به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «فلسفه علم کانت» نوشته رضا ماحوزی، عصر امروز یکشنبه ۳۰ تیر با حضور منوچهر صانعی دره بیدی، علی حقی، خداداد خادم و نویسنده کتاب در سرای کتاب خانه کتاب برگزار شد. این کتاب در بهار امسال با شمارگان هزار نسخه، ۳۲۸ صفحه و بهای ۳۵ هزار تومان توسط انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
عنوان کتاب به محتوایش ظلم کرده
منوچهر صانعی دره بیدی، مترجم و پژوهشگر فلسفه و استاد بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی در این نشست گفت: نخستین نکتهای که باید در این جلسه به آن اشاره کنم در عنوان کتاب است. عنوان کتاب اخص است و محتوا چیزی بیش از عنوان و این عنوان به نظرم به محتوای کتاب ظلم کرده است. به نظرم بهتر این بود که عنوان به «نقد و تحلیل آرا کانت» تغییر پیدا کرده و زیر عنوان آن «فلسفه علم کانت» میشد. استادان و دانشجویان فلسفه باید حتماً این کتاب را جدی گرفته و مطالعهاش کنند.
وی افزود: ما از مطالعه منابع غربی موثق در دنیای امروز و به طور کل آثاری که در ۱۵۰ سال گذشته به زبانهای غربی نوشته شده این نکته را دریافتهایم که طالس بیان کرده که اساس همه چیز و ماده المواد آب است. این را از نویسندگان مطرح غربی که اطمینان داریم فلسفه یونان را به درستی فهمیدهاند به یادگار داریم. راسل در حدود ۸۰ سال پیش عنوان کرده که من فکر میکنم ماده اولیه جهان از هیدروژن است و از اینجا متوجه میشویم که حرف طالس چقدر به علم امروز نزدیک است و او بیشتر مرد علم است تا فلسفه.
درک نادرست حکمای مسلمان از فلاسفه یونان
صانعی دره بیدی در بخش دیگری از سخنان خود به بازتاب سخن طالس مبنی بر مادةالمواد بودن آب، در منابع اسلامی پرداخت و ادامه داد: طالسی را که غربیها آنگونه که من به شما گفتم معرفی کردهاند در منابع فلسفه اسلامی تطور عجیبی پیدا کرده است. قفطی در «تاریخ الحکما» و علامه شهرستانی در «الملل و النحل» و منابع دیگری از این دست اشاره کردهاند که طالس گفته که آب نخستین مادهای است که خداوند آن را آفرید. ببینید که فرهنگ ایرانی و اسلامی چه تغییری در حرف طالس داده و این نظریه چه تطوری در این فرهنگ کرده است؟ طالس را فقط به عنوان نمونه عرض کردم و گرنه درباره نظام فکری دیگر فلاسفه یونان نیز چنین تطوری رخ داده است.
به حضرت عباس قسم که ارسطوی ابنسینا ارسطوی یونان نیست
صانعی دره بیدی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به شرح حکمای مسلمان از نظام فکری ارسطو، گفت: ارسطویی که از ابن سینا تا ملاصدرا معرفی شده، ۶۰ درصد حرفهایش به حضرت عباس قسم که از ارسطو نیست. مرحوم ملاصدرا در جلد نهم اسفار برای اثبات معاد جسمانی چند دلیل آورده که یکی از آنها این است که ارسطو به معاد جسمانی باور داشته است. این در صورتی است که حتی معاد روحانی نیز در فلسفه ارسطو نیست.
مترجم کتاب «مقدمه بر علوم انسانی» ویلهلم دیلتای اضافه کرد: ارسطو که موحد نبوده تا درباره معاد صحبت کند و ملاصدرا نیز به هیچ عنوان اشاره نکرده که رفرنسش درباره این اعتقاد ارسطو به معاد جسمانی چیست؟ من بارها در موارد مختلف اشاره کردهام که این الهیاتی که ابن سینا از ارسطو گرفته کلاً چیز دیگری است و ارسطو هیچگاه بحث خداشناسی نداشته است. از دهه ۶۰ تاکنون دارند به خاطر این حرف من را میکوبند.
