خبرگزاری مهر- گروه هنر: انيميشن «آقای پیبادی و شرمن» يكی ديگر از محصولات كمپانی دريم وركز است که سال ۲۰۱۴ اكران شد و از اودیسه و آگاممنون و از اسحاق نیوتن و لئوناردو داوینچی تا آبراهام لینكلن و حتی بیل كلینتون در انیمیشنی جای دارند كه می خواهد در دو بعد مدرن و كهن حركت كند.
کارگردان این فیلم راب مینکف است که یك دهه پیش یكی از كارگردانهای انیمیشن «شیرشاه» بود. او هر چند اثری در حد آن اثر فراموش نشدنی را این بار تولید نكرده، اما در حد قابل قبولی ظاهر شده است. این فیلم انیمیشن ۹۲ دقیقهای كه برای افراد بالای ۷ سال مناسب است بر مبنای فیلمنامه جی وارد و كریگ رایت ساخته شده است.
«آقای پیبادی و شرمن» یکی از چندین اقتباسی است كه از سریال «راکی و دوستان» كه در دهه ۱۹۶۰ ساخته شده بود، صورت گرفته است. هر چند این اقتباس ها معمولا ضعیف تر از خود فیلم بودند اما منتقدان «آقای پیبادی و شرمن» را به دلیل خلق صحنههای جذاب و تاثیرگذار، بهترین اقتباس در میان این آثار دانسته اند. یكی از هدف های این انیمیشن نشان دادن وقایع و افراد مهم تاریخی است که شاید با گذشت زمان از یاد رفته باشند، اما کارگردان قصد دارد برای بزرگترها در حد یادآوری و برای کودکان آنها را معرفی كند.
فیلم در ساخت فضاسازی دورههای مختلف تاریخی دقیق و ماهرانه ظاهر شده و به راحتی از پس خلق دنیای رنسانسی مونالیزا تا دوره چند هزار سال پیش و سرزمین کهن مصر برآمده است به همین دلیل حضور شخصیتهای تاریخی از آلبرت اینشتین گرفته تا مونالیزا و لئوناردو داوینچی بر جذابیت فیلم میافزاید.
در واقع به بهانه سفری در زمان، دیدار با شخصیتهای معروفی انجام میشود كه معرفی كوتاه هر یك از آنها برای بچهها هدف اصلی كارگردان است.
«بوریس و ناتاشا» در سال ۱۹۹۲، «دودلی کار درست» در سال ۱۹۹۹ و بعدتر از همه فیلم نیمه انیمیشنی «ماجراهای راکی و بولوینکل» با بازی رابرت دنیرو در نقش «پیشوای نترس» بر اساس این سریال ساخته شده اند. با این حال منتقد نیویورك پست این انیمیشن را فیلمی هوشمندانه با طراحی زیبا می نامد كه بهترین گرتهبرداری از فیلم اصلی است.
این انیمیشن برای جلو رفتن از سطح سریالی كه نیم قرن پیش تولید شده بود، مفاهیمی امروزی و مدرن را به آن اضافه میكند تا قصهای خلق كند كه كودكان و بزرگسالان امروزی نیز بتوانند با آن ارتباط برقرار كنند. در عین حال هرگز طنز را هم فراموش نمیكند و به جز شوخیهای كلامی، شوخی های موقعیتی بامزهای هم به وجود می آورد؛ همه اینها در حالی است كه آقای پیبادی در هر دوره تاریخی سعی میكند به پسرش فرهنگ و تمدن آن دوره را آموزش دهد.
«آقای پیبادی و شرمن» كه با ظرافت و دقت صداگذاری و دوبله فارسی شده، از پس حفظ ظرایف موضوعی برآمده است. با این حال دوبله، بازیها و شوخیهای زبانی و كلامی را از بین برده است.
دستاوردهای انیمیشن
این انیمیشن كه با بودجه ۱۴۵ میلیون دلاری ساخته شد در نهایت با فروش ۲۷۲.۹ میلیون دلاری، انیمیشنی موفق در گیشه بود و نامزد دریافت چهار جایزه آنی، جایزه بفتا و چهار جایزه گلدن تریلر بود با این حال در هیچ یك به عنوان برنده انتخاب نشد. در هر حال در سالی كه انیمیشنهای موفقی چون «فیلم لگو» و «چگونه اژدهای خود را تربیت كنیم ۲» ساخته و اكران شدند، همین موفقیت هم برای انیمیشن كم ادعایی مثل این قابل قبول بود.
