به گزار خبرگزاری مهر، شب ششم از چهارمین دوره شبهای داستان، ششم شهریور با حضور آیت دولتشاه، رضا علیزاده، سیامک گلشیری و فریبا وفی در برج میلاد دنبال شد.
آیت دولتشاه داستاننویس و دبیر جایزه ادبی هفت اقلیم، پیش از خواندن بخشی از رمان «ترکش لغزنده» در سخنانی گفت: ارزیابی کلی من از داستاننویسی نسل جوان بر اساس آماری است که در اختیار دارم. در سال 92 تعداد 134 رمان و مجموعه داستان چاپ شده که حدود 80 درصد آنها متعلق به نسل جوان است.
وی افزود: نظر شخصیام این است که در مجموع، سطح کارها رشد خیلی خوبی داشته و استاندارد آثار ادبی ما بالا آمده است، روایات کمنقص هستند و داستانها ساختار سالمی دارند. البته در میان اینها اثر شاهکاری وجود ندارد. من معتقدم تولید شاهکار ادبی به عوامل دیگری غیر از نوشتن هم بستگی دارد و شرایط سیاسی و اجتماعی نیز در آن موثر است.
دولتشاه ادامه داد: اگر امروز به داستانهایی که بیست سال پیش معروف شدند، برگردیم، میبینیم چه نقطه ضعفهای فاحشی دارند ولی امروز این نوسانها کمتر شده و سواد ادبی نویسندهها بالا رفته است؛ هرچند هنوز شاهکاری از این نسل بیرون نیامده است.
پس از او، رضا علیزاده مترجم رمانهایی از اومبرتو اکو برای خواندن داستان به روی سن رفت. او با بیان اینکه داستان کوتاه ترجمه نمیکند، گفت: وقتی «ارباب حلقهها»ی تالکین را ترجمه کردم، او زیاد در ایران شناخت شده نبود. البته برخی اهالی ادبیات نسبت به او شناخت داشتند. یادم هست وقتی ترجمه آن را شروع کرده بودم، کتاب را به ناشری دادم تا نظرش را برای چاپ آن بپرسم. او گفت این نوع کتابها در ایران بازار ندارد و وقت خودت را تلف نکن. این کتاب الان به چاپ پنجم یا ششم رسیده است.
علیزاده سپس بخشی از «آونگ فوکو» نوشته اومبرتو اکو را را برای مخاطبان خواند.
نویسنده دیگر این شب، سیامک گلشیری بود که داستانی کوتاه را با عنوان «مرگ» برای حضار خواند. او برگزاری شبهای داستان را جزو اتفاقات عجیب در کشورمان دانست و گفت: با وضعیت وحشتناکی که کتابخوانی ما دارد، باید این اتفاقات را ارج بگذاریم و امیدوارم این برنامهها به رشد کتابخوانی کمک کند.
او درباره ادبیات جنایی و وحشت در ایران گفت: قبل از انقلاب، رمان «تهران مخوف» و تعدادی داستانکوتاه در ژانر ادبیات پلیسی نوشته شد و بازار خوبی هم پیدا کرد ولی زیاد مطرح نشدند و جزو ادبیات جدی به حساب نیامدند؛ هرچند «تهران مخوف» همیشه مورد توجه قرار دارد.
گلشیری افزود: تعداد نویسندگان ما در این ژانر همیشه محدود بوده است. شاید این مسئله به سابقه ادبیات مدرن ما برمیگردد که برخلاف ادبیات غرب که دورههای مختلفی را پشت سر گذاشته، سابقه و ریشه مشخصی نداشت. به هر حال در سالهای پس از انقلاب، ترجمه آثار معمایی و جنایی رونق گرفت و فیلمهای با این مضمون هم زیاد دیده شدند و شاید اینها دلایلی شد برای توجه بیشتر به این نوع داستان.
او درباره حرکت خودش به سمت آثار جنایی نیز گفت: دغدغهای که از زمان نوجوانی با من بود، تجربههایی که گذرانده بودم و رگههایی که در آثار قبلیام وجود داشت، بالاخره به جایی رسید که فکر کردم باید نوشتن یکی از این رمانها را شروع کنم. البته هیچوقت خودم را محدود به مضمون خاصی نکردهام. به موضوعات روز علاقه زیادی دارم و آنها را دنبال میکنم تا به داستان تبدیلشان کنم.
مهمان دیگر ششمین شب از شبهای داستان، فریبا وفی نویسنده رمانهای «رویای تبت» و «بعد از پایان» بود. او داستان کوتاه «بلوکهای بتنی» را روخوانی کرد.
چهارمین دوره شبهای داستان از یکم تا هفتم شهریور 93 در مرکز همایشهای برج میلاد تهران برگزار شد.
نظر شما