نویسنده کتاب «رشد عقل: ترجمه و شرح مقالهٔ کانت با عنوان «معنای تاریخ کلی در غایت جهان وطنی» همچنین به مشکلات عدیده فهم فلسفههای غربی در تمدن اسلامی اشاره کرد و گفت: ما در فهم فلسفه مغرب زمین گرفتاریهای زیادی داشتهایم. کسانی که ارسطوی زیست شناس را حکیم الهی نامیدهاند هیچ بعید نبود که کانت و دکارت را نیز آیتالله بنامند، کما اینکه این کار را نیز انجام دادهاند.
صانعی دره بیدی افزود: در چند دههای که مشغول تدریس فلسفه غرب بودهام بارها از مراکزی به من تذکر دادند که مراقب حرفهایم باشم و در آخر نیز من را به اسم بازنشستگی از دانشگاه اخراج کردند. این عدم فهم درست از فلسفههای غربی گرفتاری شدید ماست و ربطی هم به دین و انقلاب اسلامی ایران ندارد بلکه چند قرن است که دچارش هستیم.
نویسنده کتاب «نبرد خرد: عناصر اخلاقی دو کشور ایران و یونان» در ادامه با اشاره به ویژگیهای اصلی کتاب «فلسفه علم کانت» گفت: ما ۱۴۰۰ سال است که نسبتهای پرت به فلسفه غرب میدهیم. رضا ماحوزی اما در کتاب «فلسفه علم کانت» سعی کرده که کانت این فیلسوف برجسته عصر جدید را آیت الله نخواند. این کتاب به نسبت بسیاری از تالیفات ایرانیان درباره کانت، اثر بهتری است و فهم درستی از کانت در آن شده است.
مترجم کتاب «درسهای فلسفه اخلاق» ایمانوئل کانت همچنین اضافه کرد: بیشترین ترجمه آثار کانت به فارسی به قلم من است. من همه آثار کانت را به آلمانی خواندهام و با چم و خم آثارش آشنا هستم و پیچیدگیهای اندیشه او را میدانم. یک مشکل دیگر مترجمان و مولفان فارسی در این است که کانت را از طریق ترجمههای انگلیسی خوانده و ترجمه کردهاند. فی المثل یک اشتباه در ترجمه Dasein دازاین است. میدانیم که پیش از هایدگر این کانت بود که مفهوم Dasein را مطرح کرد. عموم مترجمان انگلیسی این را به اگزیستانس ترجمه کردهاند که غلط است و همین درک غلط به فارسی هم منتقل شده است. اما به نظرم رضا ماحوزی بسیار خوب کانت را فهمیده و البته زبانش نیز مغلق و پیچیده نیست.
نقش محوری دانشگاه در گشودگی عقل
ماحوزی نیز در این نشست گفت: شاید شایسته بود که عنوان کتاب به «از فلسفه علم تا علم فلسفه» تغییر پیدا کند، چرا که منظور کانت از Science علم به معنای کلی است و کانت فلسفه را واجد این معنای کلی میداند.
وی افزود: کانت به دنبال این پرسش است که فلسفه در دانشگاه چه خدمتی میتواند بکند و کارکرد فلسفه در آینده دانشگاه چگونه است؟ طرحی که کانت به عنوان دانشگاه مستقل ارائه میدهد ما را به مفهومی از آینده جامعه هدایت میکند. در تصویری که کانت از آینده میدهد دانشگاه نقشی محوری را در گشودگی عقل دارد.
ماحوزی ادامه داد: سوال مهم این است که علم فلسفه چگونه میتواند آینده بشریت را به لحاظ علمی تغذیه کند؟ فلسفه گویی یک قدم از جامعه جلوتر است و مفهوم آینده در اینجا در یک نظام اخلاقی در دو سطح فرهنگ نظری و فرهنگ عملی مطرح میشود.
نظر شما