نباید فراموش كرد دریم ورکز بعد از کسب جایزه اسکار بهترین انیمیشن در سال ۲۰۰۲ در جایگاه سومین شرکت بزرگ تولید آثار انیمیشن جهان جای گرفت و پابه پای دیسنی و پیکسار پیش رفته است.
فیلم ۷ فوریه ۲۰۱۴ در انگلستان به نمایش درآمد و مارس ۲۰۱۴ در ایالات متحده آمریکا اكران شد.
قصه از كجا شروع شد؟
شرمن پسر بچه هفت ساله سرخ مو، در اولین روز مدرسه با تمسخر همكلاسی هایش روبه رو میشود. علت این تمسخر این است كه پدر این بچه یك سگ است. ادامه كَل كَل كردن بچه ها به آنجا ختم می شود كه شرمن همکلاسی اش پنی را كه دختری لوس است و او را سگ خطاب می كند، گاز می گیرد تا ثابت كند واقعا بچه یك سگ است اما این شیطنت موجب می شود تا پای کارمند خدمات اجتماعی نیز به ماجرا باز شود و این خطر به وجود بیاید كه آقای پیبادی در اجرای وظایفش موفق عمل نكرده است.
در برابر مشكلی كه به وجود آمده تنها راهی كه باقی میماند این است كه پدر و مادر پنی كوتاه بیایند و برای این كار لازم است تا این پدر و پسر، خانواده آنها را به خانه شان دعوت و سعی كنند تا اوضاع را کمی آرام كنند. در این مهمانی آقای پیبادی همه مهارت هایش را به رخ می كشد تا نشان دهد از آدمها چیزی كم ندارد و پدری موجه است، از ترکیب نوشیدنیها، نواختن موسیقی گرفته تا پذیرایی تمام و كمال. در این میان شرمن بدون توجه به قولی كه به پدرش داده تا از ماشین زمانی كه او اختراع كرده به كسی چیزی نگوید، برای این كه به پنی ثابت كند درباره جرج واشنگتن اشتباه میكند، او را وارد ماشین زمان می كند. از اینجا قصه وارد مسیر اصلی اش می شود كه معرفی شخصیتهای تاریخی در بستر قصه است.
و اما برای آشنایی با آقای پیبادی باید بدانید که او یك سگ شكاری پاكوتاه بسیار باهوش است كه در آپارتمان مجللی در نیویورك زندگی میكند و این پسر كوچك را به فرزندی قبول كرده است. آقای پیبادی خیلی شیك و دقیق، اما در عین حال مهربان است. او میخواهد مراحل تدریس تاریخی شرمن را با ماشین زمانی كه اختراع كرده كامل كند تا هر دویشان بتوانند دورانهای تاریخی مهم را به چشم ببینند.
وی فیلم دورههای مختلف تاریخی را مرور میكند: از انقلاب فرانسه و دوران رنسانس شهر فلورانس تا مصر باستان و جنگهای تروایی. شخصیتهای قصه حتی وارد مسایل تاریخی هم می شوند و در یك مورد وقتی لئوناردو داوینچی مشغول تعمیر ماشین زمانش است، آقای پیبادی سعی می كند تا لبخند را بر لبان مونالیزا بیاورد اما یك مشكل كه از آن به عنوان گسست پیوستار فضا- زمان نام برده می شود موجب می شود تا ملاقاتی هم با آلبرت انیشتین صورت بگیرد.
شخصیت ها
پیبادی: او سگی است که تمام خصوصیات یک انسان را دارد. بسیار باهوش است و با استفاده از همین هوش، ماشین زمان را اختراع کرده است.
پنی پیترسون: او دختربچه ای است که هم دشمن شرمن و هم رقیب درسی او است و تكراری از شخصیتهای منفی انیمیشن های دیگر كه در انتها ادب میشوند.
شرمن: او با ملاحظه و پر از احساسات است.
