به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «جناغ آرزوها» نوشته مگان مک دونالد به تازگی با ترجمه محبوبه نجف خانی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب چهارمین عنوان از مجموعه «جودی دمدمیو استینک» است که ترجمه اش توسط این ناشر چاپ میشود و همچنین یکی از عناوین «کتابهای فندق» این ناشر نیز هست.
مگان مک دونالد اولین نوشته خود را در سن ۱۰ سالگی در روزنامه مدرسه اش منتشر کرد. از آن زمان تا امروز، بیش از ۵۰ کتاب برای بچهها نوشته که اتفاقات مربوط به بیشتر آنها را از خاطرات کودکی خودش وام گرفته است. این نویسنده دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته کتابداری از دانشگاه پترزبورگ است. مک دونالد پیش از نویسندگی، در موزه، کتابخانه و کتابفروشی کار کرده است. او مدتی هم نگهبان پارک بوده است.
نسخه اصلی رمان «جناغ آرزوها» در سال ۲۰۱۶ چاپ شده است. کتابهای جودی دمدمییکی از مجموعههایی هستند که مک دونالد برای بچهها مینویسد. او پس از ماجراهای جودی، مشغول نوشتن کتابهای مربوط به ماجراهای برادر جودی با نام استینک شد و پس از آن هم کتابهایی را نوشت که هر دو شخصیت بازیگوش در آنها حضور داشته و دارند.
خلاصه داستان این رمان از این قرار است که جشنواره سالانه مسابقه دو نزدیک است و جودی و استینک هر روز تمرین میکنند تا توی مسابقه برنده شوند. جودی تصمیم گرفته جایزه اصلی را که یک بوقلمون چاق و چله است، ببرد. جودی مرتب تمرین میکند و زمان میگیرد اما این ترس برایش به وجود آمده که اگر برنده نشود، چه میشود؟
عناوین مختلف این کتاب به این ترتیب اند:
«جناغ آرزوها»، «رئیس، خانم رئیس»، «پیمان نامه صلح»، «سنگدانهای بوقلمون پرنده»، «مری یک پیشی کوچولو داشت»، «توپ فوتبال یخ زده عجیب»، «اولین روز شکرگذاری».
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
ساعت ۵:۱۸ دقیقه بعد از ظهر، اتاق استینک
وقتی استینک داشت به اتاقش بر میگشت، به خودش آفرین گفت که سوپرجاسوس زبردستی است. بعد بی سر و صدا رفت توی اتاقش. دنبال زمان سنجش گشت تا زمان را چک کند. اما فقط شصت و دو ثانیه صبر کن ببینم! زمان سنج سرِ جایش نبود.
خواهر خائن و موذی اش باز هم زهرش را ریخته بود!
به ساعت نگاه کرد. هجده دقیقه و سی ثانیه دیگر مانده بود تا تنبیه شان تمام شود.
ساعت ۵:۱۸ دقیقه بعد از ظهر، اتاق جودی
هجده دقیقه و سی ثانیه دیگر مانده بود تا تنبیه شان تمام شود. این یک ساعت برایش به اندازه سه ساعت معمولی گذشته بود. نه، به اندازه سه روز تمام گذشته بود.
اگر استینک این قدر گیر نداده بود، دعوایشان نمیشد و آن وقت مجبور نبود یک ساعت تمام که به اندازه سه روز گذشته بود، توی اتاقش بماند.
جودی زمان سنج را برداشت. دکمه اش را فشار داد. حدود دو و نیم سانتی متر بافتنی انگشتی بافت و زمانش را اندازه گرفت.
چهل و شش ثانیه.
بدون استینک، زمان گرفتن کارها، اصلا حال نمیداد. جودی دکمه ایست زمان سنج رافشار داد. زمان سنجِ استینک. وسیله ای که باعث شروع دعوایشان شده بود!
تقصیر استینک بود که قاب عکس را شکسته بود و باعث شده بود تنبیه شوند!
این کتاب با ۱۱۲ صفحه مصور، شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۹ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما