به گزارش خبرگزاری مهر، حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی روز گذشته دوم خردادماه در نشست علمی فلسفه سیاسی صدرالمتألهین در مجمع عالی حکمت اسلامی با تبریک گرامی داشت روز صدرالمتألهین با اشاره به تفاوت های شیوه های فهم آرای ملا صدرا گفت: در این رابطه ابتدا باید به این نکته توجه کرد که دغدغه ملاصدرا چه بوده است، سوال دیگر، آیا ملاصدرا برای معرفت سیاسی ارزشی قائل است یا خیر.
وی در ادامه با اشاره به نظرات ملاصدرا در کتاب المظاهرالالهیه تصریح کرد: این کتاب از آخرین آثار ملاصدرا است و وی در این کتاب دغدغه ای را مطرح می کند که همان دغدغه انبیای الهی در قرآن کریم است.
حجتالاسلام والمسلمین لکزایی بیان کرد: وی ۶ مقصد را بیان میکند که سه مقصد حکم ستون و سه ستون، حکم ملحقات دارد؛ مقاصد ستونی شامل حق، صراط مستقیم و معرفت معاد است. همچنین در خصوص مقاصد لاحقه نیز بیان میکند، این عناصر شامل گروه دعوت کننده مردم و نفوس، مبارزه با جاهلین و تعلیم کیفیت رحلت به سوی آخرت و تهذیب اخلاق است؛ بخش سوم، مربوط به تدبیر امور، در زمانی است که در نظام سیاسی حضور داریم.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: ملاصدرا علم سیاسی را در بخش لواحق قرار میدهد و نه در بخش اصول؛ دلیل آن است که قدرت و سیاست از نظر ملاصدرا و حکمای ما، ابزاری است، زمینه انجام اعمال خیر را برای مردم فراهم میکند؛ اندیشه سیاسی در این اندیشه زمینه خروج از نقایص را فراهم میکند.
وی گفت: اگر در فلسفه اصالت وجود را ثابت میکنیم در اینجا باید ارتقا وجود را از جمله قدرت، سیاست، فرمانروایان و… را معنی کنیم؛ این افراد موظف به زمینه سازی خروج از نفس به سمت کمال باشند که این مساله بدون معرفت صراط مستقیم و اصول اصلی از جمله معاد و صراط ممکن نیست.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: ملاصدرا در الشواهدالربوبیه در بخش مشهد پنجم این بحث را به شکل ریزتری بیان میکند، دنیا یک منزل از منازلی است که برای سیر به سوی خدا داریم؛ سیاست دنیا گرا بیان میکند که دنیا کتابی است اول و آخر ندارد و وظیفه دولت، برنامه ریزی برای حال و آینده همین دنیای فعلی و عینی است؛ به همین خاطر وارد عالم نفس و حق نمیشود.
حجتالاسلام لکزایی بیان کرد: برخی بیان می کنند، ارتقای دانش سیاسی شهروندان از وظایف فلسفه سیاسی است به این شرط است که قابلیت ارتقا در نظریه سیاسی و فرهنگ سیاسی وجود دارد؛ وقتی موجود و دنیا را در همین حوزه مادی تقسیم بندی کنیم، اصولی مثل خویشتن خواهی اصالت مییابد.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: اگر در فلسفه این نکته را تقریر کردیم که معرفه الله و معرفت صراط المستقیم و معاد چیست، باید نفس خود را ارتقا دهیم؛ لقا الهی با ساحت مادی اتفاق نمیافتد؛ ملاصدرا بیان میکند دنیا منزلی از منازل لقا الی الله است، یعنی در رفتار سیاسی باید به این نکته توجه کنیم، آیا در این تصمیم سیاسی ارتقا وجود رخ میدهد.
حجتالاسلام لکزایی گفت: ملاصدرا در ادامه به بحث خیر اعلا اشاره و عنوان میکند، فاصله ما با خیر اعلا موجودیت ما را مشخص می کند؛ فلسفه هستی را برای ما تعریف و تبیین میکند؛ کسی که هستی را مادی میپندارد همه عناصر را مادی میپندارد؛ اگر کسی وجود را متعالی فرض کرد، فلسفه سیاسی وی نیز متعالی خواهد بود و در ادامه پرسش های زمین مانده که دیگران برای وی تعریف نکرده اند پاسخ میدهد.
وی افزود: دغدغه ملاصدرا، تعالی است؛ وی بیان میکند که به دنبال حکمتی است که به دنبال تعالی انسان، جامعه انسانی و خانواده و دولت و تمدن قرار گیرد؛ ملاصدرا اسفار اربعه را به دلیل همین دغدغه متعالی بیان میکند؛ تا زمانی افراد مهذب نشده باشند، نمیتوانند دست خلق را گرفته و به مقصد برسانند.
حجتالاسلام لکزایی بیان کرد: ویژگی نبی این است که در تردد بین عالم معقول و منقوص است؛ نبی از عالم حقیقی برای انسان خبر می آورد و به همین دلیل است، ملاصدرا دغدغه تعالی را در سطح خرد و کلان مطرح میکند؛ اگر تمدنی را پایه گذاری می کنیم، باید این تمدن، متعالی باشد و نه متدانی؛ تمدن اسلامی لایه عقبی و معنویت را در کنار لایه مادی نگاه میکند.
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: ملاصدرا عمر موثر خود را در دوره شاه عباس کبیر گذراند و ایران در این دوران به یک قدرت جهانی مبدل شد؛ ملاصدرا نیز وظیفه خود دانست که مبانی تعالی را ترسیم کرده و سامانه دانشی را ارایه دهد که تعالی را برای ما به ارمغان بیاورد و به همین دلیل است که به درد امروز ما میخورد.
وی گفت: اگر بیان می کنیم که به دنبال پیشرفت اسلامی ایرانی هستیم از همین حکمت می توانیم استفاده کنیم زیرا این تعالی، همان عنصر پیشرفت است؛ ملاصدرا بیان میکند، در کنار حکمت دانشهای دیگر باید وظایف خود را انجام دهند، از جمله آنها میتوان به دانش فقه و سیاست و اقتصاد و علوم تجربی و… اشاره کرد.
حجتالاسلام لکزایی افزود: فلسفه سیاسی از منظر ملاصدرا به این معنی است، کدام نظام سیاسی میتواند زمینه قرب ما را به سمت الی الله فراهم سازد؛ این نوع نگاه برای رسیدن به دانش سیاسی، مطلوب است؛ بین فلسفه و سیاست، نسبت مستقیم وجود دارد، زیرا فلسفه متعالی، سازنده سیاست متعالی است؛ نمیتوانیم با فلسفه غربی و غیر متعالی، سیاست متعالی داشته باشیم. بر همین اساس باید بر اساس حکمت متعالیه، به سیاست متعالی رسید.
نظر شما