مفاهیم تكراری
موضوع سفر در زمان هر چند از دیرباز ذهن خیالپردازان را متوجه خود كرده بود، اما در دو دهه اخیر در سینما نمود زیادی یافته است. با این حال این سفر در زمان به ورطه تكرار نمیافتد و ماجرای تعقیب و گریز و لجبازی این دو همكلاسی را پایه ای برای بررسی مسایل و شخصیت های تاریخی میكند.
تكنیك انیمیشن
ماجراجوییهای این فیلم طوری ساخته شده است كه بتوانند قیمت بیشتر بلیت سه بعدی آن را توجیه كنند، بنابراین میتوان انتظار پروازها و سقوط های بسیاری را داشت. هرچند بسیاری از آنها از تعالی فیلم «بالا(آپ)» و هجوم آدرنالین «چطور اژدهایتان را تربیت كنید» بیبهره هستند، اما بعضی از سكانسها – مخصوصا صحنه پرواز بر فراز شهر فلورانس سوار یكی از ساختههای لئوناردو – هم بامزه و هم هیجانانگیز هستند.
پیام فیلم
دستورالعمل ساخت سرگرمی برای خانوادههای مدرن نیازمند صحنههای احساسی هم هست كه اینجا در قالب چالشهای درونی و بیرونی كه آقای پیبادی و شرمن با آنها روبرو میشوند خود را نشان میدهد. صحنههایی كه به سخنرانیهای كوتاه و اشكآلود ختم میشوند و از اهمیت عشق خانوادگی و نیاز برای درك بیشتر والدین از استقلال كودكان صحبت میكنند اما در حالیكه فیلمسازان این فیلم جوكها و موضوعهای خود درباره سگها و پسرها را پیش بردهاند، ایدههایشان درباره پسرها و دخترها پوسیده و عقبگرد است.
شرمن در مدرسه با پنی پیترسون آشنا میشود كه تنها نقشش در فیلم بدجنس بودن با شرمن و نجات پیدا كردن توسط اوست. برای انیماتورهای استودیوهای بزرگ كه اینقدر وقت تلف كردند تا به فیلمهایی مانند «یخزده» و «شجاع» برسند، كمی ناامیدكننده است كه داستان خلاقانهتری كه به بررسی روابط بین پدر و پسر میپردازد، به صورت خودكار به تبعیض و سمبلگرایی روی میآورند.
سگ در سینمای غرب و هالیوود
هر چند سگ در سینما و ادبیات غرب الهام بخش هنرمندان و فیلمسازان بوده و به ویژه در میان انیمیشن ها تقریبا حضوری دایم دارد، اما تاكنون حیوانی به عنوان یكی از والدین موجود انسانی مطرح نشده بود. پیبادی، شرمن را كه هوشی متفاوت دارد از سر راه پیدا كرده و تكلیف این ماجرا در چند دقیقه ابتدایی فیلم روشن می شود تا فیلم به موضوع اصلی اش كه سفر در زمان است برسد.
در انتها همه شخصیتهای تاریخی كه به نوعی با این پدر و پسر روبه رو شده اند، اذعان میكنند كه این پدر صلاحیت نگهداری پسر را دارد و تایید می كنند همه آنها هم به نوعی پیبادی هستند و عضوی از خانواده این سگ نابغه!
این پایان بندی غلو شده ـ حتی اگر مخاطب با بخش اولیه كنار آمده باشد ـ دوباره او را به ورطه تعجبی شگفت می اندازد كه دلیل این همه تاكید را نمی تواند درك كند.
درست است كه در سریال اصلی پیبادی به صورت قانونی شرمن را «به فرزندی قبول كرد»، اما هركس كه سریال را دیده باشد میداند كه رابطه بین آنها به صاحب حیوان خانگی بودن بیشتر شبیه بود تا پدر و فرزندی. در نتیجه نمایش دادن شرمن به عنوان مسئول قانونی پیبادی، آن هم به جای بهترین دوستش كه تا حدودی خنگ است، نه تنها روحیه اصلی سریال قدیمی را زیر پا میگذارد، بلكه اگر خیلی ساده بخواهیم بگوییم، عجیب هم هست.
منتقدان چه گفتند؟
وبسایت راتن تومیتوز بر اساس ۱۲۰ نقد مختلف به این فیلم امتیاز متوسط ۶.۶ از ۱۰ و ۷۹ درصد را اختصاص داده و نوشته: «آقای پیبادی و شرمن» حتی با وجود منابع داستانی نسبتا قدیمی و موضوع پیچیدهاش میتواند موجی از سرگرمی سورپرایزكننده را كه برای تمام سنین مناسب است به ارمغان بیاورد.
