به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «سیاست شادکامی (آنچه حکومت میتواند از تحقیقات جدید درباب بهروزی بیاموزد)» نوشته دِرِک باک بهتازگی با ترجمه نرگس سلحشور توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب در سال ۲۰۱۰ توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد چاپ شده و ترجمهاش، یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه فلسفه زندگی» است که نشر نو چاپ میکند.
نویسنده اینکتاب که مدتی رئیس دانشگاه هاروارد بوده، در پی پاسخگویی به اینسوال است که آیا شادکامی هدفی است که نظام سیاسی باید در پی تحقق آن باشد یا نه؟ و در اینزمینه مترجم اثر، پای ۳ نظریه مهم را در مقدمهاش پیش کشیده است: مباحانگاری، فایدهجویی و برابریطلبی. «سیاست شادکامی» کتابی است که درک باک با همکاری تعدادی از دانشجویان خود آن را نوشته است. او البته به گفته خود از یاری تعدادی از اساتید فلسفه و علوم سیاسی چون خودش هم بهره برده است.
با توجه به اینکه طی ۵۰ سال گذشته، تحقیقات زیادی درباره شادکامی انجام شده، درک باک در کتاب «سیاست شادکامی» اینمساله را بررسی کرده که حکومت چگونه میتواند از دادههای روزافزون درباره علل شادکامی انسانها استفاده کند تا بهروزی و کیفیت زندگی همه شهروندان را افزایش دهد. فعالیتهای روزانه مثل کارکردن یا ملاقات دوستان یا کارهای شاق خانه، ازجمله موضوعاتی هستند که در پژوهشهای مرتبط با شادکامی مطرح شدهاند؛ همچنین میزان تاثیر درآمد، خانواده، دین و ... از دیگر عواملی بودهاند که در تحقیقات مورد اشاره، بررسی شدهاند. باک در کتاب خود، تحقیقاتی را که در اینزمینه انجام شدهاند، نقاط قوت و ضعف آنها را سنجیده و لوازم سیاسی تحقیقات مورد اشاره را در چنینحوزههایی دنبال کرده است: رشد اقتصادی، برابری، بازنشستگی، بیکاری، خدمات سلامت، سلامت روانی، مسائل خانواده، تربیت و کیفیت حکومت.
کتاب پیشرو، ۱۱ فصل اصلی دارد که عناوینشان بهترتیب عبارت است از:
آنچه محققان کشف کردهاند، اعتبار تحقیق درباب شادکامی، آیا سیاستگذاران باید از تحقیقات شادکامی استفاده کنند؟، مساله رشد، آنچه باید در خصوص نابرابری انجام داد، تهدید مشکلات مالی، کاستن از درد و رنج، ازدواج و خانواده، تعلیم و تربیت، کیفیت حکومت، اهمیت تحقیقات ناظر به شادکامی.
یکی از رهیافتهای کتاب «سیاست شادکامی» این است که حکومتها چگونه میتوانند رضایت بیشتری را نهفقط برای عدهای اندک بلکه برای همه مردم فراهم کنند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
در سالهای اخیر، درمان ناقص دردهای مزمن موجب افزایش خشم از سوی بیماران و بستگانشان شده است. درنتیجه، خیلی از ایالتها قانونی تصویب کردهاند که صراحتا اعلام میکند مقررات مواد مخدر در نظر ندارد که مانع استفاده پزشکی از مواد افیونی بهتوسط پزشکان شود. اداره مبارزه با مواد مخدر فدرال احکامی به همان مضمون صادر کرده است. حتی از اینمهمتر، آژانس خصوصیای که بیمارستانها را مورد تائید قرار میدهد دربردارنده رهنمودهایی است که نهادهای تحت کنترل خود را ملزم میکند تا انعطافپذیری خود را نسبت به تعدادی از اقداماتی نشان دهند که غرضشان این است که استفاده درست از روشهای موثر برای تسکین درد را تضمین کنند.
نشانه دیگر دغدغه فزاینده نسبت به درد غیرضرور موفقیت دو اقدام مدنی است که از سوی خانوادههای بیمارانی صورت گرفت که پیگیر آسیبهای ناشی از درمان ناقص دردهای وخیم بودند. پیش از این دادخواهیها، اگر پزشکان کار چندانی برای تسکین رنج کشیدن بیمار نکرده بودند چیزی برای ترسیدن نداشتند اما اگر متهم به تجویز غیرمجاز مواد افیونی میشدند با احتمال ترسناک مجازاتهای شدید و روندهای قانونی کشدار روبهرو میشدند. نتیجه قابل پیشبینی درمان ناقص گسترده بود. اکنون، با وجود احتمال دادخواهیها و مشکلات مربوط به مجوز اگر آنها درد را ناقص درمان کنند، پزشکان و سایر تامینکنندگان برای تسکین کامل چنین رنجهایی قاعدتا مراقبت بیشتری به عمل میآورند.
اینکتاب با ۳۸۳ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۶۷ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما