه چرا نویسندگان ما کمتر به دغدغههای روز جهان چون محیط زیست، میراث فرهنگی، گردشگری، حقوق کودک و ... میپردازند و بیشتر به نوستالژی خود توجه میکنند، گفت: «از آب خرد، ماهی خرد خیزد» وقتی نگاه ما محدود است و نمیتواند به افقهای دوردست پر بکشد، شرایط بهتر از این نمیشود. قلم ما نشات گرفته از ذهن و زبان ماست و نویسندگان درباره همه آن چیزهایی مینویسند که در ذهن و اندیشهشان میگذرد. به گفته مولانا: از کوزه همان برون تراود که در اوست.
مترجم آثار شل سیلوراستاین چند عامل را در محدودیت نگاه و ذهنیت نویسندگان موثر دانست و افزود: ممیزی، یکی از مسایلی است که ذهن نویسنده و تخیل او را محدود میکند. مخاطبان هم بر نویسنده تاثیر میگذارند و بر این محدودیت میافزایند، چرا که ارتباطی دوسویه میان مخاطبان و نویسندهها وجود دارد.
به گفته هیرمندی، گاه تاریخ فرهنگی ما نیز به عنوان یک عامل بازدارنده رفتار میکند. چه بخواهیم چه نخواهیم حافظه تاریخی بر ناخودآگاه شاعران و نویسندگان ما تاثیر میگذارد، اما یکی از مهمترین مواردی که باید به آن اشاره کرد، اینکه ادبیات کودک و نوجوان ما نوپاست و با افت و خیزهایی روبروست. حالا هرچه این محدودیتها بیشتر باشد این کودک نوپا با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم میکند.
مترجم «فرهنگ شیطان» معتقد است، ترجمه هم میتواند الگوساز باشد و هم نه. نویسندگان ما میتوانند با خواندن آثار ترجمه، فضاهای تازه را کشف کنند و با دغدغههای روز دنیا آشنا شوند. منِ مترجم هم در برگردان یک کتاب به فارسی در درجه نخست به مخاطبان اصلی خود که کودکان و نوجوانان هستم، فکر میکنم، اما دوست دارم این کتاب را بزرگترها و از جمله پدیدآورندگان ادبیات کودک و نوجوان هم بخوانند اما همواره نباید به تعداد مخاطبان، تکیه کرد. برای مثال، تعداد زیادی از بچهها، طرفدار ژانر وحشت هستند، اما من این سبک را قبول ندارم.
هیرمندی در جایگاه یک مترجم، تالیف را مقدم بر ترجمه دانست و افزود: من یک مترجم هستم، اما توجه به تالیف را ضروریتر از ترجمه میدانم، زیرا داستانهای تالیفی هستند که روح ایرانی در آنها جریان دارد و از دغدغهها و غمها و شادیها و حتی ذهنیتهای درست یا نادرست نویسندگان ما میگوید و متولیان فرهنگی ما باید به تالیف اهمیت دهند.
مترجم «فرهنگ گفتههای طنزآمیز» با اشاره به اینکه در ایران، نه حمایت چندانی از کارهای تالیفی وجود ندارد و نه تبلیغ چندانی برای آنها میشود، گفت: نوجوانان از مجموعه آرمان آرین با عنوان «پارسیان و من» استقبال کردند، اما نه برای این کار و نه هیچ اثر دیگر ایرانی، تبلیغات چندانی وجود ندارد. چرا هریپاتر برجسته میشود؟ از جذابیتهای متن که بگذریم، نمیتوانیم نسبت به سرمایهگذرای که براین اثر شد، بیتفاوت باشیم.
هیرمندی یکی دیگر از دلایل گرایش بیشتر نوجوانان به ترجمه را در این دانست که مترجمان، بهترینها را (از نگاه خود) انتخاب میکنند؛ از سوی دیگر کمتر دچار ممیزی میشوند، چون ممیزها با خود میگویند: بگذریم! این مسئله که در جامعه ما اتفاق نیفتاده است.
نظر شما