وبسایت متاكریتیك هم بر اساس ۳۴ نقد مختلف به این فیلم امتیاز ۵۹ از ۱۰۰ را اختصاص داد. تماشاچیان سینما اسكور هم به آن امتیاز A دادند كه نشان از رضایتشان از فیلم بوده است.
نقد پیتر بردشاو از گاردین
این فیلم انیمیشنی دوستداشتنی، سورئال و اغلب بامزه است كه توسط كرگ رایت نوشته شده و راب مینكف كه به خاطر «شیر شاه» شناخته شده، آن را كارگردانی كرده است. پیشزمینه جالب و عجیب داستان است كه مدتی برای بیننده طول میكشد به آن عادت كند، اما وقتی این اتفاق میافتد، موقعیتهای بامزه غیرمنتظره بسیاری پیش میآیند و ماجراجوییهای بسیاری با شخصیتهای مختلف تاریخی دیده میشوند.
نقد ای. او. اسكات از نیویورك تایمز
اگر فكر میكنید «آقای پیبادی و شرمن» تلاشی دیگر برای تبدیل كردن سریالهای كوچك نوستالژیك به فیلمهای بامزه صفحه بزرگ است درست تصور كردید و ممكن است نگران باشید. وسواس هالیوود برای پول درآوردن از آثار تلویزیونی قدیمی تا به حال نتایج ضعیف بسیاری داشته است، نیكول كیدمن در «جادو شده» را به یاد دارید؟ حالا اثر جی وارد برای یك استفاده دیگر انتخاب شده است.
وارد كه در سال ۱۹۸۹ از دنیا رفت، كارتونهای هوشمندی را خلق میكرد كه نمونههای عصر فضایی اولیه بودند. تا به حال آثار او توسط نسخههای سینمایی ضعیف شرمسار شدهاند، با این حال «آقای پیبادی و شرمن» نمونهای دیگر از این فیلمها نیست و خوشبختانه این سگ هوشمند و پسرخواندهاش طلسم را شكستند و به خوشمشربی دیوانهوار و دوستداشتنی كارتون اصلی احترام گذاشتند. این اقتباس كمپانی دریموركز انیمیشن كامل و عالی نیست، اما با سرعت خوبی پیش میرود و جالب است.
طرفداران سریال قدیمی كه این فیلم از روی آن ساخته شده، سفرهای بسیاری را كه پدر و پسر دو بعدی و با دستكشیده شده انجام دادند، به خاطر خواهند داشت. بسیاری از این سكانسها به شیوه مدرن ساخته شدهاند، با این حال بخشی از فضل و دانش وارد در آن زنده مانده كه بتواند كاری كند بزرگسالان نامطمئن و كودكان زودرس با تماشای آن احساس باهوش بودن كنند.
نقد مایكل او سالیوان از واشنگتن پست
احتمالش هست كه بعضی كودكان بتوانند قسمتهایی از «آقای پیبادی و شرمن» را دوست داشته باشند؛ فیلم انیمیشنی كه بعضی جاها بیش از حد بامزه است و با توجه به تماشاچیهای هفت یا هشت سالهاش جوكهای بی مزه ای تعریف میكند. اما هر كس كه از این سن بالاتر باشد و مطمئنا هر كس كه كارتون اصلی كه فیلم بر پایه آن ساخته شده را به یاد داشته باشد، بسیار ناامید خواهد شد.
وی در پایان می گوید: حتی با وجود تمام جلوههای ویژه به كار رفته در فیلم، تمام آن كیفیتهای مصنوعی سریال قدیمی دهه ۶۰ را دارد، در حالی كه هیچ یك از جذابیتهای آن را حفظ نكرده است. حتی اگر بخواهیم شخصیتها را فقط بر پایه استانداردهای بصری بسنجیم، حالت سه بعدی بزرگ و ورقلمبیده آنها آدم را یاد اجسام شناور راهپیمایی روز عید پاك میاندازد. آنها هم دقیقا به همان اندازه بیجان و بیارزش هستند.
گزارش از مازیار معتمدی
نظر شما