۷ تیر ۱۳۹۶، ۷:۲۵

توسط نشر افق انجام شد؛

«سفر به مرکز زمین» منتشر شد/ یادگار مشهور پدر ادبیات علمی تخیلی

«سفر به مرکز زمین» منتشر شد/ یادگار مشهور پدر ادبیات علمی تخیلی

رمان «سفر به مرکز زمین» نوشته ژول ورن با ترجمه ثمین نبی‌پور توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان علمی تخیلی «سفر به مرکز زمین» نوشته ژول ورن با ترجمه ثمین نبی پور به تازگی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب یکی از عناوین مجموعه «رمان های جاویدان جهان» است که توسط این ناشر چاپ می شود.

داستان این رمان درباره پروفسوری آلمانی به نام اوتو لیدانبراک است که باور دارد برخی از دالان‌های آتشفشانی، به مرکز زمین راه دارند. به این ترتیب پروفسور با همراهی برادرزاده اش اکسل و مردی به نام هانس که راهنمای راه آن هاست، به سمت مرکز زمین می‌رود.

این گروه ۳ نفره از دهانه آتشفشانی در ایسلند پایین می‌روند و با حوادث و اتفاقات زیادی روبرو می‌شوند؛ از جمله مواجهه با حیوانات ماقبل تاریخ و... راوی اتفاقات رمان، اکسل برادرزاده پروفسور لیدانبراک است. این رمان ۴۴ فصل دارد.

ژول ورن نویسنده، شاعر و نمایشنامه نویس فرانسوی است که بیشتر به خاطر کتاب های ماجراجویانه و علمی اش شناخته می شود. او متولد سال ۱۸۲۸ بود و در سال ۱۹۰۵ درگذشت. ژول ورن به عنوان پدر ادبیات علمی تخیلی شناخته می شود. «سفر به مرکز زمین» یکی از ۳ کتاب ژول ورن است که موجب شهرت جهانی او شده اند. او همچنین یکی از ۳ نویسنده ای است که آثارشان به بیشترین زبان های دنیا ترجمه شده است.

در قسمتی از رمان «سفر به مرکز زمین» می خوانیم:

صبح روز بعد، از خواب که بیدار شدم، متعجب دریافتم که خستگی به کلی از تنم بیرون رفته. فکر کردم حمامی روح بخش بیماری و رنج های طولانی این مدت را از تنم خواهد شست. بنابراین، بلافاصله پس از بیدار شدن، به آب های این مدیترانه جدید زدم. حمام خنک نیروبخش و مفرح بود.

با اشتهای عالی سر صبحانه حاضر شدم. هانس، راهنمای ارزشمندمان، خوب می دانست با موادی که داشتیم چطور غذا درست کند. هم آب و هم آتش در دسترسش بود. برای همین، توانست در قوت غالب تکراری و یکنواختمان، به خوبی تنوع ایجاد کند.

خوراک صبحگاهی‌مان شبیه یک صبحانه کامل انگلیسی بود؛ قهوه آخرین بخش صبحانه بود. هرگز تا آن لحظه این نوشیدنی، مطبوع، انرژی بخش و دلچسب نبود.

عمویم که به سلامت من بسیار اهمیت می داد، لذت خوردن صبحانه را از من دریغ نکرد و وقتی دید غذایم تمام شده، راضی بود.

او گفت: «بسیار خب. حالا همراه من بیا. الان مد در بالاترین حد است. برای مطالعه و بررسی این رخداد شگفت انگیز بی تابم.»

از تعجب برخاستم و بلند گفتم: «چی؟ عموجان، گفتید مد؟!»

_ بله، البته.

این کتاب با قطع جیبی، ۵۶۰ صفحه، شمارگان ۳ هزار نسخه و قیمت ۲۵۰ هزار ریال منتشر شده است.

کد خبر 4014742

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha